همان طور که گفتیم و آنهایی که آن زمان را دیدهاند اذعان میکنند و گواهی میدهند و اسناد به جا ماند از ساواک بر این حقیقت صحه میگذارد، خواندن بسیاری از کتابها جرم بود و افراد بسیاری پیش از انقلاب تنها به خاطر همراه داشتن یک کتاب یا پیگیری سیر مطالعاتی شکنجه میکشیدند و حتی زیر شکنجه از دنیا میرفتند. همچنین در آن گزارش به سانسور شدید کتاب و نظارت گسترده ساواک اشاره شد که عملا انتشار آزادانه کتاب را مختل کرده بود. محتوای کتابها به دقت بررسی میشدند. اگر اشارهای حتی به رمز درباره شخصیتهای مذهبی و رهبران بزرگ وجود داشت، یا با تمثیل و کنایه از نور و امید میگفت، کتابها در لیست سیاه قرار میگرفت و انتشارش ممنوع میشد. خریدار و فروشنده و واسطه رساندن کتاب هم، همه با هم محکوم و مجرم بودند. با این وجود خرید و فروش کتاب بسیار رونق بود و افراد کتابخوان و آنهایی که استحکام عقیده و منش و روششان را از راه کتاب و با کتاب میجستند، مشتری پر و پا قرص کتابها و کتاب فروشیها بودند.
**همه مغازهها تعطیل بود الا کتابفروشیها
مثلا نادر قدیانی مدیر انتشارات قدیانی که در سالهای پیش از انقلاب کتابفروشی داشته است و کتاب میفروخته، درباره وضع فروش کتابها در آن دوران گفته است: فروش کتابها فوقالعاده بود. نزدیک پیروزی انقلاب مغازهها کمکم تعطیل میشدند. مؤمنان محله به مغازهداران میگفتند اگر مشکل مالی هم دارید ما پول میدهیم، مغازه را ببندید. اما مغازه من استثنا بود؛ میگفتند این یکی باید باز باشد. کتابهای شریعتی را 200 نسخه میخریدم و برای هفته بعد دوباره باید میرفتم تهیه میکردم، چون زود تمام میشد.
البته نوع کتابهای ممنوع که در زمان ساواک، داشتنشان جرم بود، هم با هم تفاوت داشت. عبدالعلی حسینیون مسئول کتابخانه کانون زندانیان قبل از انقلاب در این باره میگوید: در آن زمان کتابهای ممنوع دو نوع بودند هم کتابهای مذهبی و هم کتابهای مارکسیستی خرید و فروش و انتشارشان ممنوع بود. از جمله کتابهای مذهبی که داشتنشان جرم بزرگی بود رساله امام بود و دیگر کتابهای امام هم شامل این پیگرد و مجازات قرار داشتند به خصوص کتاب ولایت فقیه.
حسینیون کتابهای دکتر شریعتی و یک سری از کتابهای پرطرفدار را هم از جمله کتابهای ممنوع میخواند که معروف به کتابهای جلد سفید بودند این کتابها در بازار رسمی کتاب چاپ نمیشدند و محل انتشارشان مخفیانه بوده است.
**قصه جلد سفیدها
قصه کتابهای جلد سفید پیش از انقلاب بسیار جالب است. این کتابها همان طور که از نامشان پیدا است، جلد رسمی با اطلاعات کامل از نویسنده و ناشر نداشتند. اصلا کتابهای جلد سفید ناشر نداشتند و در چاپخانههای متعدد چاپ میشدند فقط نام نویسنده بر روی این کتابهای میخورد که آن هم اسمی مستعار بود.
حسینیون در میان کتابهای جلد سفید،کتاب ولایت فقیه امام خمینی را به یاد میآورد که با چند اسم مستعار چاپ میشد. کتابهای دکتر شریعتی هم با اسمهای مختلفی از جمله علی سبزواری به صورت جلد سفید چاپ میشد. با این وجود این کتابها و اسمهای مستعار هم بعد از مدتی شناسایی میشدند و در زمره کتاب قاچاق قرار میگرفتند.
لالهزار، زیرزمینهای بازار و ناصرخسرو مکانهای در تهران بودند که این کتابهای چاپ شده را به صورت مخفیانه منتشر میکردند و میفروختند.
نادر قدیانی که در سالهای پیش از انقلاب مشتری لاله زار و زیرزمینهای بازار و ناصرخسرو بوده، درباره این کتابها میگوید: این کتابها با جلد سفید و به صورت مخفیانه چاپ میشد. روی کتاب مینوشتند انتشارات ...، یک نشانی هم مینوشتند، ولی چنین نشانی وجود خارجی نداشت. تعداد زیادی از این کتابها را میفروختیم. طوری شده بود که از دست ساواک هم کاری بر نمیآمد. تا اینکه انقلاب پیروز شد.
تا اینجای گزارش حکایت سخت گیریها و بگیر و ببندها و زندان رفتنها برای خرید و خواندن کتاب بود، اما 22 بهمن سال 57 همه معادلهها را بر هم زد و کتابهایی که تا چند وقت قبل ممنوع بودند و خواندن و داشتنشان جرم، دیگر جرم نبودند و به راحتی میتوانستند منتشر شوند و در اختیار علاقه مندان قرار میگرفتند، بعدتر که فضا کمی از انقلاب و جنگ تحمیلی فاصله گرفت و ثبات و آرامش به کشور برگشت، نویسندگان بسیاری دست به قلم شدند و نوشتند و کتابهای فراوانی در کشور منتشر شد. اما سوالی که پیش میآید و ما برای یافتن پاسخ این سوال سراغ چند نویسنده رفتیم که هم فضای پیش از انقلاب را دیدهاند و هم فضای پس از آن را، این بود که حالا که شاه از این کشور رفته است و بساط طاغوت از کشورمان برچیده شده و دیگر کتابخواندن جرم نیست، از فضای جمهوری اسلامی که به ما امکان مطالعه آزاد را داده است، چگونه استفاده کنیم؟ از این نویسندگان خواستیم تا به خوانندگان پیشنهاد کتابهای خوبی را بدهند که اگر شاه در راس حکومت بود و ساواک چنگالش همچنان تیز، امکان خواندن این کتابها فراهم نبود.
**کتابهای امام را بخوانید
محمدرضا سرشار در پاسخ به این سئوال ابتدا به سراغ فضای پیش از انقلاب رفت و گفت: اول از همه آثار امام ممنوع بود. حتی داشتن تصویر امام منجر به زندان و شکنجه و شهادت زیر شکنجه میشد. اما به هر حال آثار امام از سطح عموم بالاتر است اما کتابهایی که عامتر است یا کتابهایی که دیگران از آنها استفاده کردهاند یا مجموعه گفتارهای ایشان که بعد از انقلاب که به صورت یک مجموعه بزرگ چاپ شد، در قدم اول مطالعه قرار دارند. آن زمان در میان نوشتههای افراد مذهبی، داشتن نوشتههای دکتر شریعتی هم فوقالعاده خطرناک بود یعنی از سال 52 به این طرف، این کتابها جرم بود و حتی منجر به دستگیری میشود.
این نویسنده از سوی دیگر معتقد است که بسیاری از کتابها اصلاً آن موقع اجازه انتشار پیدا نکردند که خواندنشان ممنوع باشد. بسیاری از مضمونها اجازه ورود به ادبیات را نداشتند و الان بسیاری از کتابهایی که بعد از انقلاب نوشته شده، مشمول این قضیه میشوند. ولی آن موقع اصلاً نمیتوانستند نوشته شود.
**بیشتر دنبال کتابهای پس از انقلاب باشید
سرشار میگوید: بسیاری از مضمونهایی که به خاندان سلطنت، به خفقان، به مبارزان مذهبی مثل فداییان اسلام هیأتهای مؤتلفه ، 15 خرداد مربوط میشوند همه اینها اگر قبل از انقلاب منتشر میشدند، با این مشکلها مواجه میشد. پس فقط دنبال کتابهای آن زمان نگردید به دنبال کتابهای بعد بگردید و اتفاقاً بیشتر باید دنبال کتابهای بعد از انقلاب باشید.
نویسنده کتاب «آنک آن یتیم نظر کرده» در عین حال که نگران است برای نام بردن از کتابهای خوب پس از انقلاب، از بعضی دیگر غافل شود، خیلی کتابها را هم ردیف هم میداند و تذکر میدهد که نمیخواهد و این برداشت ایجاد شود که کتابی بر کتاب دیگری ترجیح داده شده است.
سرشار به خوانندگان توصیه میکند، حالا که آن فضای خفقان ستم شاهی برداشته شده است، سراغ کتابهای نویسندگان متعهد ما بعد از انقلاب بروند. او آثار نویسندگانی چون امیرحسین فردی، محمد میرکیانی، دکتر محسن پرویز، حسن مؤمنی، احمد شاکری را توصیه میکند که هم خوب هستند و هم خواندنی.
**کتاب مورد نیاز جوان امروز و دیروز متفاوت است
بهزاد دانشگر نویسنده کتاب 4 جلدی «به روایت اول شخص مفرد» که روایتی منحصر به فرد از انقلاب است و دانشگر برای نوشتن این کتاب با تسلط کامل بر تاریخ انقلاب و پیروزیاش آن را نوشته است، نظر دیگری در این باره دارد و معتقد است شاید پیگیری این قصه دلیلی نداشته باشد. از نظر دانشگر درست است که خواندن این کتابها مشکلی ندارد اما جوان امروز با جوان 35 سال پیش خیلی متفاوت است از سطح معلومات گرفته تا ادبیات مورد نیاز.
دانشگر میگوید : اینکه کتابهایی قبل از انقلاب ممنوع بوده، صرف ممنوعیت باعث نمیشود دنبالش برویم و بخوانیم چون خیلی از جوانهای آن روز آن کتابها را در شرایط اختناق دستشان گرفته بودند و این کتابها به آنها نور امید داده و آنها را به جلو هدایت کرده است. اینکه امروز دنبال همان منابع برویم، بیمفهوم است.
**کتابهایی درباره نقش دین در حکومت
اما این نویسنده درباره منابع جدیدی که متناسب با روحیه و دانش جوان امروز است و زمان شاه امکان انتشار نداشتند، نظر دیگری دارد و معتقد است امروز کتابهایی منتشر شدهاند که اگر رویکرد شاهنشاهی ادامه داشت، باز قابل خواندن نبود و قطعا ممنوع میشدند و این منابع به خاطر فضای جمهوری اسلامی به راحتی منتشر میشوند.
دانشگر همه آن کتابهایی را توصیه میکند که به نقش دین در اجتماع و حکومت مربوط میشوند و میگوید: قبل از انقلاب از کتابهای دکتر شریعتی گرفته تا کتابهای شهید مطهری بخشی از کتابهای شهید بهشتی و توضیحالمسائل امام خمینی ممنوع بودند. چون این کتابها به نقش دین در اجتماع میپرداخت و نویسندگانش معتقد بودند، حکومت جامعه باید در دست دینداران باشد؛ چیزی که حکومت پهلوی آن را نمیخواست. اگر امروز این خط نگاه را دنبال کنید بیش از 200-300 عنوان کتاب در این زمینه نوشته شده و یکی از خطوطی است که قابل ردیابی است.
**کتابهای ضد اسرائیلی و کتابهای عاشورایی
دانشگر نام کتاب و عنوانی در ذهن ندارد تا مشخصا آن را به خوانندگان در این زمینه معرفی کند اما کتابهای ضداسرائیلی و ضد تمدن غرب را از جمله کتابهای مفیدی میداند که آن موقع انتشارشان محلی از اعراب نداشت.
این نویسنده میگوید: الان چند کتاب میتوانم معرفی کنم درباره نقش یهودیها در زمان پیامبر. این کتابها امروز منتشر شدهاند و قبل از انقلاب قطعا نمیتوانستند منتشر شوند مثل «پیامبر و یهود حجاز» یا برخی کتابهایی که امروز درباره مقام سید شهدا نوشته میشود و به جنبههای بیدادگرانه و افشاگرانه قیام سیدالشهدا میپردازد، زمان شاه اجازه انتشار پیدا نمیکردند و خوشبختانه امروز بسیار زیاد هستند.
توصیه دانشگر درباره کتابهای داستانی و شعر هم رجوع به کتابهای ادبی است که آن زمان به نوعی مردم را به سمت اعتراض و قیام دعوت میکرد. هرچند این کتابها خیلی معدود بودند و نویسندهها و شاعران مذهبی کمی توانستند چنین کتابهایی را پیش از انقلاب بنویسند، اما امروز این کتابها زیاد هستند.
**کتابهای شریعتی هنوز هم کارساز است
عبدالعلی حسینیون هم معتقد است بسیاری از کتابهایی که الان به راحتی منتشر میشود، آن زمان جرم بودند و خیلیها به خاطر این کتابها محکومیت کشیدند. اما توصیه او به جوانان امروز برای خواندن کتاب با کمی احتیاط همراه است چون او نسل جوان ما را متنوع و متفاوت میبیند و معتقد است امروز یک تیپ نسل جوان نداریم و تیپهای مختلفی وجود دارد. در حالی که قبل از انقلاب به اعتقاد حسینیون 2 گروه جوان وجود داشت؛ مذهبی و غیرمذهبی. اما الان جوانهای مذهبی هم چند گروه میشوند و هر گروه، کتاب باب طبع خودشان را انتخاب میکنند . مسئول کتابخانه کانون زندانیان قبل از انقلاب، کلیگویی را کارساز نمیداند با این وجود معتقد است کتابهای دکتر شریعتی هنوز هم برای جوانها جذاب است به خصوص کتاب مذهب علیه مذهب.
*********************
گزارش: مهناز سعیدحسینی