به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از مشرق، اندیشکده آمریکایی CSIS از جمله مراکز مهم مطالعاتی در آمریکا محسوب میشود که هر ساله در حوزههای مختلفی از جمله مسائل سیاست خارجی، نظامی و تسلیحات کشتار جمعی گزارشات مختلفی را منتشر میکند. این گزارش که به قلم آنتونی کوردزمن نوشته شده است به تاثیر پیشرفتهای هستهای و موشکی ایران بر توازن نظامی خلیج فارس میپردازد. البته در این گزارش نیز در بسیاری از موارد به ادبیات مشابه با صحبتهای مقامات تندرو و جنگ طلب در کاخ سفید و دولت آمریکا برمی خوریم.
هرچند گزیده این گزارش در رسانههای کشورمان منتشر شده اما نظر به اهمیت برخی تحلیلها و اعترافات موجود در خصوص تقویت توان موشکی ایران در سالهای اخیر، با توجه به تهدیدات اخیر برخی مسئولان آمریکایی، خواندن آن خالی از لطف نخواهد بود.
در ابتدای این گزارش با عباراتی نظیر ایران به دنبال سلاح اتمی، خطر موشکهای دوربرد ایران و یا احتمال حمله موشکهای هستهای ایران به خاک آمریکا تلاش شده ادعاهای واهی برخی مقامات غربی و صهیونیستی همچنان زنده و مهم جلوه داده شود.
یکی از اولین نکاتی که در این گزارش توجه خواندنه را به خود جلب میکند بحث عدم اشراف غربیها به توان نظامی و خصوصا موشکی ایران است. در حوزههای گوناگون مثل پیشرفت برنامههای تحقیقاتی ایران، دقت و قدرت تخریب موشکهای ایرانی، تعداد آنها، سیلوهای زیرزمینی و پرتابگرهای متحرک و در بسیاری دیگر از مولفهها شاهد این نکته هستیم که طرف غربی نتوانسته است به یک تخمین صحیح از تواناییهای ایران دست پیدا کند.
در این گزارش در ابتدا نگاهی به تاریخچه برنامه موشکی ایران شده و از راکتهای ایرانی مثل سری زلزال و شاهین به عنوان اولین گامهای ایران در صنعت موشکی یاد شده است.
موشک زلزال
در ادامه این گزارش اینگونه آمده است: ایران در دو دهه اخیر تاکید زیادی را بر روی موشکهای بالستیک به منظور مقابله با تهدید اسراییل و نیروهای ائتلاف در منطقه و همچنین قدرت نمایی در خاورمیانه داشته است. ایران از زمان جنگ خود با عراق در دهه ۱۹۸۰ میلادی برنامه موشکی خود را آغاز کرده و امروزه با داشتن بیش از ۱۰۰۰ فروند موشک که برد آنها بین ۹۰ تا ۱۲۰۰ مایل است دارای بزرگترین زرادخانه موشکی در بین کشورهای منطقه است.
در گزارش سال ۲۰۱۲ وزارت دفاع آمریکا که در این مقاله به آن استناد شده است، این گونه آمده است: تمرینات موشکی در ایران در نقاط مختلف این کشور به صورت معمول ادامه یافته است. ایران کار بر روی ارتقاء موشکهای بالستیک خود خصوصا گونهای از موشک شهاب ۳ با برد ۲۰۰۰ کیلومتر به نام «عاشورا» را ادامه داده است. ایران به غیر از ارتقاء در حوزه کمیت، قدرت تخریب و دقت موشکهای فعلی خود را افزایش داده و از سرهای جنگی جدید حاوی بمبلتها را نیز برای آنها نصب کرده است.
تحلیلگر مشهور این گزارش تاکید میکند که «نیروی موشکی ایران به طور کلی بر پایه واحدهای متحرک است که موقعیت خاصی برای پرتاب نیاز ندارد.»
یکی از نکاتی که مکررا در این گزارش بیان میشود بحث موشکهای قاره پیما و هدف قرار دادن آمریکا توسط موشکهای ایرانی است و در بخشهای مختلفی از این گزارش به بهانههای گوناگون عنوان میشود که هدف نهایی ایران داشتن موشکهای بالستیک قاره پیما با توانایی رسیدن به خاک آمریکا است.
در بخش راکتها و موشکهای کوتاه برد، این گزارش به سامانههایی همچون نازعات، زلزال، فاتح ۱۱۰ و خلیج فارس اشاره میکند.
این گزارش برای نمونه از راکت زلزال به عنوان راکتی با سوخت جامد نام میبرد که در گونههای جدید برد آن در حدود ۴۰۰ کیلومتر بوده و یک سر جنگی به وزن ۶۰۰ کیلوگرم را حمل میکند.
موشک فاتح ۱۱۰ از دیگر تولیدات نیروهای مسلح کشورمان است که مورد توجه این گزارش قرار گرفته و درباره آن آمده است: متاسفانه اطلاعات کافی درباره دقت و تعداد عملیاتی این موشک وجود ندارد. به نظر میرسد که تولید این سامانه از سال ۲۰۰۴ میلادی آغاز شده و تاکنون صدها فروند از آنها تولید شده است. این موشک تا به امروز تحت دو برنامه ارتقاء اصلی قرار گرفته است و به نظر مدلهای جدیدتر از سرجنگی سنگینتر، برد بیشتر و همچنین یک سامانه هدایت اینرسیایی بهره میبرند.
موشک فاتح 110
اندیشکده آمریکایی CSIS همچنین اعلام میکند که ایران در آگوست ۲۰۱۲ میلادی از یک گونه ارتقاء یافته این موشک با عنوان خلیج فارس رونمایی کرده و آن را به عنوان یک موشک بالستیک ضد کشتی معرفی کرد. ایران اعلام کرده است که این موشک دارای نوعی سامانه راداری غیر فعال بوده و برد آن در حدود ۳۰۰ کیلومتر است. هر چند که ادعاهای ایران درباره دقت موشکهای سری خلیج فارس و فاتح ۱۱۰ به نظر حقیقی نبوده و سوالاتی درباره آن وجود دارد.»
موشک خلیج فارس
به گزارش مشرق، البته در چند سال اخیر چندین بار تصاویر مربوط به آزمایشهای موشکی سری خلیج فارس و فاتح ۱۱۰ پخش شده و بدون هیچ شکی قابلیت نقطه زنی این موشکها و همچنین تخریب اهداف دریایی برای آنها به اثبات رسیده است. حال با وجود پخش این تصاویر این گونه ادعاها از طرف کارشناسان آمریکایی قابل تامل به نظر میرسد.
تحلیلگر مذکور در ادامه با طرح سوالاتی، خطاب به خوانندگان این گزارش مینویسد: «اگر ایران بتواند موشکی با سامانه هدف گیری و دقت بالا را تولید کند، کشتیهای عبوری در منطقه و همچنین نیروهای دریایی آمریکا با تهدید بزرگی رو به رو خواهند شد. حتی ایران میتواند با استفاده از این موشکها و شلیک همزمان تعدادی از آنها، به سامانههای دفاع ضد موشکی زمین پایه نفوذ کرده و آنها را از بین ببرد. ایران به دنبال استفاده از قایقهای تندرو و مین برای بستن تنگه هرمز است و با استفاده از این موشکها میتواند با کشتیهای بزرگتری که قصد مقابله با این عملیات را دارند درگیر شود.»
در بخش دیگر این گزارش به موشکهای سری شهاب ۱ و ۲ اشاره شده است. نویسنده این گزارش معتقد است که این موشکها به ترتیب بر پایه تکنولوژی موشکهای اسکاد بیو اسکاد سی ساخته شدهاند اما این تنها مربوط به سالهای اولیه بوده است و در حال حاضر اطلاعاتی از ارتقاءهایی که توسط کارشناسان ایرانی بر روی این موشکها ایجاد شده است در دست نیست.
موشک اسکاد B
بر اساس این گزارش منابع غربی، در حال حاضر چیزی در حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ فروند موشک شهاب ۱ و ۲ در ایران موجود است.
جمع بندی کلی این گزارش از موشکهای شهاب ۱ و ۲ این گونه است:
- هر دو موشک مورد نظر از گونهای با پرتابگر متحرک هستند و به دلیل نیاز به پشتیبانی لجستیک در فاصلهای نزدیک به پایگاههای خود قرار دارند. بر اساس این گزارش موشک «قیام» نمونه پیشرفتهتر موشک شهاب ۲ به حساب میآید. این موشک بردی بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلومتر دارد و اولین موشک ایرانی بدون باله در بدنه بوده و میتوان با سرعت بالا هدف خود را مورد اثابت قرار دهند.
موشک قیام-1
تحلیل مکور تاکید میکند که افزایش تعداد موشکهای بالستیک ایرانی در کنار تولید بومی موشکهای کروز ضد کشتی در ایران و همچنین توسعه اولین موشک کروز برد بلند حمله به اهداف زمینی در ایران نشان میدهد که ایران به دنبال این است که از این توان موشکی به عنوان نیرویی بازدارنده و در صورت لزوم بر علیه نیروهای منطقهای و آمریکایی استفاده کند.
بخش زیادی از این گزارش به بحث موشکهای برد متوسط و بلند ایران میپردازد. نویسنده، موشک شهاب ۳ را موشکی با سوخت مایع و پرتابگر متحرک میداند.
به اعتقاد وی، کارشناسان غربی نظرات مختلفی را درباره برد و وزن سرجنگی موشک شهاب ۳ مطرح میکنند. در حوزه برد نظرات بین ۸۰۰ تا ۱۳۰۰ کیلومتر با داشتن یک سر جنگی به وزن ۱ تن را مطرح میکنند.
وی به نقل از این کارشناسان مینویسد: بر اساس تصاویر موجود از موشک شهاب ۳ معتقد هستند که این موشک تحت چندین گونه از ارتقاء قرار گرفته است که از جمله آن میتوان به کاهش اندازه بالکهای انتهایی، تغییر جنس بدنه از فولاد به آلومینیوم برای کاهش وزن، کاهش وزن سر جنگی، افزایش طول برای داشتن سوخت بیشتر و همچنین تغییر سامانههای هدایتی اشاره کرد.
موشک شهاب 3
آنتونی کوردزمن اضافه میکند: اما شاید مهمترین تغییر در بحث سر جنگی باشد، جایی که سر جنگی قدیمی با شکلی جدید شبیه به سر پستانک نوزاد تغییر یافته است. این سر جنگی برای افزایش شتاب در مرحله ورود مجدد و احتمالا برای انفجار بر بالای هدف که برای استفاده از سر جنگی مجهز به قابلیت «پالس الکترومغناطیسی یا همان EMP» لازم است مجهز شده است.
بر اساس نظر این تحلیلگر موشکی، ارتقاءهای انجام شده باعث افزایش برد موشک شهاب ۳ به حدود ۱۵۰۰ تا ۱۸۰۰ کیلومتر شده است و این در حالی است که بعضی نیز برد این موشک را در حدود ۲۵۰۰ کیلومتر اعلام میکنند. به نظر میرسد که افزایش طول موشک و سوخت باعث شده است که زمان کار موتور در حدود ۱۰ ثانیه افزایش یابد که این زمان باعث افزایش برد میشود.
موشک شهاب ۳ با سر جنگی متفاوت
وی اضافه کرده است: بر اساس گزارشات موجود گونههایی از شهاب ۳ از سوخت جامد استفاده میکند که این مسئله باعث افزایش توانایی این موشک خصوصا در بحث کاهش زمان پرتاب میشود. موشکهایی که از پرتابگرهای متحرک استفاده کرده و دارای سوخت جامد هستند میتوانند به سرعت آماده پرتاب شده پس از شلیک نیز پرتابگر و خدمه آن به سرعت محل را ترک کنند. بر اساس گزارشات نسلهای جدید موشک شهاب ۳ به سرهای جنگی خوشهای مسلح شدهاند که حاوی ۱۰۰۰ بمبلت است.
در ادامه، نویسنده به گزارش وزارت دفاع آمریکا به کنگره در سال ۲۰۱۲ درباره تهدید ایران اشاره میکند، در این گزارش ذکر شده است که موشکهای ایرانی دقیقتر شده و همچنین از مهمات خوشهای بهره میبرند: «به غیر از افزایش تعداد موشکها به صورت مداوم، ایران اثرگذاری و مرگباری موشکهای خود را نیز با افزایش دقت و استفاده از سرهای جنگی خوشهای در آنها افزایش داده است.»
اما گزارش در ادامه خود به موشک سجیل میرسد. به نظر میرسد که بحث سوخت جامد و افزایش دقت این موشک بسیار مورد توجه کارشناسان غربی قرار گرفته است.
درمورد سجیل در این گزارش آمده است: «موشک سجیل که اولین بار در می۲۰۰۹ میلادی آزمایش شد اولین موشک دو مرحلهای ایران با سوخت جامد به حساب میآید و از سایر موشکهای ایرانی متفاوتتر به نظر میرسد. تمامی کارشناسان برد این موشک را بیش از ۱۸۰۰ کیلومتر و اکثر آنها برد آن را بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر اعلام کردهاند. تغییراتی که در سر جنگی این موشک اعمال شده است احتمال شناسایی آن توسط رادار را کاهش میدهد.»
کوردزمن به نقل از نشریه معتبر جینز درباره موشک سجیل معتقد است که «سجیل از سیستم هدایت پیشرفتهای استفاده کرده و خطای آن نسبت به خانواده موشکهای شهاب کاهش یافته است. این موشکها با توجه به استفاده از سوخت جامد همیشه آماده پرتاب هستند. البته به دلیل نبود اطلاعات کافی نمیتوان اطلاعات کافی درباره تعداد این موشکها و پرتابگرهای آن اعلام کرد.»
البته این گزارش به موشک عاشورا به عنوان گونه اولیه سجیل اشاره میکند. به نظر نویسنده موشک عاشورا گونه اولیه این موشک بوده است که آزمایشات مربوط به آن از سال ۲۰۰۸ به عنوان یک موشک بالستیک با سوخت جامد آغاز شده است و سپس نام آن به سجیل تغییر یافته است. موشکی که در سال ۲۰۰۹ تست شد در حقیقت سجیل ۲ بوده و کارشناسان بردی تا حدود ۲۵۰۰ کیلومتر را نیز با داشتن یک سر جنگی ۷۵۰ کیلوگرمی برای آن اعلام کردند.
موشکهای دوربرد سجیل (سمت راست) و قدرF (سمت چپ)
استفاده از سوخت جامد در این موشک از جملات نکاتی مهمی است که در گزارش مذکور به آن اشاره شده و آمده است: استفاده موشک سجیل از سوخت جامد برتری محسوسی نسبت به خانواده شهاب را به این موشک میدهد. سجیل تقریبا همیشه آماده پرتاب بوده و با توجه به اینکه از سوخت جامد بهره میبرد حمل و نقل آن آسانتر است و در نتیجه از بقاء پذیری بالاتری در برابر حملات برخوردار است.
در بخش دیگری از این گزارش به بحث پرتاب گرهای متحرک و سیلوهای زیر زمینی موشکی ایران پرداخته شده است. نویسنده این مقاله معتقد است که استفاده از پرتابگرهای متحرک، بقاء پذیری نیروی موشکی ایران را افزایش داده و به ایران کمک میکند که در کمترین زمان به شلیک موشکهای خود اقدام کند.
اما در جریان رزمایش موشکی پیامبر اعظم ۶ بود که ایران برای اولین بار از سیلوهای زیر زمینی موشکی خود رونمایی کرد.
اندیشکده آمریکایی CSIS در ادامه گزارش خود تاکید میکند که ایران در کنار ایالات متحده آمریکا، روسیه و چین جزء تنها دارندگان سیلوهای زیر زمینی پرتاب موشک است.
اما تحلیل این گزارش از سیلوهای ایرانی نیز جالب است: «سیلوهای به نمایش در آمده در ایران متفاوت از نمونههای چینی، روسی و یا آمریکایی بودند و با تجزیه و دقت به تصاویر پرتاب از آنها میتوان متوجه شد که قطر این سیلوها به نسبت گونههای غیر ایرانی بسیار بزرگتر است که این امر خروج گازهای حاصل از احتراق موتور موشک را آسانتر کرده و در کل بخشی از محدودیتهای پرتابگرهای ساخت آمریکا، روسیه و چین در نمونه ایرانی از بین رفته است. البته باید گفت که ایران میتواند در آینده با استفاده از سیلوها موشکهای سنگینتر را نیز پرتاب کند.»
سیلوی پرتاب زیر زمینی موشک سپاه
در این گزارش از مقوله دقت به عنوان دغدغههای سازندگان موشکهای میان برد و احیانا برد بلند ایران یاد شده است. به نظر کارشناسان غربی ایران مدتهاست که به دنیال روشی برای افزایش دقت موشکهای بالستیک خود است. در این گزارش این گونه آمده است که در حال حاضر بخشهای تحقیق و مطالعاتی ایران در بخش موشکهای بالستیک در سه بخش افزایش دقت، افزایش تولید و همچنین افزایش قدرت تخریب فعال هستند.
در پایان این گزارش نیز اشارهای به موشکهای کروز ایرانی نیز شده و با تحلیل سناریوهای جنگی درباره احتمال حمله به ایران به جنگهای ۳۳ روزه، ۲۲ روزه و ۸ روزه اشاره و آمده است که چگونه نیروهایی همچون حزب الله لبنان و حماس با استفاده از نیروی موشکی که در مقایسه با ایران بسیار کوچکتر و کم توانتر است، توانستند به نوعی برابری با اسراییل رسیده و خصوصا از لحاظ روانی جوی از ترس و وحشت را در سرزمینهای اشغالی ایجاد کنند.