بریده کتاب؛
اول قرار بود گروهان ستار داخل اروند شود و وقتی رسید وسط اروند به فاصله سه دقیقه، ما داخل شویم و بعد هم گروهانهای غفار و جبار. در کناره اروند، یک نفر با لباس بسیجی و کلاه آهنی ایستاده بود و بچهها را از زیر قرآن رد میکرد. بعضی که او را میشناختند، میبوسیدنش. جلوتر رفتم، دیدم برادر حاج اسماعیل قاآنی فرمانده عزیز و دلاور لشکر است.
کد خبر: ۵۷۴۸۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۲/۰۳