به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، در تاریخ انقلاب اسلامی ایران به خصوص سال اول پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس یادآور بزرگ مردانی است که ایثار، اقتدار، و ولایتمداری را برای ما به جا گذاشته اند که باید با معرفی آن ها به نسلهای بعد نگذاریم یاد وخاطرشان از تاریخ محو شود و راهشان بی رهرو بماند.
سرلشکر شهید فلاحی از جمله افراد تأثیرگذار و ماندگاری بود که در یکی از مقاطعی که کشور به ایثارگری و رشادت افراد نیاز داشت خدمتگذار جمهوری اسلامی شد و به تمام معنا ولایت مداری خود را ثابت کرد.
ایشان در سال 1310در طالقان به دنیا آمد و در سال 1327 وارد ارتش شد و پس از اخذ لیسانس در سال 1333 از دانشکده افسری فارغ التحصیل شد و خدمت خود را از لشگر 92 زرهی اهواز آغاز کرد، در سال 1337 به تهران منتقل شد و در دانشگاه نظامی به تدریس پرداخت که هشت سال مدیریت آموزش دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش برعهده ی ایشان بود.
از سال 1351 تا 1353 با درجه سرهنگ دومی به همراه گروهی از افسران ایرانی به عنوان "ناظر صلح سازمان ملل" در آتش بس ویتنام، به آن کشور اعزام شد.
سرتیپ مسعود بختیاری نیز که از همراهان شهید فلاحی در ویتنام بوده، در مورد بینش مذهبی و سیاسی او میگوید: «جدیت، متانت و علاقه وی(شهید فلاحی) به انجام وظیفه و کار از ویژگیهایی بودند که در مرحله اول نظر مرا به خود جلب کرد و سپس پایبندیاش به ادای فرایض مذهبی، مانند نماز و روزه و دوری از منکرات، در یک کشور خارجی، از دیگر ویژگیهای مشخص ایشان بود.
در بازگشت از ویتنام، شهید فلاحی مجدداً به تدریس در دانشکده فرماندهی و ستاد پرداخت، زیرا از نظر ضد اطلاعات ارتش، او فردی دارای اعتقادات مذهبی، سیاسی و مظنون بود و به همین جهت مشاغل فرماندهی و نظامی به او داده نمیشد. در این زمان که تا مهرماه 1357 به طول انجامید، شهید فلاحی علاوه بر تدریس برای دانشجویان و مطرح کردن مسائل مذهبی و سیاسی برای آنان، به انجام فعالیتهای سیاسی و انقلابی در خارج از ارتش نیز میپرداخت و به همین دلیل به شدت تحت کنترل عناصر ضد اطلاعات ارتش و ساواک قرار داشت، به طوری که در مهرماه 1357، او را به مرکز پیاده شیراز منتقل کردند.
در این زمان شهید فلاحی به درجه سرتیپی ارتقاء یافت و این ارتقاء نیز به شرطی پذیرفته شد که مشاغل فرماندهی به او واگذار نشود و او فقط به مشاغل و مأموریتهای فرهنگی گمارده شود، زیرا همانطور که قبلاً گفته شد، از نظر ضد اطلاعات ارتش، شهید فلاحی فردی با اعتقادات مذهبی – سیاسی و مظنون بود.
امیر سرتیپ عبدالله هادیان که از دانشجویان شهید فلاحی در آن زمان بوده، در این زمینه میگوید: هنگامی که شهید فلاحی لب به سخن میگشود، فضل و علمش آشکار میشد. در کارش استاد، ماهر، دقیق و مورد احترام همه همکارانش بود. او علاوه بر آنکه یک نظامی آگاه و یک افسر با شخصیت، مطلع و منضبط بود، از نظر مذهبی و سلامت نفس و درستکاری هم جایگاه والایی داشت و به این خصوصیات، شهره عام و خاص بود.
سرتیپ علی صدیقزاده نیز که از دانشجویان شهید فلاحی بوده میگوید: «از جمله خصوصیات استاد فلاحی، پایبندی و تعهد به فرامین دینی؛ مانند روزه و نماز اول وقت بود. از جنبه اخلاقی و تقوا نیز قابل احترام همه همکاران و حتی شاگردان خارجی بود. به علت رعایت جنبههای مذهبی و دینی، در آن سالها شغل فرماندهی به وی داده نشد،اما از دانش نظامی وی در بالاترین مراتب بهره برداری میشد.
شهید فلاحی فردی وطندوست بود و جمله «حُبُّ الْوَطَنِ مِنَالایمان» را تکرار و تأکید میکرد و همیشه میگفت خدمت به ملت و میهن،عبادت است. استاد فلاحی علاوه بر تدریس،با سخنرانی در مورد مسائل جهانی و منطقهای برای کلیه دانشجویان، آنان را نسبت به مسائل روز نظامی ارتشهای جهان آگاه میکرد. نه تنها همه افسرانی که طی سالهای 1350 تا 1357 دوره دانشگاه جنگ را میگذراندند، به شهید فلاحی مدیون هستند،بلکه کل ارتش به خدمات آموزشی ایشان مدیون است. او دانشجویانی را آموزش داد و هدایت کرد که سالهای بعد در دفاع هشت ساله، طراح عملیاتهای بزرگی شدند.
سرتیپ عبدالله هادیان در خصوص فعالیت های این شهید بزرگواردر زمان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: شهید فلاحی سعی میکرد تا دیگران را به طور غیرمحسوس با شرایط نامناسب حاکم آشنا کند و این نکته را در سخنرانیهایش برای افسران دوره مقدماتی و عالی نیز درمییافتیم. یکبار در مورد وضعیت جامعه که درحال دگرگونی و انقلاب بود، از وی سؤال کردم. متوجه شدم که شهید فلاحی نظر بسیار مساعدی نسبت به حوادث انقلاب دارد و شرایط موجود را با تحلیل علمی مورد ارزیابی قرار داد... بعدها، سال 1357 را با سالهای انقلاب مشروطه مقایسه میکرد و روند انقلاب را مثبت و با نتیجه میدانست.