شهید عزتالله اوضح در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: «از شما میخواهم که علیوار زندگی کنید و سفرههای ساده داشته باشید، به جای اینکه سفرههای رنگین داشته باشید، و از شما همه میخواهم که پیرو خط امام باشید و از گفتههای امام پیروی کنید و به آن عمل کنید».
شهید حسن عسگری نظری در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: «خدایا، چنان کن که اگر همشیرهها و خانوادهشان از من بدی دیدهاند، مرا ببخشند و حلال نمایند. چنان عمل کنند که زینب در کربلا عمل کرده و اسلام، انقلاب، امام، حجاب و تقوا را فراموش نکنند».
شهید «حسن عسگری نظری» در فرازی از وصیتنامه خود نوشته است: برادران و خواهران! ما رفتیم و برای فتح کربلا و بیتالمقدس عزیز با دشمن میجنگیم تا شما بتوانید به زیارت فرزند زهرا و قبلهگاه اول مسلمین دست یابید.
اعلامیهها و پوسترهای شهادت «مجید زردانیار» که او را «مجید زردانیان» نیز میشناسند، امروز پس از سالها به یادگار مانده است.
بسیجی شهید «عباس تابنده» در فرازی از وصیتنامه خود آورده است: انقلاب اسلامی ایران حجتی است از طرف خدای رحمان بر ما مردم که خدا ترس و یاریدهنده مکتب روحبخش اسلام باشیم و در این راستا شعار لا اله الا الله را بر تارک نامبارک مستکبرانه کوفته و مستضعفان را مدد تا حق جایگزین شرک و نفاق و کفر و الحاد گردد.
شهید «خسرو فریورجو» در فرازی از وصیتنامه خود، خطاب به همه کسانی که در راه او قرار دارند، توصیه کرده است: همیشه باید در زندگی خطی را انتخاب کنید که آخرش به صراط المستقیم باشد. این گفته را باید همیشه درنظر داشته باشید.
شهید «مجید زردانیار (رهنما مهر)» در فرازی از وصیتنامه خود آورده است: امیدوارم که هرچه بیشتر بتوانید در راه این انقلاب بیشتر قدم بردارید و راه شهدای عزیزمان را ادامه دهید.
فرمانده گردان قمربنی هاشم (ع) به حاج عبدالله اعتراض میکند که «حاجی ما مجبوریم، گردانمان در خط درگیر است، بمانیم بالای سرشان. تو که مجبور نیستی، برو مثل دیگران تو قرارگاه بنشین و از پشت بیسیم نیروهایت را هدایت کن»؛ اما حاج عبدالله با مهربانی به او گفت که «برادر ما کنار شما و با شما هستیم».
بار خدایا! کمکم کن که در این راه نمانم و سر راهم لغزش نبینم، تا به مقصودم که همان شهادت است، برسم.
شهید «مرتضی بهاءالدینی» در فرازی از وصیتنامه خود خطاب به مقتدای خود حضرت امام خمینی (ره) نوشته است: «ای امام عزیز، میدانم که تو نایب امام زمان و فرزند مقدس امام حسین (ع) هستی، این را هم میدانم که ندای «هل من ناصر ینصرنی» برای اسلام سر دادی، و من هم به ندای آسمانی لبیک گفتم و حاضرم تا آخرین قطره خونم برای احیاء اسلام جانفشانی کنم».