افتخارم این است که تمام عمرم را در جبهه گذرانده ام/ من بازنشسته نیستم باز ایستاده ام

امیر سرتیپ دوم ستاد سیدعلیاکبر موسوی قویدل در گفتگوی اختصاصی خود با خبرگزاری دفاع مقدس اظهار داشت: از سوم مهرماه سال 1359 ورود من به جنگ رقم خورد البته ناگفته نماند که ورودم با ماجرایی خاص اتفاق افتاد . در ان زمان من معاون عملیاتی لشگر 21 حمزه بودم از بالا دستور رسید یک گردان آماده کنید برای اعزام به جنگ من با صراحت گفتم این کار را انجام نمی دهم فرمانده ی ما دلیل سرپیچی من را پرسید گفتم : این گردان آخرین گردانی نخواهد بود که از ما می خواهند ما با دست خودمان لشگر را داریم قطعه قطعه می کنیم باید لشگر را بفرستیم که از جنوبی ترین نقطه ی کشور تا شمالی ترین نقطه به دنبال گردان های اعزامی نباشیم.

 

امیر قویدل ادامه داد: این امر باعث شد من به دفتر فرماندهی امیرسرتیپ قاسمعلی ظهیرنژاد مراجعه کنم وقتی دلیل جواب منفی من را شنیدند بسیار خوشحال شدند و من را بوسیدند ایشان قبول کردند و من در همان روز بدون خداحافظی از خانواده به دزفول رفتم حق انتخاب هم نداشتم چون شب قبل دشمن  دوکوهه را زده بود من هم که آشنا به مناطق جنوب بودم ( چهار سال در آنجا خدمت کرده بودم ) همان شب رفتم و گفتم من فردا صبح بعد از شناسایی منطقه به لشگر اطلاع می دهم تا حرکت کنند .فردا این اتفاق افتاد و لشگر باقطار، علی رغم نبود امکانات و نداشتن سرعت کافی به ما ملحق شد.
 

وی افزود: سال اول جنگ که تمام شد با سانحه ی هوایی که در تاریخ 8/مهر/60 اتفاق افتاد شهادت سرداران شهید اسلام فلاحی، فکوری، نامجو، کلاهدوز و جهان آرا در سانحه ی سقوط هواپیمای ارتش رقم خورد و باعث تحولات سلسله مراتب فرماندهی شد که فرماندهی ظهیرنژاد بعد از شهادت شهید فلاحی صورت پذیرفت و شهید صیاد شیرازی به عنوان فرمانده ی نیروی زمینی ارتش انتخاب گردید در همین زمان من میخواستم باز نشسته شوم و از لشگر جدا شدم، شهید صیاد شیرازی از من خواستند در جنگ بمانم و به ایشان کمک کنم من هم با کمال میل قبول کردم و با حکم ایشان رئیس سوم نیروی زمینی در جنوب شدم که تا سال 62 این امر تداوم داشت.
 

استاد پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس با تشریح کارنامه ی خود در جنگ ادامه داد: سال 62 با صدور حکمی از طرف مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس جمهور بودند من به عنوان اولین رئیس قرارگاه خاتم الانبیا ء منصوب شدم .

 

سرتیپ قویدل با ابراز خرسندی خود از حضور در جبهه های نبرد تاکید کرد: من تمام عمرم را در جبهه های نبرد گذرانده ام و افتخار من این است که 8 سال عمرم را در جنگ علیه صدام و صدامیان گذرانده ام این برای من افتخار بسیار بزرگی بود ه که توانسته ام عمرم را در خدمت به مردم و کشورم سپری کنم .
 

وی حال و هوای جنگ را نوعی خاص بیان نمود وخاطر نشان کرد: جبهه حال و هوای خاص خودش را دارد کسی که قبول کند 8 سال زیر آوار شکسته بنشیند به زبان ساده است شاید خیلی ها به راحتی جنگ را نقد کنند و از کنار آن به راحتی بگذرند اما جنگ ما یک جنگ معمولی نبود معمولا در یک جنگ دو ابرقدرت روبروی هم قرار می گیرند و می جنگند اما در مورد ایران و عراق اینگونه نبود همه در یک طرف در مقابل ایران ایستاده بودند اگر مستقیم هم ورود نمی کردند ابزارهایشان به طور کامل در اختیار عراق قرار می گرفت این یکی از تفاوت های جنگ 8 ساله ما است .

سرتیپ بازنشسته ی ارتش عنوان کرد: من عاشق شهادت بودم اما نمی دانم چرا نصیبم نشد با این که بار ها و بارها مورد اصابت حملات دشمن قرار گرفتم اما شهادت نصیب من نشد و در حسرت این هدیه ی الهی ماندم .
 

استاد پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس حال و هوای خود را درآن دوران دست نیافتنی دانست و  افزود: در سنندج هلیکوپتر ما مورد اصابت دشمن قرار گرفت من سه روز بیهوش بودم وقتی بهوش آمدم 24 ساعت بعد بهوش آمدنم  دستور پرواز دادند من بدون هماهنگی و اجازه ی ترخیص از پزشکم به پرواز درامدم در ابتدای پروازم وقتی سرباز میخواست حرکت کند لحظه ای ترسیدم به سرباز گفتم 3 دقیقه صبر کن در این چند دقیقه با خودم میجنگیدم  (چه شده مرد ترسیده ای جا زده ای) به سرباز گفتم حرکت کن و دوباره به خط مقدم رفتم یادم است که بدون کلاه می جنگیدم چون از ناحیه ی سر مجروح شده بودم کلاه سرم نمیرفت .
 

وی با نقل خاطره ای از رهبر معظم انقلاب خاطرنشان کرد: بارها و بارها الطاف ایشان شامل حال من شده است، در سال 86 به عنوان استاد برجسته انتخاب شدم و نزد ایشان در دانشگاه امام علی (ع) شرفیاب شدم وقتی مرا دیدند با دادن هدیه به من پرسیدند با بازنشستگی چه می کنید؟ گفتم: من بازنشسته نیستم باز ایستاده ام و سند حرف من این که الان در خدمت شما هستم.

استاد پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در پایان عنوان کرد: یکی از کارهای برجسته ای که این پژوهشگاه انجام داده استفاده از اساتید و پیشکسوتانی است که در جایگاه های خاصی در دفاع مقدس  بوده اند هرکدام در تمامی اتفاقات رخ داده در جنگ حضور داشته اند که همین  باعث می شود انتقال آن تجربیات توام با خاطرات به دانشجویان حتی  بدون این که استاد بخواهد تاثیرات خودش را بگذارد.