همسر شهید سید مصطفی بدرالدین:

همسر و فرزندانم و هر آنچه داریم و نداریم فدای حضرت خامنه‌ای

همسر ذوالفقار مقاومت گفت: هر روز و در هر نماز شخصا دعا می‌کنم خداوند از عمر ما بکاهد و بر عمر سید علی خامنه‌ای بیافزاید و به ایشان طول عمر عطا کند. دعا می‌‎کنم همسر و فرزندانم و هر آنچه داریم و نداریم فدای دو قدم مبارک حضرت سید علی خامنه‌ای باشد.
کد خبر: ۸۴۳۴۷
تاریخ انتشار: ۰۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۷ - 25May 2016

همسر و فرزندانم و هر آنچه داریم و نداریم فدای حضرت خامنه‌ای

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، مراسم گرامیداشت شهادت ذوالفقار مقاومت شهید سید مصطفی بدرالدین عصر دیروز در مسجد پیامبر اعظم شهرک شهید محلاتی با حضور همسر و فرزندان شهید برگزار شد.

صبح روز سه شنبه چهارم خرداد نیز مراسمی به میزبانی همسران مقامات کشوری و لشکری و زنان فرهیخته برگزار شد که  همسر شهید سید مصطفی بدرالدین به بیان خاطراتی از شهید پرداخت.

همسر ذوالفقار مقاومت با اشاره به اهتمام شهید نسبت به انجام وظیفه و تکلیف بر دوش خود بیان داشت: ایشان مقید به انجام تکلیف و وظیفه بود. 20 روز از ازدواجمان نگذشته بود که به ماموریتی در کویت رفت و در همانجا دستگیر و زندانی شد و قرار شد حکم اعدام اجرا شود ولی صدام به کویت حمله کرد و در آشوب به وجود آمده از زندان فرار کرد.

بعد از آزادی در تلاش برای تشکیل حزب الله در کویت بود

وی افزود: من برای دیدار ایشان به تهران آمدم چون قرار بود از طریق زمینی اول به زیارت مشهد بروند و بعد به لبنان برگردند در لبنان مراسم متعددی برای بازگشت برگزار شده بود و همه منتظر بودند که سید برگردد اما برنگشت. ما نگران شده بودیم بعدا دانستیم علت بازنگشتن ایشان و عدم حضور در مراسم این بود که میخواست به محض آزادی یک حزب الله در کویت تاسیس کند و این خاطره دلالت بر انجام تکلیف وی بود، برای اینکه امر ولی فقیه را اجرا کند لازم نبود کسی تذکر دهد.

همسر شهید بدرالدین اضافه کرد: در زمان سیدالشهدا امام حسین(ع) از مردی پرسید آیا شما با ما خواهی بود و مارا همراهی میکنی؟ آن مرد پاسخ داد، نه من میترسم و خانواده ام نگران میشوند. بعد اسبی را تقدیم امام کرد و گفت: به جای من اسبم را ببرید. امام حسین(ع) فرمودند ما به اسب شما احتیاجی نداریم خودتان را میخواهیم. مهم این است که انسان از خودش بگذرد و خودش را فدا کند که شهید بدرالدین این ویژگی را داشت.

وی در ادامه با اشاره به شهادت ذوالفقار مقاومت گفت: زمانی که خبر شهادت شهید ذوالفقار را به ما دادند من خود را در برابر حضرت زینب(س) دیدم و زمانی که به ایران اسلامی به دولت امام زمان(عج) و امام خامنهای آمدم همیشه یاد حضرت زینب(س) در خاطرم بود.

همسر و فرزندانم و هر آنچه داریم و نداریم فدای دو قدم مبارک حضرت سید علی خامنهای

همسر شهید مقاومت حزب الله تصریح کرد: هر روز و در هر نماز شخصا دعا میکنم خداوند از عمر ما بکاهد و بر عمر سید علی خامنهای بیافزاید و به ایشان طول عمر عطا کند. دعا میکنم همسر و فرزندانم و هر آنچه داریم و نداریم فدای دو قدم مبارک حضرت سید علی خامنهای باشد. خداوند منت نهاد در عصری زندگی میکنیم که سید علی در آن زندگی میکند. باید این نعمت را قدر بدانیم و درک آن را داشته باشیم.

وی در ادامه با ستایش زنان ایران اسلامی بیان داشت: گرچه این مراسم برای تبریک و تهنیت شهادت همسرم برگزار شده است اما باید به همه دنیا بگویم زن ایرانی نمونه قابل اقتدایی برای زنان شرق و غرب عالم است. اگر عالم نعمت انقلاب اسلامی ایران و زن ایرانی و انقلابی را میدانست وضعیت بهتری داشتیم، همانطور که امام خمینی(ره) فرمود یکی از دستاوردهای انقلاب، زن ایرانی است و امام خامنهای بر عظمت زن ایرانی تاکید دارند. همه ارادت و تعظیم خود را به خواهران اعلام کرده و تشکر میکنم.

از حضرت زهرا شرمگینم که در مقابل آنچه هدیه کرده است چیزی در راه خدا ندادیم

زهرا یکی از دختران شهید بدرالدین با ابراز خوشنودی از حضور در ایران و همدردی مردم در شهادت پدرش گفت: از طرف خواهران از ابراز همدردی مردم ایران تشکر میکنیم. از خداوند میخواهم این قربانی را از ما قبول کند چرا که بر ما منت گذاشت پدرم را به فیض شهادت رساند. شرمگین از حضرت زهرا(س) هستیم چرا که احساس میکنیم کاری نکرده ایم و در برابر آنچه هدیه کرده اند چیزی نداده ایم.

دوست نداشت کسی از بچه ها بدون تحصیلات به سمت جهاد  برود

دختر شهید بدرالدین در بیان خصوصیات شخصیتی پدرش تصریح کرد: پدر اهتمام جدی به علم آموزی و دانش داشت و نه تنها فرزندان خود بلکه فرزندان فامیل و اقوام را نیز به خواندن درس و علم آموزی تشویق میکرد. دوست نداشت کسی از بچه ها بدون تحصیلات به سمت جهاد  برود.

وی ادامه داد: به فقرا و اجتماع بسیار کمک میکرد و اعتقاد داشت با این کار فاتحه ای نصیب پدر و مادرمان میشود. همانطور که سید حسن نصرالله گفتند ایشان همچون شمشیر برنده و از طرفی بسیار مهربان بودند. با وجود شرایط سخت کاری به دیدار ما میآمد و در برخی مناسبت ها همچون روز مادر و عید فطر مقید به حضور در بین خانواده بود. با وجودی که در مراسم عروسی من اوضاع امنیتی مساعد نبود و احتمال خطر وجود داشت اما گفته بود حتی برای چند دقیقه ام شده باید در مراسم حضور پیدا کند. به صله ارحام اعتقاد زیادی داشت. در لطف و کرم ایشان کسی نمیتواند حرفی بزند، اصلا دوست نداشت ما گریه کنیم دوست داشت دخترانش قوی و شجاع باشند.

نظر شما
پربیننده ها