به گزارش گروه سایر رسانه های
دفاع پرس، هفتمین نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس در حالی در شبستان مصلای امام خمینی(ره) به پایان رسید که به همه نیازهای جامعه مخاطب پاسخ نداد. از سویی بازدیدکنندههای سرگردان در راهروهای نمایشگاه به دنبال کتابهای مورد نیاز خود میگشتند و از آن سو ناشران هم از کاهش چشمگیر بازدیدکنندگان گلهمند بودند و دلیل آن را تبلیغ نکردن مناسب از طریق رسانهها میدانستند.
کتاب دفاع مقدس با وجود تولید ارزشهای مورد نیاز جامعه در ابعاد ملی و معنوی به دلایل متعدد از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست و حمایتهای سازمانی تغییر چندانی در وضعیت آن بوجود نیاورده است. بیتردید این حوزه هم همانند سایر حوزهها شاهد تولید آثار درخشان و تأثیرگذار بسیاری است که پابهپای تحولات و نیازهای جامعه پیش آمده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. بنابراین نبود استقبال عمومی از نمایشگاه کتاب نمیتواند ناظر به زنجیره تولید اثر مطلوب باشد و دلایل آن را باید جای دیگر جستوجو کرد.
از همان خلوتی محوطه بیرونی مصلی هم میشد فهمید که داخل سالنها خبری از شور و هیجان بازدیدکنندهها نیست. وقتی برای بازدید و تهیه گزارش از نمایشگاه به مصلی رفتم با اینکه از ساعت 14 که نمایشگاه برای بازدید عموم باز میشد، گذشته بود اما این حال و هوا را کاملاً حس کردم.
نرگس رحمانی مسئول رسانهای «انتشارات روایت فتح» است که دستش را زیر چانهاش زده و به کتابها خیره است. جلو میروم و از وضعیت نمایشگاه و فروش کتابها از او میپرسم: «رسیدگیهایی که باید در حد یک نمایشگاه باشد اصلاً در این نمایشگاه به چشم نمیآید. از نظر جا، مکان و اطلاعرسانی سطح نمایشگاه پایین است. هر کدام از بازدیدکنندهها هم که آمدند ابراز کردند که ما اصلاً نمیدانستیم همچنین نمایشگاهی هست، عبوری از اینجا میگذشتیم که با دیدن پوسترهای نمایشگاه متوجه شدیم و آمدیم.»
رحمانی درباره وضعیت شمارگان کتابهای حوزه دفاع مقدس میگوید: «ناشران، چه عمومی و چه تخصصی هر دو چند سالی هست که دچار چالش هستند. کتابهای حوزه دفاع مقدس چون مشتریهای خاص خودش را دارد همیشه فروش آنطور که انتظار میرود نیست و همین موضوع وضعیت را برای ناشر این حوزه سختتر میکند. در حالی که ناشران عمومی و دانشگاهی میدانند مخاطبانشان که اغلب دانشجویان هستند مجبورند کتابها را بخرند به همین خاطر هم کتابهایشان معمولاً در انبار نمیماند.»
وی به تعداد عنوانهای این انتشارات در نمایشگاه اشاره میکند: «روایت فتح 100 عنوان کتاب را در نمایشگاه به معرض دید بازدیدکنندگان گذاشت که از این تعداد 10 عنوان جدید بود. کتابهای مربوط به مدافعان حرم از بقیه عنوانها پرفروشتر بود اما در کل میتوانم بگویم که طی یک هفته برپایی نمایشگاه اصلاً فروش رضایت بخشی نداشتیم.»
محمد علی آبادی از حاضرین در غرفه مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است که اعتقاد دارد: «در رسانهها بخصوص تلویزیون که همیشه مخاطبان بیشتری دارد باید برنامههایی با محتوای میزگردهای فرهنگی ساخته شود تا از کسانی که در دفاع مقدس نقش داشتند و همچنین مراکز و انتشارات فعال این حوزه دعوت کنند تا حلقه اتصال آنها بیشتر و پررنگتر شود و این افراد و مراکز فرهنگی بیشتر به مردم معرفی شوند.»
وی با بیان اینکه ما در 8 سال دفاع مقدس افرادی را داریم که نقش بسزایی ایفا کردند اما همچنان از دیدهها پنهان هستند و مرکز و مجموعهای نیست که آنها را معرفی کند، میافزاید: «امیدوارم ناشران بتوانند با آثاری که در این حوزه ارائه میکنند نسل جوان را با 8 سال دفاع مقدس آشنا و آگاه کنند. این موضوع مهمی است که کاری کنیم تا کتابهای این حوزه در مغازهها نماند و خاک نخورد.»
«انتشارات نیلوفران» یکی دیگر از غرفههای هفتمین نمایشگاه ملی کتاب دفاع مقدس است که با 150 عنوان کتاب در این نمایشگاه حضور پیدا کرده است. عبدالرضا سالمینژاد مدیر این انتشارات میگوید: «امسال امکانات رفاهی از نظر بزرگی غرفهها و فضایی که در اختیار ناشران قرار داده شده خوب است حضور نداشتن مردم و علاقهمندان اصلیترین موردی است که نقد جدی به آن وارد است.»
سالمینژاد به ذائقه کتابخوانی این روزهای مردم و ارائه کتابهای 7 جلدی که مربوط به دانستنیهای دفاع مقدس، انقلاب اسلامی ائمه و سن تکلیف در این انتشارات است اشاره میکند و یادآور میشود: «این مجموعه از پرفروشترین کتابهای این انتشارات است که متناسب با نیاز خواننده نوشته شده یعنی خیلی کوتاه و ساندویچی است. به همین دلیل هم در نمایشگاههایی که شرکت میکنیم این پکیج و تازههای نشر خوب به فروش میرسد.»
وی به عنوان نماینده صنف ناشران از همه روزنامهها درخواست کرد تا در صفحاتشان مجال بیشتری برای معرفی به ناشران و کتاب هایشان بدهند.
مدیر «انتشارات نیلوفران» معتقد است: «چه روزنامه و چه ناشرین هر دو جزو نهادهای فرهنگی کشور هستیم و فکر کنم که درد مشترک داریم! معمولاً در صفحهای که در روزنامهها برای معرفی کتاب و نویسندهها و ناشران تدارک دیده میشود، میبینیم کتابهایی که در بازار نشر پررنگتر هستند دوباره تبلیغ میشوند و از اسم و معرفی کتابهای ناشرانی که کمتر اسمشان را مردم شنیده اند، خبری نیست. به همین دلیل همچنان برخی ناشران با اینکه کتاب هایشان ویژگیهای ارزشمندی دارد اما همچنان میان مخاطبان غریبه ماندهاند و حتی در نمایشگاهها هم به سراغ این ناشران نمیروند. فکر کنم این مشکل را بشود با همکاری بیشتر رسانهها حل کرد و یک رابطه دوطرفه میانشان به وجود آورد تا از این وضعیت خارج شویم.»
یکی از بازدیدکنندگان کتابی را از قفسهای که جلو یکی از غرفهها قرار دارد برداشته و با دقت چند خطی از هر صفحه می خواند و ورق میزند. به طرفش میروم و نظرش را درباره این دوره از نمایشگاه میپرسم: «به نظر من متأسفانه هیچ اطلاعرسانی بیرونی نیست و داخل نمایشگاه هم هیچ دستهبندی مشخصی برای غرفهها وجود ندارد؛ یعنی وارد نمایشگاه که میشویم با انبوهی از اسم ناشران وعنوانهای کتاب روبه رو میشویم که فقط میدانیم کتابها درباره شهدا و دفاع مقدس است.
اگر دستهبندی وجود داشت ما میتوانستیم براحتی سراغ موضوعی که میخواستیم برویم. مثلاً میشد غرفه مربوط به کتابهای شهدای تفحص، مدافعان حرم، شهدای دوران دفاع مقدس یا عملیاتها را خیلی به جزء دستهبندی میکردند یا حتی غرفهها را از نظر کیفی درجهبندی میکردند. من الان دنبال کتابی خوب با موضوعی مشخص میگردم اما واقعاً اطلاعی ندارم که کدام ناشر کیفیت کارش بهتر است. البته به طور اتفاقی نویسنده یکی از کتابها که اینجا بود را دیدم و از او کمک خواستم. اما از جانب مسئولان نمایشگاه هیچ اطلاعرسانی مناسبی در این مورد صورت نگرفته است. حتی خود غرفهدارها نمیدانند کتابهایی را که دارند می فروشند دارای چه کیفیتی هستند. من تا الان دو کتاب مرتبط با موضوعی که دنبالش میگشتم خریدهام اما هنوز چون نخواندم نمیدانم برای اطلاعاتی که میخواهم کافی است یا نه؟»
بهنامی در ادامه توضیح میدهد: «امروز به قصد رونمایی از دو کتاب به اینجا آمدم. اما مراسم خیلی خلوت بود. در کل باید بگویم اطلاعرسانی پایین بوده و به همین خاطر حتی از برنامههای جنبی هم آنطور که انتظار میرفت استقبال نشد. من حیفم میآید، دلم میخواست اطلاعات نمایشگاه خیلی بهتر و بیشتر از این در دسترس قرار میگرفت و تعداد خیلی بیشتری از دوستانم را اینجا میدیدم. من تعداد زیادی اسم نویسنده اینجا میبینم که شاید تا امروز اسمشان هم به گوشم نخورده بود چون بیشتر آنها شناخته شده نیستند. شاید حضورشان در روزهای نمایشگاه بهترین فرصت بود برای اینکه میآمدند و عرضه وجود میکردند. خودشان را به مخاطبان این حوزه معرفی میکردند و نقد جدی میشدند. به چه درد میخورد یک عالمه کتاب شبیه به هم که همینطور خاطره وار فقط به چاپ رسیده؟»
محمدحسن شهسواری داستاننویس چهرهای است که در میان بازدیدکنندگان اندک نمایشگاه آشناست. از کیسههای پر از کتابی که در دست دارد مشخص است که ساعتی در نمایشگاه بوده است. به سراغش میروم و از او میخواهم که از اوضاع کتابهای ارائه شده در نمایشگاه بگوید: «من چون به طور مستمر حوزه نشر کتابهای دفاع مقدس را پیگیری میکنم و آخرین بار هم در نمایشگاه بینالمللی کتاب عنوانها را بررسی کرده بودم نسبت به آن موقع کتابهای جدیدی را در این نمایشگاه ندیدم. البته این اتفاق به نظر طبیعی میآید چون معمولاً ناشران ما در بهار و تابستان چاپ جدید ندارند و در واقع از پاییز به بعد عنوانهای جدید به بازار ارائه میشود و من هم که دنبال عنوانهای جدید هستم باید کمی صبر کنم!»
شهسواری خاطرنشان میکند: «حضور ناشرین دولتی مهمترین دلیلی است که من را هر سال به این نمایشگاه میکشاند. چون در طول سال کتابهای این ناشران را در کتابفروشیهای انقلاب و کریمخان نمیشود پیدا کرد اما اینجا میتوانم براحتی کتابهایشان را ببینم و خریداری کنم. چون کتابهای برخی از ناشران مثل نیروهای هوایی یا دریایی ارتش، مرکز تحقیقات و اطلاعرسانی سپاه تنها در همان انتشارات و فروشگاههای خودشان پیدا میشود که هرکدام در منطقهای جدا از هم هستند اما در نمایشگاههای تخصصی همه این ناشران اینجا جمع میشوند و دسترسی به آثار آنها آسان است و میشود براحتی عنوانهای تازهشان را دید و تهیه کرد.»