دفاع پرس گزارش می‌دهد؛

یوم «النکبة» چه روزی بود؟

روز نکبت برای فلسطینی‌ها یادآور روزهای تلخ یعنی اشغال سرزمین‌شان و مصادره اراضی و اولین موج آوارگی و اخراج بیش از 800هزار فلسطینی از خانه و کاشانه‌شان در 15 می سال 1948 میلادی است.
کد خبر: ۸۲۴۰۱
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۶ - 14May 2016

یوم «النکبة» چه روزی بود؟

به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، چهاردهم ماه می هر سال برای بیش از 800 هزار فلسطینی یادآور مصیبتی است که در سال 1948 میلادی (1327 خورشیدی) بر آنان رفت و هنوز دامنگیر بیش از 12 میلیون فلسطینی در سراسر دنیاست.

آرزوی واهی داشتن حکومتی جهانی از سوی برخی یهودیان، آنها را که در کشورهای مختلف سرگردان بودند بر آن داشت که رژیمی جعلی را در منطقه غرب آسیا تشکیل دهند و امروز بعد از سالها شاهد آن هستیم که خون آشامانی که میخواستند حکومتی جهانی تشکیل دهند از ترس نابودی، خود را در شهرکهایی پنهان کرده و دیوار حائل بزرگی به دور خود کشیدهاند.

در تاریخ 14 مه 1948 میلادی (24 اردیبهشت 1327 خورشیدی)،250 صهیونیست در موزه وقت تلآویو جلسهای را تشکیل داده و تصمیماتی اتخاذ کردند که آن جلسه را به یکی از مهمترین و تاریخیترین جلسات قرن بیستم تبدیل کرد.

68 سال پیش در چنین روزی همزمان با پایان قیمومیت بریتانیا بر فلسطین، "منشور استقلال رژیم صهیونیستی" توسط اعضای مجمع موقت ملی رژیم صهیونیستی به امضا رسید. این منشور تلاش ملت یهود را برای بازگشت به سرزمین تاریخی قوم یهود و اعلام برپائی کشور مستقل رژیم صهیونیستی بر اساس قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل بازگو میکند و به نام دولت آینده رژیم صهیونیستی تعهد میدهد که اعراب مقیم این کشور از آزادی و تساوی حقوق کامل برخوردار خواهند بود.

البته تنها نمیتوان صهیونیستها را عامل توطئه اشغال و آوارگی ملت فلسطین دانست. بلکه باید این حقیقت را هم در نظر گرفت که اشغال فلسطین نتیجه پروسهای بود که در سال 1897 میلادی در شهر "بال" سوئیس شروع شد و طی مراحلی با قیمومیت انگلستان بر فلسطین و صدور اعلامیه شوم بالفور در سال 1917 میلادی مقدمات حضور صهیونیستها در فلسطین و واگذاری این سرزمین به آنها فراهم شد.

در آخرین سالهای حکومت 400 ساله امپراتوری عثمانی بعد از شکست در جنگ جهانی اول و به حکم جامعه ملل، اداره این سرزمین به متفقین واگذار شد و قیمومیت فلسطین برای اداره مستعمرات امپراتوری فروپاشیده عثمانی تشکیل شد.

قیمومت فلسطین در ابتدا شامل دو بخش غربی و شرقی میشد. بخش غربی در غرب رود اردن قرار داشت شده و بخش شرقی در شرق رود اردن که معادل اردن فعلی است، قرار داشت. بخش شرقی در عمل همانند همسایه شرقیاش عراق، توسط خاندان هاشمی با نام حکومت فرا اردن تحت حمایت انگلیس اداره میشد بعدها استقلال خود را در سال 1946 اعلام کرد.

اما انگلیسیها که در فتنه انگیزیهای منطقه ید طولایی داشتند برای منطقه غربی رود اردن برنامهای ویژه داشتند. آنها  اندکی پیش با تلاش و لابیگری «حییم وایزمن»، رئیس وقت سازمان جهانی صهیونیسم، اعلامیه ننگین بالفور را در تاریخ 2 نوامبر 1917 میلادی، توسط «آرتور جیمز بالفور»، وزیر خارجه وقت بریتانیا، خطاب به «والتر روتشیلد»، سیاستمدار یهودیتبار و عضو مجلس عوام بریتانیا نوشته و در آن از «موضع مثبت» دولت بریتانیا برای «ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین» خبر داده بودند. اکنون زمان آن رسیده بود که نیات پلید و ضد انسانی خود را در این سرزمین رویایی عملی کنند. البته سربازان بریتانیایی در سالهای 1918 –1917 فلسطین را اشغال کرده بودند ولی این حکم به صورت قانونی حاکمیت فلسطین را به متفقین و عملاً به بریتانیا واگذار کرد و حکومت نظامی بریتانیا در ژوئیه 1920 به حکومت کمیسیونر عالی غیرنظامی تحت نظارت بریتانیا تغییر کرد. نخستین کمیسر عالی فلسطین از سوی انگلیسیها هربرت ساموئل بود که در ژوئن 1920 وارد این سرزمین شد.

تلاشهای شبکه جهانی صهیونیسم با حمایت استعمارگران و توسل به تئوری پوشالی هولوکاست برای مهاجرت یهودیان نزدیک به سه دهه ادامه یافت تا این که در فوریه 1947میلادی انگلیس برای زمینه سازی تشکیل دولت غاصب صهیونیستی، اعلام کرد دیگر قادر به ادامه قیمومیت فلسطین نیست و حل این مسئله را به سازمان ملل میسپارد.

این سازمان نیز پس از تشکیل یک کمیته ویژه و اعزام هیئتهایی به سرزمینهای اشغالی به تقسیم سرزمین فلسطینیان رای داد. مجمع عمومی ملل متحد در تاریخ 29 نوامبر سال 1947 میلادی نزدیک به یک سال قبل از وقوع فاجعه دردناک اشغال فلسطین در سال 1948، قطعنامه شماره 181 خود را در مورد فلسطین صادر کرد و این کشور را میان یهودیها و عربها تقسیم کرد.

33 کشور از جمله آمریکا و شوروی و کشورهای اروپایی به این قطعنامه رای مثبت دادند و 13 کشور به آن رای مخالف و 10 کشور هم رای ممتنع دادند که در میان آنها بریتانیا خودنمایی میکرد و رفتار منافقانه روباه پیر را عیان تر مینمود.

جالب این که در آن زمان حتی خود صهیونیستها با این قطعنامه مخالفت کردند، علت مخالفت آنها با این قطعنامه به زیاده خوایی صهیونیستها باز میگشت. آنها معتقد بودند که پس از تصویب این قطعنامه تنها صاحب نزدیک به نیمی از مساحت فلسطین میشوند در حالی که به دنبال کل فلسطین بودند تا از آن پلی برای تحقق رویای دیرینه صهیونیسم یعنی تشکیل " اسرائیل بزرگ" از نیل تا فرات بسازند.

این گستاخی صهیونیستها و حمایتهای بی دریغ انگلیسیها، آنها را بر آن داشت تا با تاسیس گروههای زیرزمینی، ترور، ایجاد رعب و وحشت، اقدامات تروریستی و... فلسطینیها را وادار به ترک سرزمین خود میکردند تا زمینه اعلام موجودیت رژیم نامشروع خویش را فراهم کنند. در این شرایط، انگلیس نیز اعلام کرد که نیروهایش را تا 13 می 1948 از سرزمینهای اشغالی خارج خواهد کرد.

فردای روزی که آخرین سرباز انگلیسی از سرزمینهای اشغالی خارج شد، در 14 می 1948 میلادی، "داوید بن گوریون" پایهگذاری آژانس یهود به عنوان اولین سازمان صهیونیستی-سیاسی در جهان، تأسیس رژیم غاصب صهیونیستی را اعلام و این غده سرطانی را به منطقه تحمیل کرد.

صهیونیستها در ابتدای امر علاوه بر حدود تعیین شده در طرح پیشنهادی سازمان ملل برای تقسیم فلسطین به دو کشور عربی و صهیونیستی، بیش از 6 هزار کیلومتر مربع از سرزمینهای معین شده برای دولت عربی فلسطین را هم اشغال کردند به طوری که هنگام پذیرفته شدن رژیم صهیونیستی به عضویت سازمان ملل، این رژیم به جای 57 درصد پیشبینی شده در طرح، بیش از 77 درصد اراضی فلسطین را در تصرف خود داشت، لذا ذات اصلی رژیم غاصب صهیونیستی چیزی جز تجاوز، زور گویی، قتل و آدم کشی نیست.

68 سال پیش اشغالگران صهیونیست در روزی که فلسطینیان «یوم النکبه» میخوانند؛ پس از یورش به 774 روستا و شهر در سرزمین فلسطین و کشتار 15 هزار غیرنظامی مسلمان و مسیحی، بازماندگان را به کرانه باختری رود اردن، باریکه غزه و کشورهای همسایه مانند سوریه، اردن و لبنان تبعید کردند.

بر مبنای گزارشی که مرکز آمار فلسطین منتشر کرده، در ابتدای اشغال، جمعیت اخراج شدگان از فلسطین 750 هزار بوده که تعداد 350 هزار تن آوارگان جنگ 1967 نیز بر آن افزوده میشود. اما امروز جمعیت فلسطینیان پراکنده در سراسر جهان بیش از 5 میلیون نفر است که 2.8 میلیون تن در اردن، 1.6 میلیون در سایر کشورهای عربی و بقیه در کشورهای دیگر از جمله اروپا و آمریکای شمالی و جنوبی زندگی می کنند.

از این جمعیت بیش از نیمی از آنها جزء آوارگان به شمار میآیند که در اردوگاهها به سر می برند و همین نسبت در داخل فلسطین نیز صادق است و براساس آمار آژانس کمک رسانی به آوارگان، تعداد این طیف از فلسطینیان در اردن، سوریه، لبنان و سرزمین های اشغالی حدود 4.5 میلیون نفر است که در59 اردوگاه (اردن و سوریه 10 اردوگاه، لبنان 12 ، کرانه باختری 19 و غزه 8 اردوگاه) زندگی میکنند.

بر طبق این گزارش تعداد کل فلسطینیانی که در زمان اشغال در منطقه اشغالی سال 1948 باقی ماندند 154 هزار تن بود که امروزه به بیش از یک میلیون و 150 هزار نفر میرسد و حدود 46 درصد از آنها زیر 15 سال هستند که این حاکی از جوانی بافت جمعیت است.

اکنون نیز، رژیم منحوس صهیونیستی با کارنامه ای "نکبت بار" از 68 سال ظلم و غارت و کشتار همچنان ادعای مالکیت تمامی بیت المقدس را دارد و می خواهد بسیاری از شهرکهای یهودی نشین در ساحل غربی را حفظ کند.

گرچه جنایات هولناک این رژیم همچون کشتار «دیریاسین» و اردوگاه «صبرا» و «شتیلا» هرگز از یاد و خاطره فلسطینی ها نخواهد رفت، اما خیانت و از پشت خنجر زدن رژیمهای مرتجع عرب و همدستی آنها با غاصبان سرزمین تاریخی ملت فلسطین، به مراتب تلخ تر است، رژیم هایی که به صراحت با به راه انداختن جنگ علیه سوریه یکی از محورهای مهم محور مقاومت و دفاع از ملت فلسطین، همسویی و ائتلاف خود را با اشغالگران قدس نشان داده و بیشترین ضربه را به مساله فلسطین به سبب ایجاد حاشیه امنیت برای غاصبان قدس و منحرف کردن نگاهها از توجه به مساله اول امت اسلام می زنند و به تازگی هم جنگ ویرانگر و خونینی را به سرکردگی آل سعود علیه کشور یمن به راه انداخته اند که تنها جرم ملت آنها، استقلال خواهی و عزم آنها برای عدم وابستگی به بیگانگان و تصمیم گیری مستقل از ریاض و همچنین حمایت از ملت فلسطین است.

مسئولیت جهان اسلام در قبال اشغال فلسطین از منظر اسلام دفاع از مسلمانان تحت ستم از جمله مردم مظلوم فلسطین وظیفه آحاد امت اسلامی بوده لذا همه دولتها و ملتهای اسلامی باید در مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی مشارکت فعال داشته باشند.

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار