گروه فرهنگی دفاع پرس - مصطفی خدابخشی: اولین فیلم های ژانر دفاع مقدس در سینمای ایران با فیلم سینمایی «مرز» در دهه 60 به روی پرده سینما آمد تا بزرگانی همچون رسول ملاقلی پور، سیفالله داد، ساموئل خاچیکیان، جمشید حیدری، ابراهیم حاتمی کیا، مسعود کیمیایی، سعید امیرسلیمانی و ... در این عرصه پا به میدان بگذارند و تصویری از واقعیت جنگ و حاشیه های جنگ را در دل تاریخ سینما به ثبت برسانند.
سینما پس از انقلاب اسلامی با ورود به عرصه جنگ، بار فرهنگی دفاع مردم ایران را با وجود تمامی کمی ها و کاستی ها تا حدودی به دوش کشید؛ هر چند نبود بودجه و یا نبود سناریوهای قوی در دهه شصت به عنوان مهمترین عامل بازدارنده در تولید این نوع از فیلم ها به حساب می آمد.
سینمای دفاع مقدس نماینده طیف وسیعی از مردم جامعه شد که با گوشت و پوست خود مفهوم جنگ را درک کرده بودند و موشک باران را نه بر روی کاغذ چاپی روزنامه ها و پرده سینما بلکه به عینه با چشمان خود مشاهده کرده و از آن داغ بر دل داشتند.
در آن سال ها تولید فیلم های دفاع مقدسی و استقبال از آنها بر روی پرده سینما نسبتا داغ بود تا اینکه حرارت این موضوع در دهه 70 به اوج خود رسید به نحوی که در این بازه زمانی بیشترین سیمرغ ها در جشنواره های برگزار شده به سبد فیلم های دفاع مقدسی ریخته شد.
اما با گذر زمان دغدغه ساخت فیلم های جنگی با وجود تنوع و کثرت سوژه مغلوب حاشیه ها شد و آمار تولید در این ژانر به شدت روندی نزولی به خود گرفت تا دیوار شیشه ای آژانس های شیشه ای ترک بردارد و جامعه هنری تولید فیلم های دفاع مقدسی و فعالیین در این بخش را به انزوا بکشانند.
آمارها در این بخش هر روز لاغرتر از روز قبل شد به نحوی که در آخرین جشنواره، تعداد فیلم های دفاع مقدس به کمتر از انگشتان یک دست رسید و سازندگان این دست از فیلم ها محکوم به انجام کارهای سفارشی و ساخت برای جشنواره شدند.
در حالی که فضای حاکم در سینما رو در روی سینمای دفاع مقدس ایستاد نباید زیاد توقع داشت که بزرگان فعال در این حوزه همچون سلحشور، کاسه ساز، سجادی حسینی و ... در سکوت چشم از دنیا ببندند و کوله بار تجربه خود را بر زمینی بگذارند که کسی جرات بلند کردن آن را ندارد. نمونه بارز این موضوع را می توان در اظهارات منیر قیدی کارگردان فیلم فاخر «ویلاییها» دید که در برابر حاشیه ها لب به انتقاد گشود.
وی می گوید: «فکر نمیکنم تا سالها دیگر به این حوزه ورود داشته باشم. مجموعه عواملی که در اکران ویلاییها پیش آمد، باعث شد که من دیگر به دنبال این موضوع نروم. انگار که وقتی فیلم دفاع مقدس کار کنی نه دنیا را داری نه آخرت را! از این طرف میگویند اینها سفارشیسازند و از طرف دیگر هم اکران نمیکنند!»
سایه حاشیه ها و تهمت ها در حالی بر سر ژانر دفاع مقدس و فعالین این حوزه سنگینی می کند که این گونه از سینما نمایشگر آن چیزی است که در برشی از تاریخ به مردم این دیار رفته است و مردم در آن برهه از همه چیز خود گذشتند تا دین و کشورشان از دست نرود.
فیلم های دفاع مقدس در شرایطی محکوم به کارهای سفارشی ساز شده اند که فعالین در این بخش نشان داده اند که دغدغه ای جز میهن خواهی و اسلام خواهی ندارند و هر آن چیز که بر پرده نقره ای به تصویر می کشند نماینده واقعیت دلاورمردی های مردمان این دیار است در حالی که بسیاری از فیلم هایی که در جشنواره های آن سوی آبی حائز دریافت جوایز بین المللی شده اند صرفا هویت ملی و اسلامی و فرهنگ اصیل مردمان این دیار را خدشه دار کرده اند و برای رسیدن به جایزه روی هر خط قرمزی پای گذاشته اند.
به نظر می رسد قبل از آنکه حبیب های بیشتری از سینمای ایران در حوزه دفاع مقدس را از دست بدهیم متولیان فرهنگی از خواب بیدار شوند و سفیران واقعی هنر در سینما را به جایگاه واقعیشان بازگردانند. نباید فراموش کرد که کاسه ساز ها می روند همچون آبی که دیگر به جوی باز نمی گردد پس تا زمان باقی است فرق حاشیه و متن را درک کرده و سینما را از تسخیر طنزهای بی محتوا که گاها فرهنگ عمومی جامعه را با چالش رو به رو می سازند و صرفا با نگاه اقتصادی به بازار روانه می شوند، نجات داد و ضریب بیشتری به فیلم های ارزشی که همچون کاسه شکسته، بند نزده به حال خود رها شده اند؛ داد.
انتهای پیام/