گفت‌وگوی دفاع‌پرس با شاعر خرمشهری؛
دقیقا یادم هست که در کلاس سوم راهنمایی بودیم و موقع امتحان نهایی خرداد بود که ما سر جلسه امتحان هنر نقاشی نشسته بودیم که از بلندگو اعلام کردند «خرمشهر آزاد شد» این صدا مثل یک بمبی که منفجر شده باشد در فضا پیچید و جلسه امتحان بهم ریخت و من هم خیلی شاد و خوشحال بودم.
کد خبر: ۳۹۸۱۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۳
«زهرا کشاورزیان» از زنان پشتیبانی جنگ مازندران و راوی کتاب «دلی شکافت زبانی شکفت» دعوت حق را لبیک گفت.
کد خبر: ۳۹۶۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۶
یادداشت/ حدیثه صالحی
راستی سید! می‌دانی که ما هم قرنطینه شدیم؟! شاید فقط بخاطر اینکه حال تو و دوستان جنگی‌ات را بیشتر بفهمیم! تو را جنگ قرنطینه کرده بود و ما را «کرونا»... دشمن تو مشخص بود و دشمن ما نامعلوم!
کد خبر: ۳۹۲۳۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۰
روایت امدادگر زن مازندرانی از حضور در بیمارستان سقز؛
ده اسیر مجروح عراقی هم گرفته بودند و یک سالن مجزا برای آن‌ها در نظر گرفتند. چند نفر بسیجی مأمور مراقبت از آن‌ها بودند، مبادا فرار کنند. مجروحان به تناسب جراحت‌شان، حق تقدّم برای اتاق عمل داشتند.
کد خبر: ۳۸۸۹۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۲
یادداشت/ حدیثه صالحی
اینجا مازندران است و حال و هوای حماسه‌ها ناخوش... کاش اخبار طوری دیگری روایت می‌شد... کاش خبرنگاران تیتر می‌زدند: شهدا فردا تشییع می‌شوند...
کد خبر: ۳۸۷۵۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۲۱
گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از حضور مردم مازندران در انتخابات؛
از آغازین ساعات جمعه دوم اسفند ۹۸، لحظه‌های باشکوه حماسی توسط مردم همیشه در صحنه این استان رقم خورد و مردم همچنان پای عهدشان با شهدا ماندند و نشان دادند که حکومت اسلامی حاکم بر کشور، بر پایه مردم‌سالاری دینی شکل گرفته و این حماسه مشت محکمی بر دهان یاوه‌گویان و بدخواهان انقلاب اسلامی است.
کد خبر: ۳۸۵۱۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۲/۰۲
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس مازندران به مناسبت میلاد حضرت فاطمه زهرا (س)، روز زن و گزامیداشت مقام مادر از بانوان شاغل در این مجموعه تقدیر بعمل آورد.
کد خبر: ۳۸۴۵۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۸
با تقدیر از برگزیدگان؛
اولین جشنواره رسانه‌ای «ابوذر» مازندران با تقدیر از برگزیدگان در چالوس برگزار شد.
کد خبر: ۳۸۴۳۱۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۶
بسم الله قاصم الجبارین/یادداشت
ساعت شروع شد؛ ساعت به وقت لحظه شهادت دوباره به راه افتاد؛ یک و بیست دقیقه بامداد را نشان داد؛ و انتقام سخت سپاه بر هیمنه پوشالی شیطان فرود آمد!
کد خبر: ۳۷۸۶۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۸
دلنوشته / حدیثه صالحی
سردار عزیز! فرمانده من! این دشمن نمی‌داند تو هستی هنوز... و فردا همه ایران و جهان پر از نام توست... پر از سردار سلیمانی... این دشمن پست نمی‌فهمد که تو یک نام نبودی، تو یک حماسه بودی... تو یک مکتب بودی... تو یک عقیده بودی... تو یک نهضت بودی... که در دل جوانان اسلام جهان روییدی و فردا در میان جبهه‌ها می‌ایستی و مقاومت را فرماندهی می‌کنی!
کد خبر: ۳۷۷۵۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۳
« حدیثه صالحی » خبرنگار دفتر خبرگزاری دفاع مقدس در استان مازندران رتبه برتر سومین جشنواره «رسانه در راهیان نور» را به خود اختصاص داد و مورد تقدیر قرار گرفت.
کد خبر: ۳۵۷۴۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۰
مهمترین خاطرهای که از مادرم دارم بعد از بازگشت پدرم است که هیچ وقت از ذهنم پاک نمی‌شود. اولین باری که همه رفته بودند، من و مادر رفتیم سر خاک پدر. ایشان روی خاک دراز کشیدند و با همان حالت حزن و گریه خطاب به شهید گفتند: «من این همه منتظرت بودم و این همه به تو وفادار ماندم؛ اگر واقعاً شهید هستی مرا بعد از شش ماه ببر که میخواهم کنار تو باشم.»
کد خبر: ۳۳۵۷۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۱۲
معرفی کتاب؛
کد خبر: ۳۱۱۹۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۱۴
به مناسبت روز خبرنگار؛
مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان مازندران به مناسبت روز خبرنگار از « حدیثه صالحی » خبرنگار خبرگزاری دفاع مقدس در این استان تقدیر کرد.
کد خبر: ۳۰۳۷۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۲۱
دلنوشته/
تو بال در بال کبوتران کبوتر شدی؛ حالا برای شهر که دلتنگ توست سخت است، بگوید شهرم بی«علمدار» شد. چقدر سخت است بگویم
که «علمدار» جانبازان شهرم کبوتر شد!
کد خبر: ۲۷۷۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۷
مسئول دفتر نمایندگی خبرگزاری دفاع مقدس در استان مازندران موفق به کسب رتبه برتر در بین دفاتر استانی این خبرگزاری شد.
کد خبر: ۲۷۶۷۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
یادداشت/ حدیثه صالحی
حواس شهر پرت است سمت کلمات جورواجور فضای مجازی و من دلم شهادت می‌خواهد، حال و هوای یک تشییع حال و هوای تشییع پیکر یک شهید. بگذار راستش را بگویم: «دلم کمی شهید می‌خواهد».
کد خبر: ۲۷۵۰۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۲
مجروحی که هر 2 دست و هر 2 پایش قطع شده بود لحظات آخر عمرش را سپری می‌کرد و مدام یا زهرا(س) می‌گفت. کنار تختش ایستاده بودم که صدای خنده چند پرستار توجه‌ام را جلب کرد.
کد خبر: ۲۵۷۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۲۲
