شهید محمدرضا میر افضلی فرزند سید جلال در سال 1333درخانواده ای مذهبی پا به عرصه حیات گذاشت. از همان اوایل جوانی علاقه زیادی به برنامه های مذهبی داشت.
شروع انقلاب وی را به مجالس سخنرانی و شرکت در محافل و تظاهرات علیه رژیم کشاند. در هر مراسمی که ضدحکومت تشکیل می شد شرکت و شعار مرگ بر شاه را با صدای بلند تکرار می کرد.
از ویژگی های اخلاقی شهید، اهمیت به مسئله نماز و حجاب بود. تمام برخوردهایش برای برای اطرافیان درس عبرت بود.
در هیچکدام از نمازهایش نبود که با چشمان گریان سر از سجده بر ندارد؛ وقتی علت را که می پرسیدند می گفت: انسان باید همیشه در حال استغاثه باشد، شاید که مرتکب گناه شده باشد.
چندین بار از طرف ساواک به خانواده وی اخطار داده شد که فرزندشان در لیست خرابکاران قرار گرفته است. ولی این امر مانع از ادامه فعالیتهای وی نگشت. سرانجام، روزاول آذر ماه 1357 در حالی که 24 بهار از عمر پر برکتش می گذشت، توسط یکی از سرسپردگان رژیم پهلوی مورد اصابت تیر قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شهید خلیل اصغری در سال 1330 در شهر نی ریز در خانواده مذهبی و خداجوی چشم به جهان فانی گشود. از 17 سالگی جهت کار در شهرستان سیرجان آمد و به کار ساختمانی پرداخت.
از نظر اخلاص نمونه بود
با اینکه تحصیلاتی نداشت، اما جانش با نور معرفت و ایمان روشن گشت و از نظر اخلاص نمونه بود. با شروع حرکت انقلاب اسلامی، به صف انقلابیون پیوست و مبارزه ای بی امان را با دشمنان دین و ملت آغاز کرد.
در راهپیمایی ها شرکت فعال داشت و چندین بار تحت تعقیب قرار گرفت، در 22 آذر 1357 در هنگامی که مردم خداجوی سیرجان در مقابل مسجدجامع ندای الله اکبر را سر می دادند، قلب مطمئنش هدف تیر مزدوران شاه قرار گرفت و در 27 سالگی مرغ جان پاکش به سوی معبود پر کشید و به خیل عاشقان خدا و شهیدان انقلاب پیوست.
شهید سید محمود سید رضایی
سید محمود فرزند عبدالله سال 1300 در جوشان کرمان به دنیا آمد. به علت عدم وجود امکانات تحصیلی نتوانست درس بخواند، برای تامین زندگی از همان ابتدا به کشاورزی پرداخت و تا زمان شهادت هم کشاورزی می کرد.
او فردی مومن بود و چون در یک خانواده مذهبی رشد کرده، به ائمه اطهار (ع) علاقه مند بوده و عشق می ورزید.
با اشتیاق در فعالیتهای انقلابی شرکت می جست. در زمان تبعید حضرت امام (ره) اعلامیه های ایشان را که توسط روحانی ده به روستا آورده می شد به مردم می رساند، با مردم صحبت می کرد و آنها را نسبت به ظلم و ستم پهلوی آگاه کرده و به مبارزه دعوت می کرد، به همین دلیل چندین بار افراد پاسگاه و چماق به دستان رژیم تصمیم گرفتند او را از بین ببرند و سرانجام مقصود شوم خود را در تاریخ 1357/9/28 در جریان تظاهرات مردم جوشان عملی کردند و این روستایی آگاه و متعهد را به شهادت رساندند.
انتهای پیام/