دکتر علیرضا ناصری صالح آباد در گفتگوی اختصاصی با خبرگزاری دفاع مقدس گفت: یکی از مشخصات بارز موسیقی حماسی این است که این نوع موسیقی مخاطب گروهی دارد و با جمع کثیری از مردم ارتباط برقرار می کند. موسیقی حماسی این قابلیت را دارد که با ضمیر ناخودآگاه جمعی پیوند خورده و آن را برانگیخته کند و ذهن و زبان مردم را درگیر خود کند.
وی افزود: علت اینکه ما با دیدن یک اثرهنری دلبسته آن اثر می شویم این است که آن اثر هنری با ضمیر ناخودآگاه ما ارتباط برقرارکرده و همان حرفی را زده که احساس آن در ضمیر ناخودآگاه ما است. موضوعی که به صورت احساس شادی یا احساس غم و یا احساس شور و نشاط در ذهن و ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد یکدفعه توسط یک شعر و یک نقاشی یا یک موسیقی برانگیخته می شود و ما را به وجد می آورد.
دکترای روانشناسی بالینی خاطر نشان کرد: در مورد بسیاری از اشعار یا موسیقی های عاشقانه ارتباط بین اثر هنری و مخاطب به صورت فردی اتفاق می افتد؛ اما موسیقی حماسی با ضمیر ناخواگاه جمع کثیری از مردم ارتباط برقرار می کند و احساسات آنها را به وجد می آورد.
وی ادامه داد: روح و روان انسان مثل یک کوه یخ می ماند که بخش عمده آن زیر آب است وفقط کمی از آن از آب بیرون زده است. آن چیزی که به عنوان رفتارهای احساسی از ما بروز می کند ویترین بسیار کوچکی از کوه یخی است که قسمت عمده آن زیر آب است و دیده نمی شود. در موسیقی حماسی یک ملودی با بخش اعظم روح ما که در حقیقت زیر آب است ارتباط برقرار می کند و آن را به وجد می آورد.
رئیس مرکز مطالعات رسانه هنر و سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تصریح کرد: به دلیل بافت مذهبی مردم ما و حضور دین در زندگی مردم ایران بعضی از موسیقی های حماسی ما از موسیقی مذهبی نشات گرفته اند مثل بسیاری از موسیقی هایی که در زمان محرم و شهادت اباعبدالله الحسین (ع) اجرا می شود.
علیرضا ناصری افزود: مراسم محرم و برگزاری عزاداری امام حسین(ع) در ایران یک مسئله ملی است که تمام قوم ها و طایفه هایی که درایران زندگی می کنند سعی دارند که این مراسم را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. حتی یک تکیه وجود دارد که در آن ارامنه برای امام حسین (ع) عزاداری می کنند
عضو کانون پزشکان خانه موسیقی ایران تشریح کرد: مهمترین موسیقی مذهبی حماسی "علمدار نیامد" است که برای حضرت ابوالفضل سروده شده و شعر آن به این شرح است: ای اهل حرم میرعلمدار نیامد/ سقای حرم سید و سالار نیامد/ علمدار نیامد علمدار نیامد/ ای همسفـران مـاه بنـی هاشمیان کو؟ / آرام دل و دیده و آرامش جان کو؟/ آیینهی عشق از پی دیدار نیامد/ علمدار نیامد علمدار نیامد/ دلهـای پریشـان شـده شیرازه ندارد/ گنجـایش انـدوه وغـمِ تازه ندارد/ دل خون شد و مجنون شد و دلدار نیامد/علمدار نیامد علمدار نیامد/ آن گل که چمن عاشق بوسیدن او بود/ آن ماه که ما را هوس دیدن او بود/ صد بار به ما سر زد و این بار نیامد/ علمدار نیامد علمدار نیامد/ برگـرد عمـو! دل هـوس آب نـدارد/ امشب بـه خدا دیدهی ما خواب ندارد/ ای پردگیـان محـرم اسـرار نیامد/علمدار نیامد علمدار نیامد
وی تاکید کرد: در موسیقی حماسی کلام و آهنگ هر دو باید مورد توجه قرار بگیرد و هر دو مساله به یک اندازه مهم است چون این دو عنصر در پیوند بسیار نزدیک با هم قرار دارند و هر کدام که در قالب موسیقی حماسی نباشد می تواند اثر را از حالت حماسی بودن خارج کند و به آن لطمه بزند.
علیرضا ناصری اذعان داشت: نقش شعر در این گونه موسیقی بسیار با اهمیت است چون ارتباط مردم بیشتر از طریق شعر صورت می گیرد و مردم با آهنگ هایی که شعر دارد ارتباط بیشتری برقرار می کنند. ممکن است آهنگی شعر بسیار خوبی داشته باشد که در این شعر روح حماسی یک ملت به خوبی بیان شده باشد، اما برای آن موسیقی خوبی انتخاب نشده باشد. پس نمی تواند یک موسیقی حماسی خوب به وسیله آن شعر به وجود آید عکس آن هم صادق است و آن این است که ممکن است موسیقی به غایت خوب و زیبا باشد ولی شعر خوب نباشد که در این حالت هم آن چیزی که مد نظر ما است شکل نمی گیرد و ماحصل کار آن چیزی نمی شود که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال در جامعه اتفاقات بدی می افتد که این رخداد باعث می شود که احساس غم و اندوه در ضمیر ناخودآگاه مردم رخنه کند و یا اتفاقات خوبی می افتد که احساس شادی و شعف در ضمیر ناخودآگاه مردم نقش می بندد، در اینجا آن هنری می تواند با مردم ارتباط برقرار کند که از لایه های ناهوشیار جمعی عبور کند و زبان گویای احساسات مردم شود.
مدرس دانشگاه اظهار داشت: یکی از بهترین آثار حماسی تصنیف؛ "از خون جوانان وطن لاله دمیده" است. "از خون جوانان وطن لاله دمیده" نام هفتمین و مشهورترین تصنیف از مجموعه سرودههای عارف قزوینی است. این تصنیف با نامهای «راز دل» و «هنگام می» نیز شناخته شدهاست.
وی افزود: مضمون این تصنیف اشاره به افسانهای دارد که از قطرات خون سیاوش - یکی از قهرمانان شاهنامه - گلهای لاله روئیده است. مضمون این سرود با گذشت یکصد سال، همچنان در نوشتارهای سیاسی دوران معاصر، مشاهده می شود.عارف قزوینی در دیوان خود و در مقدمهای بر این تصنیف، آورده است: این تصنیف در دوره دوم مجلس شورای ایران در تهران ساخته شده است". این تصنیف در آغاز انقلاب مشروطه ایران به یاد اولین قربانیان آزادی سروده شده است.
ناصری ادامه داد: در دوران پهلوی اول می توان از سرود حماسی "مرغ سحر ناله سر کن" نام برد و همین طور سرود حماسی "ای ایران" که بعد از شهریور بیست اجرا شد و با توجه به اشغال ایران توسط متفقین توانست روحیه ملی ایرانی ها را بسیار بالا برد.
وی تصریح کرد: الزامی نیست که موسیقی حماسی حتما توسط موسیقیدان هایی که دوره آکادمیک دیده اند شکل بگیرد. ما در تاریخ موسیقی شاهد این هستیم که بسیاری از موسیقی های حماسی توسط مردم شکل گرفته و ماندگار شده اند. سرودهایی که در زمان جنگ توسط آقای "صادق آهنگران" اجرا شد نمونه های بسیار خوبی هستند مثل سرود " ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش" که بعدها دکتر"حسین ریاحی" که متخصص این کار بود آن را با ارکستر اجرا کرد.
دکتر ناصری یادآوری کرد: نمونه دیگری که در این زمینه می توان مثال زد سرود "ممد نبودی ببینی" است که در وصف مردم خرمشهر و آزادی این شهر است و بسیار تاثیر گذار است. از نمونه های دیگر می توان به سرود "دایه دایه وقت جنگه" نام برد که در مدت کوتاهی توانست مخاطبین خود را پیدا کند و در کل ایران فراگیر شود.