به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، حبیبالله افتخاریان (ابوعمار) در اصفهان بهعنوان معلم اخلاق و اسوه دینی نمونه برای برادران و خواهران خود جلسات مخفیانه تدریس دروس اسلامی داشت. شهید ابوعمار مدتی هم در آلمان (قبل از دستگیری توسط ساواک) در رشته پزشکی تحصیل کرد؛ تا اینکه زمان انقلاب فرا رسید و او پس از رسیدن به خدمت امام خمینی(ره) و کسب تکلیف، ترک تحصیل کرده، به فلسطین رفت و با دکتر چمران به تعلیم فنون نظامی و آموزش چریکی پرداختند و با سلاح اخلاص و ایمان وارد مبارزه شدند.
او در مسئولیتهای حساسی را در مناطق عملیاتی ازجمله: فرمانده سپاه بندرترکمن، فرماندهی تیپ ۲۵ کربلا در محورهای عملیاتی جنوب، فرمانده سپاه پاسداران بانه در کردستان و فرمانده سپاه پاسداران مریوان در کردستان را برعهده داشت.
سرانجام همانگونه که خود نیز بشارت داده بود پس از بازگشت از سفر حج بر اثر بمباران هوایی رژیم عراق در تاریخ ۱۳۶۳/۱۲/۱۹ در سن ۲۹ سالگی به ملکوت اعلی پیوست و روح بلندش با بیکرانگی خداوند یکی شد.
فرازی از سخنان شهید در خصوص شهادت:
ای مستضعفین، ای محرومین جهان سربلند باشید که نظام ولایت امر اسلام پس از چهارده قرن بر سر شما سایه افکنده و میرویم به خواست خداوند متعال استمرارش بخشیم. ما که از عمرمان بهرهای به اسلام ندادیم شاید این خون ثمرهای باشد برای اسلام عزیز، شهادت میثاقی است که انسان با روح پاکش در محراب عبادت با خدا بسته و با خونش در صحنه پیکار بعمل درمیآورد شهادت عزیزترین و زیباترین صفات انسان است و خون شهید گرانقدرترین و عزیزترین هدیه انسان به خداست. و این مفهوم همان طرز تفکری است که در روحیه امت مسلمان نقش بسته وآنها را به این پرورش و رشد وا داشته است.
در ادامه فرازی از وصیتنامه شهید "حبیب الله افتخاریان" فرمانده سپاه پاسداران مریوان در کردستان را میخوانید:
بسم ربالشهداء والصدیقین
و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله امواتا بل احیاء و لکن لا تشعرون
بهنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان
با سلام و درود فراوان خدمت مهدی موعود(عج) و نایب بر حقش امامخمینی و با درود به امت شهیدپرورمان و با سلام و درود به پدر و مادر ایثارگر و مهربانم، وصیت میکنم که فرزند خود را در راه خدا قربانی نمایید و دِین خود را از گردنتان ادا نمایید.
ای آنکه وصیتنامهام را میخوانی بدان که از کودکی آرزوی بسیار داشتهام و آن هم تنها رسیدن به لقاءالله و جهاد فی سبیلالله بوده و هست. دوست داشتم که در جنگ مانند حسین(ع) شهید شوم، هر چند که در آن زمان نبودم به ندای حسین لبیک بگویم اما اکنون هستم، میتوانم به ندای حسین لبیک بگویم و گفتهام و به آرزوی خود نیز که شهادت است رسیدم و چون که باید زمینهای برای شیفتگان الله فراهم کنیم تا بتوانیم از آن عبور نماییم.
خواهران و برادران مسلمانم قدر رهبرکبیر امامت امت را بدانید و روحانیون مبارز و همیشه در صحنه را حامی باشید، به نمازجمعه و جماعت و دعای کمیل و توسل و… اهمیت دهید، نماز شب را بپا دارید، جبهههای نبرد حق علیه باطل را یاری کنید، در جبههها شرکت کنید چون که امام واجب شرعی اعلام فرمودهاند.
خواهران حجاب خود را رعایت کنید، که دشمن از همین حجاب شما میترسد و بدن آنان به لرزه میافتد، خواهرم حجاب تو از خون سرخ من افضل است، از منافقین کوردل میخواهم که دست از این اعمال زشت و کثیف خود بردارند و به اسلام عزیز روی آورند.