شهید «سید داود برقعی» به روایت پدر و مادر؛
دلش ریش شد، اما باید روی حرفش می ایستاد. سعی کرد کنترلش را از دست ندهد. مثل یک تماشاچی فرزندش را دید، صورتش را بوسید و فقط یک جمله به زبان آورد: «این خواسته خودش بود، من هم که رضایت داده بودم، خوشا به سعادتش که خوب عاقبتی داشت...»
کد خبر: ۲۱۵۷۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۹/۱۲