بخش پایانی/ سعید صفری در گفت‌وگو با دفاع پرس روایت کرد؛
پس از خروج منافقین، رزمندگان وارد شهر شدند و گفتند: «تمام مسیر از پادگان الله اکبر تا باندی که برای بالگرد ساخته بودند، ماشین‌هایی بود که با گلوله‌های 107 منهدم شده بود و چند تا جنازه داخل یا اطرافش افتاده بود.»
کد خبر: ۲۴۵۱۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۰۸
خاطرات خاکیان افلاکی/3
همین که از ماشین پیاده شدم و داخل کانال پناه گرفتم گلوله خمپاره‌ای کنار ماشین اصابت کرد و یکی از ترکش‌های آن به شیشه سمت راننده خورد و شیشه را شکست... .
کد خبر: ۲۴۳۴۶۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۲۴
سنگر خاطرات/ 1
مرحله اول عملیات بیت‌المقدس بود، در منطقه کرخه نور با لو رفتن عملیات و دادن تعدادی زخمی و شهید عقب‌نشینی کردیم، پای چپ یکی از بچه‌های 19 ساله از مچ قطع شده بود.
کد خبر: ۲۴۰۲۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۰۱
در گفت‌وگوی دفاع پرس با جانباز احمدی:
در عملیات والفجر یک؛ از آتشبار تقاضای یک راکت اولیه کردم. یک موشک کاتیوشا شلیک شد. در همان لحظه تانک در حال شلیک بود که موشک کاتیوشا درست به بُرجک تانک اصابت کرد. با مهماتی که تانک داشت انفجار مَهیبی رخ داد.
کد خبر: ۹۷۴۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۴
فتح خونین‌شهر-9/ داوود احمدپور، رزمنده عملیات بیت المقدس:
حسن باقری گفت: «به رزمندگان بگویید بالای خاکریزها تکبیر بگویند». رزمندگان به بالای خاکریز رفتند و با صدای بلند تکبیر گفتند. چند دقیقه بعد تانک‌ها عقب نشینی کردند. رزمندگان تکبیر را برای خدا گفتند و خدا نیز ترس را به دل دشمن انداخت.
کد خبر: ۴۶۸۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۰۲
