خاطرات شفاهی؛
پدر امیر قبل و بعد از انقلاب، از تجار بزرگ و معروف آبادان بود و یکی از میلیونرهای آن روز ایران به حساب میآمد.
کد خبر: ۴۵۳۷۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۰
خرمشهر، شهر حماسههای ماندگار (4)
همسر شهید سلیمانی گفت: «امیرحسین» را با لباس مقدس سپاه، به خاک سپردند. ساعت و انگشترش همچنان بر دستش بود. ساعت را برای یادگاری برداشتیم؛ اما انگشتر از دستش خارج نشد. در آن لحظه به یاد قول همسرم در هنگام عقد افتادم که گفت: «انگشتر ازدواجمان را هرگز از دستم خارج نمیکنم.» زندگی مشترک ما سه روز طول کشید.
کد خبر: ۲۳۹۴۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۲/۳۱
عکس : محسن رنگین کمان
رزمندهای را تصور کنید که یک چشمش تخلیه شده، جمجمهاش صدمه دیده و چهار روز است که در یخبندان ارتفاعات، بین مرگ و زندگی معلق است. در این هنگام سه سرباز دشمن بالای سر میرسند تا تیر خلاص را به او بزنند؛ اما...
کد خبر: ۵۱۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴
آزاده "عزیزالله فرخی" در گفتوگو با دفاع پرس:
چهار روز بدون هیچ توشه و در سرما در آن ارتفاعات مانده بودم. سعی داشتم خودم را به عقب برسانم، ولی نه مسیر را بلد بودم و نه رمقی در جان داشتم. بعد از چهار روز گشتیهای عراقی من را پیدا کردند. در آن منطقه اگر رزمندهای را به اسارت میگرفتند، به او تیرخلاص میزدند...
کد خبر: ۵۱۷۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۴