بریده کتاب؛
در کتاب «یک شیشه مربا» اثر سعید حیدری آمده است: روزی که من و حاج ناصر و سومین نفرمان وارد شهر شدیم شهر مثل جنگلی بود با درختهای قطع شده، جنازههای روی هم افتاده و جنازههایی که روی رکاب ماشین و دست به دستگیره افتاده بودند، زنها و کودکها که ترسیده، مظلوم و دردناک خوابیده بودند.
کد خبر: ۷۳۲۸۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۳۰