به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «مجید منصوری» مسئول سابق خانه سرود انقلاب یکی از پرسابقهترین فعالان عرصه سرود کشور است. وی این روزها پس از پایان مسئولیتاش در سازمان فرهنگی هنری اوج مشغول فعالیتهایی در این عرصه است. نگاه تخصصی او، اشراف و تسلط بر گروههای سرود سراسر کشور و تعامل مخلصانهاش با فعالان این عرصه باعث شده تا همیشه حرفهای زیادی از این دغدغهمند فرهنگی بشنویم. پس از طرح مسئله و مطالبه رهبر انقلاب درباره اهمیت سرود به سراغ این متخصص سرود رفتیم و گفتوگویی در این خصوص ترتیب دادیم.
سازمان اوج و مدیریتاش سرود را از حالت «داغون» به حالت «منهدم» در آورد
آن چیزی که مقام معظم رهبری درباره سرود مطالبه میفرمایند، چیزی است که باید وجود داشته باشد؛ ما سالیان سال است با فعالان سرود کشور قرار گذاشتهایم که با دور هم جمع شدن این اتفاق را رقم بزنیم و از آبان ماه سال 1390 تلاش کردیم این بچهها را جمع کنیم. سازمان هنری رسانهای اوج درک و قابلیت آن را نداشت که این اتفاق را در درون خودش رقم بزند. سازمان اوج و مدیریتاش سرود را از حالت «داغون» به حالت «منهدم» در آورد؛ علت آن نیز این بود که مدیریت اوج از سرود چیزی مثل «حامد زمانی» میخواست؛ نهایتاً آنها چند ماه پیش «امیر تتلو» را برای خواندن درباره شهدا دعوت کردند.
سیر «حامد زمانی» تا «امیر تتلو» شعور، فهم و درک این عزیزان از سرود بود. علت آن شاید نگاه کردن آنتنهای غیر ایرانی یا عدم فهم سرود بود. هر چقدر ما برای درک شدن سرود شرایط اوج را تحمل کردیم روند برای سرود بدتر شد. مدیران اوج معتقد بودند همین قدر که ما توانستهایم چند دوره آموزشی و حمایت از تولیدات و کشف استعدادها انجام دهیم کافی بود؛ این ادعا در حالی است که هزینههایی که شده است از بیتالمال بوده و از جیب شخصی کسی خرج نشده است.
ما در دیدارهای مکرر با «حاج حسین یکتا» تاکید داشتیم باید انجمن سرود راه اندازی شود و اردیبهشت سال 1389 در جلسهای خصوصی برای احیای سرود با رئیس جمهوری وقت گذاشتیم؛ طرح مفصلی را شرح دادیم تا با جمعآوری همه فعالان سرود مجمع و صنف سرود تشکیل شود.
آموزشوپرورش 25 سال است به بیراهه میرود
زخم سرود خیلی کهنه است. آموزش و پرورش 30 سال است جشنواره سرود برگزار میکند؛ اما غیر از پنج سال اول -که هر کسی از خودش اختیار داشت سرودی مطابق میل خودش بسازد که دیکته شده تهران و وزارت خانه نباشد تا کلیشهای از آب در نیاید و در آن خلاقیت وجود داشته باشد- همه آن به بیراهه رفت. آموزش و پرورش خلاقیت در سرود را از بین برُد و سرود را در نطفه خفه کرد.
وظیفه سرود فقط در حین دفاع مقدس نبود که جنگ تمام شود، سرود هم تمام شود. درست است که سرود برای مواقعی که شور نیاز است کارآیی دارد که حماسه و انگیزه و حرکت به وجود آورد، اما تولید سرود فرآیندی است که باید در جشنوارههای دانشآموزی خودش را نشان میداد؛ تا خلاقیت سرودهایی مثل «مادر برام قصه بگو» گروه بچههای آباده شکل بگیرد؛ تا در سراسر کشور موج ایجاد کند.
سَر سرود بیشتر از سَر امثال من بُریده شده است/ سرود نباید وابسته باشد
آفتهای آموزش و پرورش و مسئولین -به درد نخور برای سرود- باعث شد سَر سرود بیشتر از سَر امثال من بُریده شود. من 2سال تمام استانهای سراسر کشور را گشتم و سرود کشور را حلاجی کردم، همه فعالان سرود کشور را جمع و اعتمادسازی کردم و نهایتاً به این نتیجه رسیدیم که باید تشکلی مردمی تشکیل دهیم؛ که بدون وابستگی به جایی راهاندازی شود.
سرود نباید وابسته به آموزش و پرورش یا بسیج باشد؛ ما باید تشکلی مردمی که بتواند حرف خودش را بزند و وقتی سرودی درباره «ولایت و حضرت آقا» بخواند تاثیرگذار باشد، داشته باشیم؛ وگرنه اگر همه سازمانها، آموزش و پرورش، بسیج و ... هر کاری انجام دهند به نتیجه نمیرسند و تاثیرگذار نخواهند بود. ما تا به امروز با این روند نتیجه معکوس گرفتهایم و متاسفانه باز هم مدیریت فرهنگی اصرار بر اشتباهات گذشته دارد.
حضرت آقا فرمودند «امروز به سرود نیاز داریم». چرا کسی جامعه سرود سراسر کشور را جمع نمیکند تا حرفهایشان را به گوش رهبر انقلاب برسانند. باید جلسهای با حضور کُل جامعه سرود برگزار شود که در آن پنج نفر به نمایندگی از زخمخوردهها و پیشکسوتها یک ساعت حرف بزنند؛ تا آقا (مقام معظم رهبری) حرف اینها را بشنود و ببینیم شاهد چه تحولی در سرود خواهیم بود.
سرنوشت سرباز آینده را امروز با سرود رقم میزنیم
سرود ضرورت کار جوان و نوجوان است. ما سرنوشت سرباز آینده که میخواهد «حامد زمانی» یا «شاهین نجفی» باشد را امروز رقم میزنیم. دانشآموز ما در این دوران است که تصمیم میگیرد «محمد اصفهانی» باشد یا «حامد زمانی» یا «محمد گلریز» و «شاهین نجفی» و... . این اتفاق امروز به دست مربیان سرود کشور برای کودک و نوجوان ما استعدادیابی و رقم میخورد.
خیلیها فهم و شعورشان نسبت به سرود درست نیست؛ نباید به سرود بهعنوان یک ابزار وقت پُر کن در مراسمها نگاه کرد. سرود یک هنر متعهد، مقدس و جذاب مردمی است؛ که باید برای مردم ساخته شود؛ نه برای مسئولین. سرود نباید برای مراسمات و تشریفات باشد؛ که تجمعهای ارگانی در آن باشد. هدف اصلی سرود برای سرپا نگهداشتن، انرژی دادن، روحیه دادن و شورآفرینی به مردم است. نگاه مدیران فرهنگی به سرود ترانه است و ما سرودیها را نیز به سمت ترانه سوق دادهاند.
ملاک مخاطبان برخی از مدیران، شبکه ماهوارهای «من و تو» است
کودک و دانشآموزان 9 سالهای که در گروههای پرکار سرود تهران فعالیت میکنند با فیگورهای ترانهخوانی سرود اجرا میکنند. ما نمیگوییم ژست در اجرا نباشد؛ اما ژست باید متناسب با سن و سال باشد. تناسب سن، شعر و ملودی باید رعایت شود؛ سرود باید حرف دل مردم را برای مردم بگوید؛ سرود این چیزی که اجرا میشود نیست.
خانه سرود و خانه ترانه را در سازمان اوج ادغام کردند و نام آن را مرکز آوای انقلاب اسلامی گذاشتند و چند روز دیگر این هم جواب نمیدهد و اسم آن را دوباره عوض میکنند؛ در این روند فقط اسمها عوض میشود. مدیران اگر با یک متخصص سرود مشکلی دارند از سایرین استفاده کنند؛ افراد متخصص زیادی در سراسر کشور وجود دارند که میتوانند به سرود سامان بدهند. برخیها فقط میخواهند آمار بدهند و سلیقههای شخصیشان را دخالت دهند و ملاک مخاطبانشان هم شبکه ماهوارهای «من و تو» و ... است.
اگر ما اجازه بدهیم سرود خوانده شود رقابت برای شعر خوب، آهنگ خوب و ... بهوجود میآید و نتایج خوبی خواهد داشت. شاعران ما از بس ترانه گفتهاند همه ترانه سرا شدهاند و هیچ کدامشان شاعر سرود نیستند؛ آقای سبزواری که از دنیا رفت تازه مدیران فهمیدند که ما دیگر کسی را نداریم؛ وقتی به گوش حضرت آقا رسید خودشان برای سرودن شعر دست به کار شده است.
سرود باید به دست سرودیها باشد
سرود باید به دست سرودیها باشد و فقط مختص به یک نفر و دو نفر و یک اسم و دو اسم نباشد؛ باید مجمعی تشکیل شود که ما با پول جیب خودمان از هر استان تعدادی از بهترینها را جمع کردیم و بدون وابستگی به ارگان و دستگاه دولتی در حال تشکیل این مجمع هستیم. ما فریاد سرود را به گوش آقا میرسانیم؛ ما حرفهای زیادی درباره سرود داریم.
وقتی به آقای«احمد توکلی» مسئول گروه سرود بچههای آباده درخواست همکاری برای حضور در تشکل سرود را دادیم، گفت هنوز آمادگی کافی برای سرود به وجود نیامده است؛ کسانی که در بسیج و حوزه هنری و... داعیهدار سرود هستند در خروجی چیزی ندارند؛ بدنهای که برای سرود تلاش میکند 150 مربی فعال استانهای سراسر کشورند.
ما میخواهیم به حرف آقا لبیک بگوییم. اگر این لبیک را در قالب آموزش و پرورش، بسیج، اوج و هر جای دیگر بگوییم پُر از دردسر، سفارش، فرمایش و کلیشه خواهد بود. ما معتقدیم سرود باید کاملاً مردمی باشد، یعنی اگر کسی در یک گروه آزاد کار فرهنگی میکند این وقتی دم از نظام، انقلاب و رهبری بزند و شعر برای رهبری تولید کند ارزش بالایی دارد؛ تفاوت کار مردمی این است.
ما میگوییم اولاً باید سرود به دست سرودیها باشد و اگر اعتباری برای راه افتادن و حمایت کسانی که از جیب مایه میگذاراند در نظر گرفته میشود توسط شورای این مجمع تشخیص داده شود؛ که گروهی که سه میلیون تومان هزینه کرده است همان مبلغ را به او برگردانید و نمیخواهد بیشتر از آن دریافت کند. شنیدهایم گروهی در تهران 14 میلیون تومان بابت یک سرود دریافت کرده که 2 میلیون هم هزینه نکرده است؛ در مقابل گروهی در شهرستان برای سرودی سه میلیون هزینه کرده که ما قول داده بودیم به آنها پنج میلیون بدهیم، آخر هیچ پولی به آنها داده نشد.
به فرمان رهبری لبیک جانانه همراه با اقدام و عمل خواهیم گفت
مسئله ما این است که نگاه خرد جمعی به سرود وجود ندارد؛ کسانی که اهل سرود هستند به میدان دعوت نمیشوند. ما طی چند هفته آینده تجمعی خواهیم داشت که همه فعالان سرود جمع میشوند و پیرو فرامین رهبری درباره سرود یک لبیک جانانه و عملی خواهیم گفت که اقدام و عمل در پی داشته باشد.
دیگر کافی است هر قدر بچههای سرود نشستند و برای آنها نسخه پیچیده شد و سرود جایش را به ترانه داد. عیبی ندارد که برخی از کارها با تلفیق سرود و ترانه صورت بگیرد؛ اما ما باید اصالت خودمان را فراموش نکنیم. نمیخواهیم به نغمههای «آهنگران» و «مادر برام غصه بگو» برگردیم، باید به روز باشیم اما قالب سرود گروهی و آواز جمعی است و بر محور شخص نمیگردد.
مدیران فرهنگی باید بدانند از کیسه خودشان برای فرهنگ هزینه نمیکنند
ما مملکت، انقلاب، نظام و رهبرمان را دوست داریم ولی افراد نادان کار نابلد را دوست نداریم؛ مدیران فرهنگی باید بدانند از کیسه خودشان برای فرهنگ هزینه نمیکنند پس باید درباره فعالیتهای مختلف تشخیص درست صورت بگیرد و اگر قرار است کار سرود انجام شود باید متخصصین سرود در آن حضور داشته باشند. ما درباره سرود به حرفهایمان ایمان داریم و حاضریم در این رابطه با اشخاص مدعی به مناظره بنشینیم. اگر قرار بود از سوی مدیران فرهنگی برای سرود اتفاقی رخ میداد باید طی 30 سال انقلاب شاهد آن میبودیم؛ که ما چیزی ندیدهایم.
امروز آموزش سرود در سازمانها نادیده گرفته شده است. حمایتهای مقطعی و قطرهچکانی که برخی از سازمانهای فرهنگی به استانها میرسانند قطع شده است و این مسئله بزرگترین ضربه را به بدنه سرود وارد خواهد کرد. باید حمایت از بچههای شهرستانها بهصورت هدفمند ادامه پیدا کند و آموزش جدی گرفته شود. ما 10 سال آینده نیازمند نیروی انقلابی هستیم؛ نیرویی که فکرش در مسیر انقلاب و آرمانهای انقلاب باشد.
10 سال است سخن حضرت آقا را فریاد میزنیم
یک نوجوان 10 سال آینده چطور باید انقلاب را بفهمد؟! از امروز باید مهدکودکهای ما شعرهایی را به بچهها بگویند تا 10 سال بعد جوان ما شعرهای انقلاب را به یاد داشته باشد. حضرت آقا میفرمایند سرودی بسازید که دانشآموز در بین مسیر مدرسه و منزل آن را زمزمه کند. ما 10 سال است این را فریاد میزنیم که تشکلی تشکیل شود و سرودی بسازد که بچهها آن را زمزمه کنند.
خوشحالیم حضرت آقا به سرود توجه کرده و کلید موفقیت سرود را به درستی تشخیص داده است که اشعاری در بین مردم داشته باشیم که زمزمه شود. سرود موفق، کاری است که عوامپسند و خواصپذیر باشد. کاری که موسیقیدانها از لحاظ فنی آن را رد نکنند و برای مردم جذاب باشد. وقتی نگاه تخصصی نباشد کسی تقصیری ندارد و نمیتواند آن را درک کند؛ مدیران سازمان اوج هیچگاه به دنبال سرود نبودند؛ بلکه به دنبال ترانه و رقابت با برنامههای سایر رسانهها بودند.
انتهای پیام/ 121