به گزارش خبرنگار دفاع پرس از یزد، شهید «حمید رضا بفرویی» در قسمتی از وصیتنامه خود نوشته است:
به هر حال زمانی آمدیم و زمانی خواهیم رفت و در بین این آمدن و رفتن کارهایی را انجام دادیم که شاید خداوند و بندگان او راضی نباشند. فقط سفارشی که به شماها دارم این است که کارهایتان برای رضای خدا باشد نه فقط برای زندگی مادی که دو سه روزی بیشتر نیست.
سفارشی به تو ای خواهر! حجاب تو که مایه زینت توست و به تو ای برادر! نماز و ایمان و جهاد تو که باعث رشد معنوی توست و به طور کلی نمازهایتان را به نحو احسن برپا دارید که باعث صداقت و راستی و پاکدامنی شما میشود. پس نمازهایتان و روزههایتان و جهادتان و اطاعت از امام زمان و نایب امامتان [را حفظ کنید].
این دست نوشته، لحظات نابی از سرگذشت کوتاه، اما عمیق یک شهید است؛ که با وجود موفقیت روز افزون در زمینه علم و دانش، دانشگاه را رها کرد و پا در مسیری گذاشت که برای او شهادت و سالها گمنامی را در بر داشت. وی کسی نیست جز شهید «حمیدرضا بحری» که دوم اردیبهشتماه ۱۳۴۵ در آبادان متولد شد. «حمیدرضا» در کودکی قرآن را فرا گرفت و بهمدت ۲ سال، در دانشسرای تربیت معلم اردکان درس خواند. آنگاه به دانشکده فنی شهید صدوقی راه یافت و در رشته برق تحصیل خود را تکمیل کرد.
نوجوانی او که همزمان با دوران پیروزی انقلاب اسلامی بود به پخش اعلامیههای مختلف و همکاری با نیروهای حزبالله گذشت.
وی از زمان شروع جنگ تحمیلی چندین نوبت در جبهه حضور داشت. یکباری هم از ناحیه پا مجروح شد، اما از آنجایی که شوق وصفناپذیری برای حضور در صحنه نبرد در او موج میزد، مجروحیتش را نادیده گرفت و با عشق وافری مجددا به صحنه نبرد با دشمن رفت.
«حمیدرضا» در ۲۳ خردادماه سال ۶۷ در عملیات بیتالمقدس ۷ در منطقه «شلمچه» به فیض شهادت نائل شد، اما پیکر پاکش در همان منطقه ماند تا اینکه سال ۷۵ بالاخره پیکرش تفحض و در میبد به خاک سپرده شد.
وی جوانی خوش اخلاق، مؤمن، با اخلاص و پیرو ولایت فقیه بود. عشق وافری به حضور در جبهه داشت و آخرینباری که قصد ره عاشقی کرده بود به مادر که او را به ماندن فرا میخواند گفت: «فرمان امام است و باید بیچون و چرا اطاعت کرد».
انتهای پیام/