یادداشت/ یدالله جوانی

دسته‌بندی‌های سیاسی با معیار انقلابی‌گری

انقلابی‌گری در شرایط کنونی کشور و موقعیت انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی، بهترین ملاک و معیار برای دسته‌بندی کردن جریان‌ها، احزاب، گروه‌ها و شخصیت‌های سیاسی است.
کد خبر: ۸۷۳۸۹
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۵ - 14June 2016

دسته‌بندی‌های سیاسی با معیار انقلابی‌گری

به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، یدالله جوانی مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران در یادداشتی نوشت:  انقلابیگری در شرایط کنونی کشور و موقعیت انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی، بهترین ملاک و معیار برای دستهبندی کردن جریانها، احزاب، گروهها و شخصیتهای سیاسی است. اساساً وجوه  مشترک و تفاوت میان احزاب، گروهها و شخصیتهای سیاسی، عامل اصلی قرار گرفتن آنها در یک جریان سیاسی خاص یا یک جناح سیاسی میشود.

در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع فعالیتها برای نظامسازی سیاسی در ایران، جریان اسلامی و مذهبی، دارای یک انسجام درونی و نسبتاً خوب در مقابل دیگر جریانها (لیبرالها، ملیگراها، روشنفکرهای حزبگرا، چپگرایان سوسیالیسم، التقاط و منافقین) بود. با حذف این جریان از صحنه سیاسی کشور به دلیل عدم همراهی با ملت، عرصه سیاسی کشور در اختیار نیروهای اسلامی و مذهبی معتقد به انقلاب و خط امام(ره) قرار گرفت. با گذر زمان و برجسته شدن اختلافها و سلیقهها در شیوه اداره کشور و برنامهریزی خصوصاً در حوزههایی چون اقتصاد، در درون جریان مذهبی – انقلابی، دو جناح چپ و راست شکل گرفت. در ادامه این جناحبندی، دستهبندیهای جدیدی با عناوین چهارگانه چپ سنتی و چپ مدرن، راست سنتی و راست مدرن از سوی برخی از افراد مطرح شد و این عناوین وارد بحث جریانشناسی ایران بعد از انقلاب شد.

به دنبال انتخابات هفتمین دوره ریاست جمهوری و شکلگیری جبهه دوم خرداد، عناوین سابق(جناح چپ - جناح راست)، جای خود را به دو عنوان جریانی اصلاحطلب و اصولگرا داد. در یک دوره زمانی، اگر رقابتهای سیاسی به ویژه در مقاطع انتخابات، بین جناح چپ و جناح راست بود، از سال 1376 به بعد، رقابتهای سیاسی بین دو جریان اصلی اصولگرا و اصلاحطلب انجام گرفت. بر همین مبنا بود که گفته میشد مثلاً اکثریت مجلس سوم در اختیار جناح چپ و اکثریت مجلس ششم در اختیار اصلاحطلبان است.

سخن این است که آیا میتوان همچنان احزاب، گروهها و افراد سیاسی فعال در صحنه سیاست کشور را با عناوین گذشته اعم از چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا دستهبندی کرد. اهمیت پاسخ به این سؤال، آنگاه بیشتر میشود که توجه داشته باشیم؛ اولاً احزاب، گروهها و افراد جریان اصلاحطلب طی سالیان گذشته، هیچگاه روی یک تعریف مشخص از اصلاحات اجماع نکردند و ثانیاً در سالهای اخیر در کنار دو جریان اصولگرا و اصلاحات، کسانی برای شکلدهی به جریان سوم مانند جریان اعتدال، در صحنه فعال شدند. آقای روحانی خود را نه اصولگرا معرفی کرد و نه اصلاحطلب، همانطور که آقای احمدینژاد هم خود را خارج از جریان اصولگرایان میدانست و تعریفی خاص از حلقه خود داشت.

به طور قطع میتوان گفت عناوین و اصطلاحات گذشته، دیگر ظرفیت و کارآمدی لازم را برای انجام دستهبندیهای سیاسی در ایران ندارند. بررسی مواضع، شعارها و رفتارهای احزاب، گروهها و افراد سیاسی برجسته و فعال  در کشور، نشان میدهد که میتوان تمامی آنان را براساس معیار و ملاک «انقلابیگری» به دو دسته کلی تقسیم کرد: 1- جریان انقلابی 2 - جریان غیرانقلابی.

انقلابیگری در این نوشتار یعنی انقلابی بودن، انقلابی ماندن و انقلابی عمل کردن است. الگوی کامل انقلابیگری در ایران، حضرت امام خمینی(ره) است.

پس از رحلت امام بزرگوار، خلف صالح ایشان حضرت امام خامنهای (مدظلهالعالی)، پرچمدار اصلی انقلابیگری در ایران است. در خلال مذاکرات هستهای در دولت یازدهم، جمله معروف معظمله مبنی بر اینکه «من یک انقلابیام نه دیپلمات» ناظر به همین موضوع است.
مراد از انقلاب، انقلاب اسلامی ملت ایران است. انقلابی که با نهضت امام خمینی(ره) در سالهای آغازین دهه 40 شروع شد و در نهایت در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید.

انقلاب اسلامی یک انقلاب دینی و دارای مبانی، اصول، آرمان و اهداف است. پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به معنای پایان یافتن انقلاب نیست، بلکه انقلاب در گام اول خود پیروز شد و حرکت انقلاب بایست برای تحقق آرمانها و اهداف والای آن براساس مبانی و اصول ادامه پیدا کند. اکنون ملت ایران با گذشت قریب به چهار دهه از زمان پیروزی انقلاب اسلامی، در میانه راه قرار دارد. این راه برای رسیدن به آرمانها و اهداف باید با قوت دنبال شود. مقام معظم رهبری پس از رحلت حضرت امام(ره) و پذیرش امر ولایت، با صراحت فرمودند: «راه ما راه امام خمینی است و ما این راه را با قوت ادامه خواهیم داد.» راه امام خمینی(ره)، یعنی همان راه انقلاب که پیمودن آن تنها راه تحقق آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی است. «تمدنسازی اسلامی» و رسیدن به «حیات طیبه»، آرمان اصلی انقلاب اسلامی است. فرو ریختن قدرتهای استکباری و طاغوتی از یک طرف و فراهم شدن زمینهها و بسترهای رشد، تعالی و سعادت بشر روی کره زمین از طرف دیگر از نتایج تحقق آرمان اصلی انقلاب اسلامی است.

بنابراین در شرایط کنونی، انقلابیگری با شاخص حضرت امام(ره) و راه ایشان که راه انقلاب است، میتواند ملاک و معیار اصلی برای دستهبندیهای سیاسی باشد. آنان که به راه امام اعتقاد دارند و به آن وفادار بوده و در این مسیر حرکت میکنند، «انقلابی» و کسانی که راه دیگری غیر از راه امام را میروند «غیر انقلابی» هستند.

از دیدگاه مقام معظم رهبری، هفت اصل بر راه امام، بر خط امام و بر مکتب امام(ره) حاکم است. جریان انقلابی، احزاب و گروههای انقلابی و اشخاص انقلابی، کسانی هستند که این اصول هفتگانه را قبول داشته باشند و این اصول بر مواضع و رفتار آنان حاکم باشد.

این اصول عبارتند از:

1- اثبات اسلام ناب محمدی(ص) و نفی اسلام امریکایی
2- اعتماد به وعده الهی و بیاعتمادی به مستکبران
3- اعتقاد به اراده مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی
4- حمایت جدی از  محرومان و مستضعفان
5- قرار داشتن در جبهه مخالف مستکبران
6- اعتقاد به استقلال ملی و رد سلطهپذیری
7- وحدت ملی و توجه به توطئههای تفرقهافکن

بر مبنای این اصول که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در 14 خرداد سال گذشته در حرم حضرت امام خمینی(ره) بیان داشتند، معظمله در مراسم بیست و هفتمین سالگرد آن عزیز سفر کرده در خرداد سال جاری، با معرفی حضرت امام(ره) به عنوان یک شخصیت مؤمن متعبد انقلابی، پنج شاخص اصلی انقلابیگری را مورد تبیین قرار دادند. با ملاک قرار دادن حضرت امام(ره) به عنوان الگوی انقلابیگری و بر مبنای شاخصهای اصلی و عمده انقلابیگری، میتوان جریان انقلابی را از جریان غیرانقلابی، احزاب انقلابی از احزاب غیرانقلابی و اشخاص انقلابی از اشخاص غیرانقلابی را از یکدیگر جدا و دستهبندی کرد. شاخصهای پنجگانه انقلابیگری عبارتند از:

1- پایبندی به مبانی و ارزشهای اسلام و انقلاب اسلامی
2- هدفگیری آرمانهای انقلاب و همت بلند برای رسیدن به آنها
3- پایبندی به استقلال کشور در سه بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
4- حساسیت در برابر دشمن و نقشه دشمن
5- تقوای دینی و تقوای سیاسی

بدیهی است که جریانها، احزاب، گروهها و شخصیتهای برخوردار از این پنج شاخص اصلی انقلابی، در یک «مسیر» و روی یک «ریل» حرکت خواهند کرد. این «مسیر و ریل»، همان «ریلگذاری» حضرت امام خمینی(ره) برای کشور ایران به سمت تحقق «حاکمیت دین خدا» است. حاکمیت دین خدا یعنی تحقق عدالت اجتماعی واقعی، ریشهکنی فقر و جهل، ریشهکنی استضعفاف و آسیبهای اجتماعی، برقراری منظومه ارزشهای اسلامی، تأمین سلامت جسمی، اخلاقی و معنوی، تأمین عزت و هویت ملی و اقتدار بینالمللی، فعال کردن ظرفیتهای کشور و پیشرفت واقعی که در نهایت به تمدنسازی اسلامی و رسیدن به حیات طیبه میانجامد.

آری جریان انقلابی، یعنی جریان مؤمن و وفادار به حرکت روی «ریل انقلاب»، با همان مختصاتی که امام و رهبری مشخص کردهاند. بدیهی است تمام کسانی که به راه دیگری غیر از راه انقلاب اعتقاد داشته باشند، در جریان غیرانقلابی قرار میگیرند. این جریان امروز طیف گستردهای از نیروهای باسابقه انقلابی و سابقه ضدانقلابی را دربر میگیرد. بنابراین انقلابیگری و انقلابی بودن، هیچ ارتباطی با سابقه افراد ندارد، بلکه ملاک حال فعلی افراد و جریانهاست.

نظر شما
پربیننده ها