یادداشت/ رسول حسنی

حضور کم‌رنگ دهه 60 در سینمای ایران

تعدد مضامین و موضوعات در دهه 60 که باید بیان شود و مورد تحلیل قرار گیرد، در سینمای ایران که تنوع ژانر ندارد معضلی است که با تعامل فیلمسازان و سیاسیون حل خواهد شد و نتیجه آن شناخت ابعاد مختلف دهه 60 و اثرات مثبت آن در سینمای ایران خواهد بود.
کد خبر: ۲۴۵۴۰۳
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۱۱ - 28June 2017

گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس ـ رسول حسنی؛ علی‌رغم اینکه حوادث دهه 60 در تاریخ انقلاب اسلامی ایران مهم و تاثیرگذار است، هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی، چندان که باید مورد توجه اهالی فرهنگ، بخصوص سینمایی‌ها قرار نگرفته است.

جنگ هشت ساله تحمیلی یکی از مهم‌ترین دلایلی است که همه اذهان را به خود معطوف کرده و امکان پرداخت به موارد سیاسی دیگر را به هنرمندان نداده است، حتی در بحث جنگ تحمیلی نیز بعد سیاسی آن مطالعه و تحلیل نشده است. آنچه از جنگ تحمیلی در آثار سینمایی، تلویزیونی و حوزه کتاب تدوین و تالیف شده جلوه ظاهری جنگ است و نه لایه‌های پنهان آن.

گذشته از این، از حوادث سیاسی مهم دهه 60 مثل اقدامات گروهک‌های تروریستی منافقین و فرقان و حوادثی چون انفجار دفتر ریاست جمهوری، انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی، شهدای محراب، شهادت مفتح، مطهری و... در آثار سینمایی نشانی نیست.

تنها چند فیلم محدود از جمله ماجرای نیمروز منحصرا راجع به حوادث دهه 60 ساخته شده‌اند. سکوت معنادار اهالی هنر نمی‌تواند بدون ملاحظات و موانعی باشد که از جانب سیاسیون اعمال می‌شود. اغلب چهره‌های تاثیرگذار در سال‌های ابتدایی دهه 60 که اوج بحران و درگیری‌های سیاسی بود، زنده هستند و همین عده بنا به دلایلی نمی‌خواهند در آثار نمایشی مطرح شوند. زیرا چنین گمان می‌کنند که آینده حرفه‌ای آنان دستخوش تبعات پیش‌بینی نشده‌ای خواهد شد.

اما این دلیل، توجیهی قابل قبول برای کم‌کاری نیست. حضور مستمر در این حوزه می‌تواند پاسخی باشد برای شبهاتی که دشمنان نظام مطرح می‌کنند. علاوه بر این شناخت دهه 60 برای نسل امروز نوعی روشنگری است تا برای تصمیم‌گیری‌های آینده درست‌تر قدم بردارند.

برای این که بدانیم سینمای ایران چه کارنامه‌ای در حوزه مسائل سیاسی دارد، نگاهی کلی به آثار تولید شده در این زمینه می‌اندازیم:

اولین فیلمی که در این خصوص ساخته شده، «از فریاد تا ترور» ساخته منصور تهرانی بود که تولید سال 1359 است. این فیلم که موضوعی انقلابی داشت کمتر از چهار هفته بعد از اکرانش توقیف شد. در این فیلم، سه دوست قدیمی به نام‌های حسین، داوود و رضا پس از پانزده سال یکدیگر را می‌بینند. حسین معتاد شده و داوود راننده خصوصی رییس دادرسی ارتش است و رضا عضو یک گروه زیرزمینی مسلح. رضا وظیفه دارد که رییس دادرسی ارتش را ترور کند. حسین، بر اثر اعتیاد تنها و رنجور در جوی آب خیابان جمشید می‌میرد. داوود در عملیاتی که رضا و گروهش برای ترور تیمسار انجام می‌دهند کشته می‌شود و رضا، پس از انجام ترور در حالی که که زخمی شده‌است، از مهلکه فرار می‌کند.

متاسفانه از این فیلم اطلاع دقیقی در دسترس نیست و ظاهرا نگاه تلخ فیلم به وقایع بعد از انقلاب و سرنوشت نامعلوم یکی از شخصیت‌های فیلم، این موضوع را تداعی می‌کرد که انقلاب اسلامی ایران نیز چنین سرنوشتی دارد. عدم تبیین انقلاب و ترسیم آینده روشن برای انقلابی که تنها یک سال از پیروزی آن گذشته بود، سبب توقیف «از فریاد تا ترور» شد.

حضور کمرنگ دهه 60 در سینمای ایران 

محمدحسین فرح‌بخش یکی از تهیه کنندگان موفقی است که آثار متعدد پرفروشی را در سینمای بدنه تولید کرده است، در فیلم «زندگی خصوصی» پشت دوربین رفت تا کارگردانی را در کنار سیاسی‌سازی تجربه کند. او در این فیلم نه به موضوع حوادث سیاسی بلکه به آدم‌های سیاسی پرداخته است. فرح‌بخش در این فیلم نگاه تلخ و گزنده‌ای به کسانی دارد که از مواضع خود زوایه گرفته و تبدیل به اپوزیسیون شده‌اند. از آنجایی که «زندگی خصوصی» نگاه صرف انتقادی به شرایط امروز جامعه داشته و با حقایق و واقعیات شخصیت‌های انقلابی فاصله دارد نمی‌توان آن را اثری در راستای سینمای سیاسی با نگاه تحلیلی قلمداد کرد.

فیلم روایت فردی انقلابی به نام ابراهیم است که فردی تندرو بوده و پس از اخراج از موقعیت‌های دولتی‌اش به عنوان اپوزیسیون در روزنامه‌ خود آغاز به انتشار مطالب جنجالی کرده و شیوه زندگی‌اش بطور کامل تغییر می‌کند. این تغییر تا جایی پیش می‌رود که دست به قتل دختری می‌زند که با او رابطه پنهانی دارد.

نگاه فرح‌بخش در این فیلم نگاهی نیست تا به اتکای آن بتوان به شناخت بی‌طرفانه از سیاسیون دهه 60 رسید.

یکی از بهترین فیلم‌های سیاسی که به موضوع دهه 60 می‌پردازد، «ماجرای نیم‌روز» است که با نگاهی بی‌طرفانه به اقدامات تروریستی «گروهک مجاهدین خلق»، پاسخی است به این که چرا مجاهدین خلق را به نام «گروهک منافقین خلق» می‌شناسیم.

فیلم به طور مشخص به ترورهای سال ۱۳۶۰ منافیقن می‌پردازد که بعد از درگیری‌هایی که پس از برکناری بنی‌صدر، رییس جمهور وقت توسط مجلس، شدت می‌گیرد. گروهک‌های ضد حکومت مانند مجاهدین دست به ترورهای موفق و ناموفق مقامات ارشد حکومت می‌زند. از سوی دیگر، سازمان اطلاعات کشور و اطلاعات سپاه با همکاری هم درصدد دستگیری اعضای گروه مجاهدین خلق هستند.

این فیلم بسیار بالاتر از انتظارها ظاهر شد. کارگردان جوان این فیلم «محمدحسین مهدویان» بسیار پخته‌تر از فیلم قبلی خود «ایستاده در غبار» جلوه کرد. مهدویان در این فیلم نیز به یکی از مهم‌ترین مسائل بی‌پاسخ تاریخ دفاع مقدس و انقلاب، ربوده شدن احمد متوسلیان پرداخته است. هر چند این پرداخت در «ایستاده در غبار» چندان موفق نبود، اما ماجرای نمیروز را باید بهترین فیلم سیاسی ایران دانست. این توفیق قبل از اینکه به ساختار استخوان‌دار آن ارتباط پیدا کند، به نگاه بی‌طرفانه مهدویان برمی‌گردد که در عین صادقانه بودن، دارای نگاهی مستقل و تحلیل‌گر است.

حضور کمرنگ دهه 60 در سینمای ایران

«یک خانواده محترم» به کارگردانی مسعود بخشی هر چند موضوعی سیاسی دارد اما مشکل اصلی غرض‌ورزی، همچنان در آن دیده می‌شود. متاسفانه در این گونه آثار، انقلاب مهم‌ترین ویرانگری معرفی شده که خانواده و شادی را از آنها گرفته شده نمایش می‌دهد.

روزنامه «لوموند»، از معتبرترین روزنامه‌های فرانسه در چند نوبت به این فیلم پرداخت. ماهنامه «پریمیر» که سه ستاره از پنج ستاره را به این فیلم داده بود یک خانواده محترم را فیلمی سیاسی معرفی کرد. تیری مرانژه، عضو هیئت تحریریه ماهنامه «کایه دو سینما» و دانشیار در ادبیات مدرن، درباره این فیلم می‌نویسد: «مسعود بخشی مستندساز ایرانی برای اولین بار یک فیلم داستانی را به تصویر کشیده است و مانند اصغر فرهادی جسارت به خرج داده است. «بخشی» در این فیلم با پیوند دادن تصاویر کودکی شخصیت اول فیلم و زندگی امروزی او، پرده از شخصیت کلیدی این فیلم یعنی پدر خانواده، برمی‌دارد. پدری که هم از جنگ ایران و عراق استفاده شخصی کرده و هم مسبب اصلی از هم پاشیده شدن خانواده است. همچنین وی با استفاده از تصاویر آرشیوی، چشم‌انداز شفاف و جالبی از جنگ ایران و عراق ارائه کرده است.»

این چشم‌انداز شفاف و جالب از جنگ ایران و عراق، مورد ادعا در متن بالا، دقیقا همان چیزی است که معاندان انتظار دارند. یعنی وارونه کردن انقلاب به نفع دشمنان نظام. برخی منتقدین فرانسوی به دلیل اینکه «یک خانواده محترم» تصاویری واقعی را از جامعه نشان می‌دهد این فیلم را قابل تمجید دانستند.

متاسفانه سینمای سیاسی ایران چندان پرمایه نیست و اگر فیلم‌های مغرضانه‌ای که علیه انقلاب توسط کارگردانان ایرانی ساخته شده را از این سیاهه کم کنیم، تعداد آنها به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. فیلمسازان و سیاسیون ایرانی بدون تعامل هم نمی‌توانند سینمای سیاسی ایران را از رکود خارج کنند.

این خروج از رکود در نهایت به نفع انقلاب تمام شده و خواهد شد تا گره‌های تاریخی انقلاب بیشتر شناخته شده و تبیین و تفسیر شود. سینمای سیاسی مثل سینمای کودک و نوجوان، سینمای پلیسی و تاریخی و دیگر گونه‌های سینمایی پتانسیل بالایی برای طرح مضامین تازه و متنوع در بازار فیلم را دارد که می‌تواند در گیشه هم موفق شود.

انتهای پیام/ 161

نظر شما
پربیننده ها