چهلسالگی سرو/
وضو گرفت، کتری را پر کرد. آن را روی آتشی که ساعتی قبل درست کرده بود، گذاشت و به طرف سنگر آمد. دو یا سه متر مانده بود که داخل سنگر بتونی شود. ناگهان سوت خمپاره و درپی آن انفجاری شدید، ناله او را در خود خفه کرد.
کد خبر: ۴۲۰۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۴