حیدرعلی اوپرزوارم

حیدرعلی اوپرزوارم
شهید «حیدرعلی اوپرزوارم»:

حاضر بودم دستم می‌شکست اما بادگیر بیت‌المال سوراخ نمی‌شد

در آموزش بودیم، «حیدر» در حال بالا رفتن از نردبان بود که ناگهان پایش لغزید و به زمین افتاد، به سرعت بالای سرش رفتم و پرسیدم «چی شد؟»، نگاهی به بادگیرش که سوراخ شده بود انداخت و گفت: «حاضر بودم دستم می‌شکست ولی بادگیر بیت‌المال سوراخ نمی‌شد.»
کد خبر: ۲۹۹۱۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۰

پربیننده ها