به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع پرس، «محمدمهدی بهرامینژاد» از مستندسازان موفقی است که در حوزه مستند بحران مشغول به فعالیت است که «برادر»، «بازمانده»، «زندانی»، «نیویورک ـ دمشق» از آثار این هنرمند است.
وی در هشتمین جشنواره فیلم عمار با مستندهای «برادر» و «بازمانده» حضور دارد. از آنجایی که مستند بحران در کشور ما سابقه طولانیای ندارد، درباره این نوع از مستندسازی و موانع و مشکلات آن، با بهرامینژاد گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
دفاع پرس: چه شد که تصمیم گرفتید وارد حیطه مستندسازی بحران شوید؟
من سالها در ساخت فیلم فعال بودم اما زمانی که جنگ سوریه پیش آمد احساس کردم که باید وارد حیطه مستندسازی شوم. این امکان هم بود که به عنوان رزمنده بروم اما دیدم که بحث ثبت و انتقال این جهاد هم مهم است و باید کسی به این قضیه بپردازد، این شد که احساس تکلیف کردم تا به سمت مستند بحران بروم. از آنجایی که به زبان عربی هم تسلط نسبی داشتم کار برای من آسانتر شد. اولین کارم هم ساخت یک مستند به نام «زندانی» در عراق بود.
یکی از دوستان من یک سوژهای برای من تعریف کرد که به نظرم جذاب بود. موضوع داستان به فردی اختصاص داشت که مخالف صدام بوده و دستگیر میشود اما به نحوی آزاد شده و مشغول جنگ با داعش میشود. این مستند پاسخ به این شبهه بود که ما چرا با عراق امروز روابط دوستانهای داریم، در حالی که همین عراق سالها پیش به خاک ما حمله کرده بود. من در این فیلم میخواستم بگویم ما به عراقی کمک میکنیم که میانهای با حزب بعث نداشته و ندارد و اغلب عراقیها هم همین گونه هستند.
مستند بعدی هم «برادر» نام دارد. این مستند درباره دو دوست شیعه و سنی است که در کنار هم علیه داعش میجنگند. بعد از این سفر هم برای ساخت یک فیلم به سوریه رفتم. در آنجا هم سعی کردم موضوعی که کار میکنم پاسخ به شبهاتی باشد که در سطح جامعه مطرح شده است. همیشه هم سعی کردهام طوری کار کنم که درگیر شایعه نباشم و در مواجهه با شایعات روشنگری کنم.
مستند «نیویورک ـ دمشق» درباره یک ایرانی است که در دمشق زندگی میکرد. من او را به عنوان راوی فیلم در نظر گرفتم که سراغ خانوادههای مسیحی میرود که در مبارزه با داعش شهید دادهاند. من در این فیلم برای این سراغ شهدای مسیحی رفتم که مردم دنیا با یک طیف دیگر از قربانیان تروریسم، آشنا شوند و فقط مسلمانان را نبینند. یکی از دغدغههای من معرفی مسیحیت شرق است که اسلام را از نزدیک لمس کرده است.
اینها میتوانند معرف ما برای مسیحیان غرب باشند. مستند «بابلیون» هم با همین رویکرد درباره مسیحیان عراق ساخته شده است. شهر موصل همیشه مرکز مسیحیت بوده که در زمان حمله داعش آواره شدند. این مسیحیان گردان بابلیون را شکل داده و جنگهایی هم علیه داعشیان انجام دادهاند. کارهای بعدی من هم در همین موضوعات و فضاها کار شده است.
دفاع پرس: آیا وجود این آثار به لحاظ مطالعاتی ارزشمند هستند یا فقط واجد ارزشهای هنری اند؟
یک نکته مهمی که باید عرض کنم این است که ارزش کار شهید آوینی بعد از جنگ مشخص شد. من به هیچ وجه تشابهی با این شهید ندارم و قصد قیاس هم ندارم اما باید بگویم کارهایی که من و همکارانم در این حوزه انجام میدهیم، همین کارکرد را دارند. این مستندها شاید الان نمود چندانی نداشته باشند اما بعدها این آثار ارزش خود را پیدا خواهند کرد.
در مستند بحران همیشه نگاه هنری وجود ندارد بلکه ثبت و انتقال مفاهیم جاری در صحنه و واقعیت است که برای فیلمساز اهمیت دارد. معذوریتهایی مثل نور و نبود ابزارهای حرکتی سبب میشود که مستند بحران را فقط از لحاظ هنری مورد مطالعه قرار ندهیم، چرا که نفس تماشای مستند بحران فراتر از چیزهایی است که میبینیم.
یک پیشنهادی برای نهادهای دولتی دارم و اینکه کار در مستند بحران باید نظامند باشد و از حالت جزیرهای خارج شود که این کار یک حسن بزرگ دارد که از موازی کاری جلوگیری میکند.
دفاع مقدس: میتوانیم تعریفی جامع از مستند بحران داشته باشیم؟
به نظر من مسائل اعتقادی نقش مهمی در مستند بحران دارد. ساخت چنین مستندی مثل جنگیدن در جبهه علیه دشمن است. یک هدف و انگیزهای باید وجود داشته باشد تا شما را متقاعد کند تا دوربین به دست بگیرید؛ در اینجا دیگر مسائل مالی اهمیت ندارد لذا آگاهی فرد مستندساز در این حوزه حرف اول را میزند.
دفاع مقدس: آیا در فضای مستند بحران فیلمسازان آمریکایی و اروپایی ورود پیدا کردهاند؟
بله؛ اما نگاه آنها فارغ از معنویتی است که ما داریم. نگاه آنها کاملا ژورنالیستی است و چیزی را که دوست دارند، میسازند نه چیزی که واقعا هست. ما یک سری مفاهیمی داریم که در ظاهر شاید ساده و قابل فهم باشند اما در حقیقت چنین نیستند. تبدیل این مفاهیم به تصاویر کار سادهای نیست. مستندساز بحران باید با این مفاهیم آشنا باشد. جدای از این، تعاریف ما از انسانیت، ایثار، دفاع و ... کاملا متفاوت است. این تفاوت در نگاهها سبب میشود تا در ساخت مستند بحران در موضع جبهه مقاومت کاملا تفاوت داشته باشیم.
وجود ایران در منطقه به عنوان یک کشور مهم در بحث مقاومت، در حوزه مستند بحران تعیین کننده است. آثار مهمی هم تولید شده اما راضی کننده نیست. متاسفانه این نگاه در زمان جنگ تحمیلی وجود نداشت. برای همین به غیر از مستند «روایت فتح» اثر مهمی نداریم؛ ولی در این سالها با این مشکل مواجه نیستیم اما باید خود را قویتر کنیم.
دفاع پرس: حمایت شبکههای تلویزیونی مثل افق و مستند چگونه است؟
شبکه افق سیما واقعا خیلی خوب از ما حمایت میکند. اما یک عارضهای دارد آن هم این نیست که یک بعدی عمل میکند. در حالی که نباید فقط تریبون یک جناح باشد. این شبکه باید شرایطی ایجاد کند تا جذابیتهای آن زیاد شود. در این صورت تعداد بینندهها بیشتر میشوند. البته شبکه افق در سطح بالایی قرار دارد و توانسته جایگاه خود را پیدا کند. شبکه مستند در این سطح نیست درحالی که انتظار این است که این شبکه هم باید ژانرهای متعددی را پخش کند.
دفاع پرس: قصد ندارید سراغ مستند دفاع مقدس بروید؟ در این حوزه کارهای بسیاری وجود دارد که هنوز کسی به سراغ آن نرفته است؟
برای من کمی سخت است که وارد این حوزه شوم. من خود را وامدار نسل قبل میدانم. فاصله نسلها هم دلیل دیگری است که البته باید حل شود. باید بگویم که این حوزه هم باید به نسلهای آینده انتقال پیدا کند. در حال حاضر شرایط برای من که در این حوزه کار میکنم، مهیا نیست تا به سمت مستند دفاع مقدس بروم. یک نکته هم وجود دارد که به آن اعتقاد دارم و این که این جبهه مقاومت در ادامه دفاع مقدس است و واقعا هم تفاوتی بین این دو وجود ندارد.
انتهای پیام/ 161