گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ «ماجرای نیمروز» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان»، 15 بهمن، ساعت 20:30 در سالن اصلی برج میلاد اکران شد.
دومین فیلم سینمایی مهدویان بعد از «ایستاده در غبار» یک فیلم سیاسی خوش ساخت و آبرومندی است که نام کارگردان را در جایگاه فیلمسازی صاحب سبک تثبیت کرد. «ماجرای نیمروز» یکی از مهمترین آثار راه یافته به جشنواره و از مدعیان سیمرغ بهترین میباشد.
«ماجرای نیمروز» تابستان در شامگاه زمستان
سینمای سیاسی ایران چندان قدرتمند نیست که بخواهیم برای قیاس «ماجرای نیمروز» در موفقیت یا عدم موفقیت به آنها ارجاع کنیم. مهمترین فیلم سیاسی این سالها که موضوعی کاملا سیاسی میپرداخت، فیلم «سیانور» بود که در جشنواره سی و چهارم فجر به نمایش درآمد و علیرغم همه نقاط قوت فیلم و اقبال تماشاگران از آن، دیده نشد.
«سیانور» به دلیل فیلمنامه محکم و اجرای قابل تحسینی که داشت یکی از آثار مهم سیاسی سینمای ایران است. وجه اشتراک «سیانور» و «ماجرای نیمروز» مسئله مجاهدین خلق و نقش آنان را در قبل و بعد از انقلاب، به تصویر میکشد.
رمز موفقیت هر 2 فیلم نداشتن زاویه دیدی سترون به موضوع مجاهدین خلق است. «سیانور» موضوع را از درون حزب و «ماجرای نیمروز» آن را از بیرون حزب بررسی میکنند. تسلط هر 2 فیلمساز بر ماده خامی که میخواهند، بپردازند، قابل احترام است. ماحصل کار نیز آثاری است که میشود بارها و بارها به آن ارجاع داد.
«ماجرای نیمروز» و «سیانور» از طرف دیگر قابل قیاس نیستند؛ چرا که زبان بیانی متفاوتی دارند. «سیانور» فیلمی است که بیشتر داستانگو است؛ درحالی که «ماجرای نیمروز» زبانی مستندگونه دارد.
«ماجرای نیمروز» به وقایع سال 1360 میپردازد و اقدامات تروریستی مجاهدین و تلاش برای حذف مسئولان نظام را محور روایت خود قرار داده است.
همان فرم «ایستاده در غبار» در «ماجرای نیمروز» نیز به کار گرفته شده است. با این تفاوت که مهدویان از بازیگران شناخته شدهای دعوت کرده است. علاوه بر این فیلمنامه نیز داستان محور است، اما شکل اجرای فیلم مثل آثار پیشین مهدویان حال و هوایی مستند دارد. این فرم که کارگردان برای روایت داستانش به کارگرفته است نه به خاطر تکرار موفقیت «ایستاده در غبار» که برای ضرورت انسجام اجزای فرم است.
هر چند اگر فرمت فیلمبرداری تغییر میکرد با اثر متفاوتی روبهرو بودیم، اما وقتی فیلم با همین شکل فیلمبرداری توانسته به هدف برسد؛ چرا باید به نوع دیگری فکر کرد.
بار درام فیلم نیز، حال و هوایی مستند دارد. ما هر آنچه درباره شخصیتها لازم است، بدانیم «ماجرای نیمروز» به ما میگوید. «ماجرای نیمروز» را باید اثر مستندی درباره مجاهدین خلق و اقدامات تروریستی آن بدانیم با این تفاوت که شخصیتها اطلاعات را به قاب دوربین نمیگویند؛ بلکه همه آن چیزی را که میخواهند به بیننده منتقل کنند، حین صحبت کردن با هم انجام میدهند.
در «ماجرای نیمروز» نیازی نیست دنبال مابهازای واقعی شخصیتها بگردیم. اصلا چه اهمیتی دارد که کاراکترهای فیلم وجود عینی دارند یا نه؟ «ماجرای نیمروز» ادعای تاریخ نگاری ندارد و چنین انتظاری هم نباید داشت. این فیلم داستانش را با ابزار مستند روایت کرده است، نه آنکه اثری تالیفی درباره وقایع دهه شصت باشد.
نگاه هنری به حوادث تاریخی در نقد فیلم، موضوع کلیشهای و خسته کنندهای است که بحث راجع به آن، ما را به جایی نمیرساند. مهم این است که «ماجرای نیمروز» به بهترین شکل ممکن ساخته و در انتقال داشتههایش به مخاطب موفق عمل کرده است. معضل ضرب آهنگ که پاشنه آشیل اغلب آثار سینمایی است، در این اثر وجود ندارد.
هر چند زمان فیلم طولانی است، اما این تایم به دلیل ریتم درست احساس نمیشود. درگیر کردن مخاطب با فیلم به نحوی که او احساس خستگی نکند و تا آخر فیلم با آن همراه باشد، توفیق کمی نیست و مهدویان توانسته از این مهم موفق بیرون آید، بیاید؛ این درحالی است که بعضی از آثار جشنواره زمانی کمتر از 80 دقیقه دارند، اما دیدن این آثار غیر قابل تحمل است.
تنها ایرادی که به فیلم وارد است، سکانس افتتاحبه فیلم است که قدری طولانی شده است، بدون آنکه بخواهد اطلاعاتی را به بیننده منتقل کند؛ در حالی که نقش تیتراژ فیلم در نوع نگاه مخاطب به آنچه خواهد دید، موثر است. اگر این تیتراژ مخاطب را پس نمیزند به دلیل فضای نوستالژیک و مستندوار فیلم است.
این مشکل در سکانس پایان بندی نیز قابل اشاره است، اینکه چرا تیم عملیات سعی نمیکنند موسی خیابانی را زنده دستگیر کنند، پاسخ داده نمیشود. علاوه بر این، سکانس پایانی، مثل سکانس تیتراژ طولانیتر از چیزی است که باید باشد.
بحث راجع به «ماجرای نیمروز» را میتوان به تفصیل بیشتری ادامه داد که به همین دلیل نیازمند دیدن چند باره فیلم هستیم. «ماجرای نیمروز» را چندین بار دید تا زوایای پنهان اثر خود را نشان بدهد. همین نکته که میتوان «ماجرای نیمروز» را بارها دید و به درک تازهتری از فیلم رسید، از نکات مثبت پرشمار آن است که این توفیق نصیب هر فیلمی نخواهد شد.
انتهای پیام/ 161