خاطرات جبهه و جنگ(43)
ما را با دست ها بسته و چشم های بسته به اردوگاه رمادیه بردند. وقتی پیاده شدیم، چشم هایمان را باز کردند. ساختمانی با سه تا بلوک رو به روی ما بود. گفتند بروید تو.
کد خبر: ۷۰۸۸۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۲/۰۱
خاطرات اسرا؛
مدت ها گذشت. کارها به علت کنجکاوی ها تعطیل شد و اواخر سال ۶۷ با ادامه تخریب توالت های دیگر، عملاً توالت ها غیر قابل استفاده شد. پشت حمام، در کنار محل پی ریزی ساختمان جدید، با همت و تلاش ارشد اردوگاه و مولا و کار گروهی بچه ها، با پلیت و چوب، توالت های صحرایی ساخته شد و به این ترتیب، رفت و آمد به توالت های قدیم ممنوع شد و جلوی آن را هم مسدود کردند.
کد خبر: ۶۷۴۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۱/۰۴
خاطرات اسارت؛
این رزمنده دلاور مجددا بر عقل آن افسر فرمانده عراقی خندید و او دیوانه وار سوال کرد: چرا می خندی؟ مگر دیوانه شدی؟ گفت نه،از این میخندم که شما دیدید که زیر شکنجههای سخت و کشنده شما ۶۰۰ ضربه شلاق را تحمل کردم و به ملت و کشورم پشت نکردم، مگر ممکن است برای سیگار برگ دست به چنین خیانتی بزنم؟
کد خبر: ۶۳۵۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
مسئول شبکه مرکزی خادمین ستاد مرکزی راهیان نور کشور از تمدید مهلت نامنویسی خادمین شهدا تا هشتم دی ماه جاری خبر داد.
کد خبر: ۶۳۴۴۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۰۱
امام و دفاع مقدس؛
مدتی بود در اردوگاه های عراق اسیر بودم که به فکرم رسید برای امام نامه بنویسم. اما عراقی ها متن نامه های ما را می خواندند و نامه نگاری با امام می توانست حکم اعدام مرا به همراه داشته باشد.
کد خبر: ۶۲۹۹۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
به مناسبت حضور آزادگان عملیات طریق القدس و خواهران امدادگر در اردو بعثی، تئاتر دو طفلان مسلم را اجرا کردیم اما با ضجه و نالههای پرسوز زینبیان زمان و فریادهای دلخراش برادران آزاده، بعثیهای کافر از ماجرا با خبر شدند و ...
کد خبر: ۵۹۹۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۹/۰۶
گروه تروریستی داعش 12 کودک 12 تا 16 ساله را به اتهام تلاش برای فرار از اردوگاه آموزشی این گروه در شهر موصل اعدام کردند.
کد خبر: ۵۶۳۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۸/۱۱
یک روز خودرو حامل هدایای ایرانیان مقیم تگزاس آمد که پر از انواع سیگارها،شکلات و مواد خوراکی دیگر بود ولی اسرای نوجوان نه تنها از این هدایا مصرف نکردند بلکه همه آنها را در چاه فاضلاب ریختند. اما عراقیها این هدایا از جمله سیگارها را از چاه خارج کرده و استفاده کردند.
کد خبر: ۵۲۷۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۲۱
در بین راه متوجه شدیم از 10 اتوبوسی که از اردوگاه حرکت کرد، 4 اتوبوس در بین راه از ما جدا شده و با ما نیامدند.
کد خبر: ۵۲۶۵۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
فرماندهان اطلاعاتی عراقی در سال 1363 در اردوگاه موصل بر آن شدند که دستور بافت قالیچهای را منقش به پرچم عراق با تحریر متن عربی «هدیه الاسراء الایرانی للرئیس القائد صدام حسین» دادند.
کد خبر: ۵۱۷۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۳
محسن جهانبانی بازیگر و کارگردان تئاتر:
امروز در جامعه آنطور که باید به تاثیر تئاتر پی نبرده ایم و تئاتری ها هم بیشتر به فرم اهمیت می دهند تا محتوی. به عنوان مثال در دوران جنگ اتفاقات دراماتیک زیادی رخ داده است اما سیستم آموزشی نتوانسته است که هنرمندانی تربیت کند تا بتوانند این جذابیت ها را به عرصه تئاتر بیاورند. در این راه نیاز است آنهایی که به اصل موضوع باور پیدا کردند مورد حمایت قرار گیرند تا با نگاهی عمیق به انقلاب ، جنگ و حوادث آن، آثاری ماندگار خلق کنند.
کد خبر: ۵۱۶۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۶/۰۱
معمولاً کفش های کتانی و دمپایی که به اسرا می دادند، با وجود این که یک رویه هم توسط اسراء از پارچه اضافه می شد اما دوام نمی آورد، کتانی ها را باید دور می انداختیم اما کفه ی دمپایی ها جمع آوری شده و رویه ی محکمی برای آن ساخته می شد.
کد خبر: ۵۱۳۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۶
از بچه های پاسدار؛ حمید قربانی اعزامی از صومعه سرا، منصور روشن ضمی ر اعزامی از اقلید فارس، منوچهر شعبانی اعزامی از اسد آباد همدان که او شم سیاسی و فرهنگی بالایی داشت و در ایجاد جو دوستی و مودت بین اسرا، بسیار موثر بود.
کد خبر: ۵۱۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۲۱
«علی نیسانی» شاید برای شما چهره آشنایی نباشد، اما این چهره نا آشنا روزگاری نه چندان دور از چهره های شناخته شده زندان «ابوغریب» بود. آنگاهی که افسر بعثی در اردوگاه به اسرای ایرانی توهین کرد، او بود که در برابرش سینه سپر کرد و چشم در چشم او چنان مشتی به سینه اش زد که نقش بر زمین شد.
کد خبر: ۵۱۰۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۵/۱۹
روزی نبود که بدن بچهها زیر باتوم و شلاقهای بعثیها کبود نشود. بدون مقدمه وارد آسایشگاههای ما میشدند و همه را به باد کتک میگرفتند. بخصوص در طول ماه مبارک رمضان.
کد خبر: ۴۹۸۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۲۴
رمضان در اسارت/
سربازان هر روز به بهانه های مختلف بچه ها را اذیت می کردند. اگر سرباز به کسی می رسیدکه در گوشه ای روی زمین خوابیده است، رویش آب می ریخت تا بیدار شود و بعد بهانه گیری شروع می شد...
کد خبر: ۴۹۴۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۱۶
همه گرسنه ی گرسنه بودیم. یکی، دو لقمه بیشتر نخورده بودیم که همه پس کشیدیم؛ بوی نفت! بوی پودر لباسشویی! بوی صابون! هم مزه ی غذا شده بود. دوباره لقمه ای گرفتیم. مزه مزه کردیم. همان مزه را می داد...
کد خبر: ۴۹۰۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۹
گویا باید سه وعده در روز بجای غذا کتک میخوردیم. عراقیها میخواستند با این کار به اصطلاح خودمان «گربه را دم حجله بکشند!» چون تا یک هفته کارشان شده بود کتک زدن ما.
کد خبر: ۴۸۷۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۲
در مسابقه ی والیبالی که بین اسرای ایرانی و نگهبانان عراقی اردوگاه ترتیب داده شده بود، تیم منتخب آزاده های ایرانی بازی را برد.
کد خبر: ۴۸۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۴/۰۱
عراقی ها دیگر هم روی سر او ریختند و کتکش زدند. وقتی حسابی کتک می زدند ممکن بود طرف از زیر دست و پای آنها دیگر زنده بلند نشود؛ البته عزیز الله قوی هیکل بود و تاب و تحمل اش بالا بود. تا نیم ساعت او را کتک زدند و بعد او را رها کردند.
کد خبر: ۴۸۱۸۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۳/۲۴