در گفت‌و‌گوی دفاع پرس با فرزند شهید "ابراهیم محمدیان" مطرح شد؛

ابهام در محل دفن پیکرهای 11 شهید آزاده کرمانشاهی

در روزهای نخست جنگ تحمیلی حدود 100 نفر از مردم قصرشیرین و سرپل ذهاب به اسارت نیروهای بعثی درآمدند. از بین آنان 12 نفر به شهادت رسیدند که هفته گذشته پیکر یکی از آنان یعنی شهید "ابراهیم محمدیان" به وطن بازگشت اما از محل دفن 11 شهید دیگر خبری نیست.
کد خبر: ۸۶۰۱۷
تاریخ انتشار: ۱۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۰ - 05June 2016

ابهام در محل دفن پیکرهای 11 شهید آزاده کرمانشاهی

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس، پیکر مطهر شهید "ابراهیم محمدیان" هفته گذشته پس از 35 سال به وطن بازگشت و در شهر قصرشیرین به خاک سپرده شد. وی متولد سال 1318 و از اهالی شهر قصرشیرین بود که در روزهای نخست حمله رژیم بعث عراق به خاک کشورمان به اسارت نیروهای دشمن درآمد و به شهادت رسید.

در گفتوگوی دفاع پرس با "مصطفی محمدیان" فرزند شهید ابراهیم محمدیان زوایای دیگری از ماجرای اسارت و شهادت پدر به همراه 11 نفر دیگر از اهالی مردم قصرشیرین و سرپل ذهاب آشکار شد که در ادامه میخوانید:

من مصطفی محمدیان هستم. پدرم در اوایل جنگ تحمیلی و در روز 2 مهر سال 59 به اسارت نیروهای بعثی درآمد. پس از هشت سال که اسرا به وطن بازگشتند، آنان روایت کردند که ما جمع صد نفرهای از اهالی قصرشیرین، سرپل ذهاب و روستاهای اطراف بودیم. عراقیها به کمک منافقین که مردم را میشناختند 12 نفر را از جمع ما بیرون کشیدند و به طرز فجیعی زیر مشت و لگد قرار دادند که یکی از آنها پدر شما بود و دیگر خبری از آنها نداشتیم و بعدها در زندانهای عراق نیز خبری از آنها نشد.

سالها از وضعیت پدر و آن 11 نفر بی اطلاع بودیم تا اینکه 6 سال پیش پسرعموی مادرم در جریان سفرهایی که برای تجارت به خانقین عراق داشت در یکی از قهوهخانهها با پیرمردی آشنا شد. پیرمرد گفت من پیش از انقلاب هممحلهای شما در قصرشیرین بودم و بزرگترهای فامیل شما را به یاد دارم. من همان سالها برای کار به عراق آمدم و در اینجا ماندگار شدم. در روزهای نخست جنگ راننده یک تانکر آب بودم که برای روستاهای مرزی عراق آب میآوردم. همان روزها که به این منطقه آمده بودم یک آیفای عراقی را دیدم که پشت آن حدود 12 جسد بود. با دقت به جسدها نگاه کردم که بین آنها مشهدی ابراهیم را دیدم. از راننده آیفا پرسیدم قرار است این جسدها را چه کارشان کنید؟ گفت میخواهیم همین نزدیکی و روی آن تپه دفن کنیم. گفتم پس بگذار من پیکر این بنده خدا یعنی مشهدی ابراهیم را خودم خاک کنم. من جسد مشهدی ابراهیم را که تیر به بدنش اصابت کرده و دو دستش شکسته بود را بردم کنار جاده دفن کردم و سنگی به نشانی روی آن گذاشتم.

پسر عموی مادرم وقتی این خبر را برای ما آورد، به اتفاق مادر مرحومم و دیگر برادرانم عازم خانقین شدیم و قبر پدر را یافتیم. موضوع را به اطلاع کمیته جستجوی مفقودین ستادکل نیروهای مسلح رساندیم. ماموران تفحص گفتند این نقطه را نشانهگذاری میکنیم تا در عملیاتهای بعدی تفحص پیکر را به کشور بازگردانیم. آن تپهای که 11 شهید دیگر نیز در آن مدفون شده بودند را به نیروهای کمیته نشان دادیم. آنان بر روی تپه مشغول تفحص شدند و پس از مدتی انجام تفحص گفتند خاک این تپه با خاکهای اطراف فرق دارد و نشان میدهد که در این منطقه خاکبرداری صورت گرفته است و تا به امروز خبری از وضعیت آن 11 نفر نیست. آن پیرمرد نیز گفت که من یک هفته بعد برای آبرسانی به آن منطقه آمدم اما نشانی از دفن شهیدان ندیدم.

لازم به ذکر است پیکر این شهید دوران دفاع مقدس روز پنجشنبه(13 خرداد) در قصرشیرین به خاک سپرده شد.

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها