سرهنگ عراقی

سرهنگ عراقی
خاطره یک سرهنگ عراقی؛

لحظه مرگ یاد زنی افتادم که خانه خرابش کردم!

خاطره‌ای دردناک از ذهنم گذشت؛ خاطره‌ای از یک پیرزن اهوازی که به هنگام ورودمان به خرمشهر، در برابر تانکم ایستاد و با خواهش و التماس از من خواست که خانه‌اش را بر سرش ویران نکنم و ادامه داد: «اگر نجابت و مردانگی داشته باشی، این کار را نمی‌کنی».
کد خبر: ۳۰۹۳۸۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۲۶

جنگ از نگاه سربازان صدام-8/

گریه سرهنگ عراقی از ترس رویارویی با رزمندگان اسلام در خرمشهر

"چهره سرهنگ زرد شده بود؛ چون به خوبی می‌دانست که فرماندهی نمی‌خواهد واحدهای ما عقب‌نشینی کنند. بدن او با دیدن پیشروی ایرانی‌ها به سمت مجتمع مسکونی به لرزه و سپس وی به گریه افتاد."
کد خبر: ۹۱۶۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۷

جنگ از نگاه سربازان صدام-7/

نابودی تیپ طلایی ارتش عراق در خرمشهر

"نابودی تیپ 44 و گردان یکم از تیپ 48، مساله بسیار مهمی بود؛ چون تیپ 44، تیپ طلایی ارتش عراق محسوب می‌شد و فرماندهان آن از بهترین فرماندهان ارتش عراق بودند."
کد خبر: ۹۱۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۳

جنگ از نگاه سربازان صدام/6

اعدام سربازان فراری و اسرای ایرانی در خرمشهر

"نمی‌توانستیم سربازان خود را از سربازان ایرانی تشخیص بدهیم. فرمانده گردان – سرهنگ لطیفه صبحی – از من که فرمانده گروهان دوم بودم، خواست که تا آخرین نفس مقاومت کنم. او به دست خود سربازان فراری و اسیران ایرانی را اعدام می‌کرد."
کد خبر: ۹۰۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۵

جنگ از نگاه سربازان صدام/1

هیزمی که صدام از سربازان مصری ساخت

شدت حملات نیروهای ایرانی، تاب و توان مقاومت را از همه می‌گرفت. مصری‌ها متوجه سختی شرایط شدند و دانستند که بایستی هیزم این آتش باشند. بعضی از آنان در همان روزهای اول گریختند.
کد خبر: ۸۸۱۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۳۰

مرتضی سرهنگی:

قوانین نگهداری اسرا در ایران از کنفوانسیون ژنو هم انسانی‌تر بود

یک پژوهشگر دفاع مقدس گفت: اسرای عراقی توسط ارتش ایران نگهداری می‌شدند و قوانینی که برای نگهداری از این اسرا تدوین شده بود، بسیار انسانی‌تر از کنوانسیون ژنو است که چهار سال بعد از پایان جنگ تصویب شد.
کد خبر: ۵۴۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۷/۱۳

پربیننده ها