روایتی از زندگی شهید فتنه ۸۸

حسین در دانشگاه اصلیش قبول شد

شهید کبیری همیشه می‌گفت چرا ما را از طرف بسیج و مدرسه نمی برند آقا را ببینیم. وقتی مقام معظم رهبری را دیدم گریه کردم. آقا فرمودند:دخترم خوشحال باشید که حسین دردانشگاه اصلیش قبول شده است.
کد خبر: ۸۷۸۳
تاریخ انتشار: ۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۱۸ - 30December 2013

حسین در دانشگاه اصلیش قبول شد

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، ۴ سال پیش در همین ایام مردم شریف ایران در حال چشیدن طعم پیروزی آزمون مردمسالاری خود در انتخابات ریاست جمهوری بودند که دشمنان قسمخورده آنها به همراهی فتنهگران داخلی دست به شورشی بزرگ علیه جمهوریت این نظامِ برخاسته از رأی ملت زدند.

در میان اغتشاشات پس از انتخابات، دشمنان و فتنهگران اقدام به بینظمی، آتش زدن اموال عمومی و آسیب زدن به جان و مال مردم تهران کردند. در این میان تعدادی از جوانان بسیجی و حزباللهی که به دفاع از نظام خود برخاسته بودند مورد حمله وحشیانه این جماعت بهاصطلاح دموکراسیخواه قرار گرفته بهشدت مجروح، جانباز و بعضی به شهادت رسیدند.

نکته جالب توجه اینجاست که اصحاب فتنه فضای رسانهای را با کشتهشدگان دروغین خود پر کردند و حتی به مجلس ختم فردی زنده رفتند اما هیچ اشارهای به جنایات خود و شهدای بسیجی این فتنهٔ اسرائیلی ـ امریکایی نکردند.

شهید حسین غلام کبیری، ۱۷ ساله و بسیجی فعال حوزه ۳۵۵ امام حسن مجتبی (ع) ناحیه مقاومت بسیج شهرری ری بود که در ۲۵ خردادماه سال ۸۸ وقتی برای تامین امنیت حوادث بعد از انتخابات به منطقه سعادت آباد اعزام شد به وسیله یک دستگاه خودروی پراید زیر گرفته شد و بر اثر خونریزی شدید و جراحت وارده به شهادت رسید.

خاطرهای از زبان مادر شهید کبیری

بعد از شهادتش، ماه رمضان، روزه بودیم که رفتیم نماز جماعت را با "آقا" خواندیم. مقام معظم رهبری را که دیدیم نمیدانستیم باید چهکار کنیم. حسین دوست داشت آقا را ببیند. همیشه میگفت چرا ما را از طرف بسیج و مدرسه نمیبرند آقا را ببینیم. وقتی ایشان را دیدیم، گریه کردیم.

آقا فرمودند: دخترم خوشحال باشید که حسین دردانشگاه اصلیش قبول شده است.

نظر شما
پربیننده ها