یادداشت/ رسول شادمانی

در کدام برهه از تاریخ با کتاب بیگانه شدیم؟

براى یک ملت، خسارتى بزرگ است که افراد آن، با کتاب سر و کارى نداشته باشند و براى یک فرد، توفیق عظیمى است که با کتاب، مأنوس و همواره در حال بهره‌گیرى از آن یعنى آموختن چیزهاى تازه باشد.
کد خبر: ۳۱۸۶۲۴
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۷ - ۰۲:۲۰ - 15November 2018

در کدام برهه از تاریخ با کتاب بیگانه شدیم؟گروه فرهنگ و هنر دفاع مقدس- رسول شادمانی؛ پیشرفت و توسعه تکنولوژی در عصر حاضر بسیاری از امور را در جوامع انسانی تحت تاثیر و تغییر قرار داده است. از ماشین آلات صنعتی گرفته تا ابزار ارتباطی، از ساختار‌های اجتماعی تا ارزش ها، زندگی‌های خانوادگی، رفتار‌ها و غیره، همه و همه عمیقاً و سریعاً در مدت زمان کوتاهی دستخوش دگرگونی قرار گرفته‌اند. در این میان آنچه تغییری به خود ندیده و همچنان ارزشمند و متجلی، میزان و معیار رشد فرهنگی و اجتماعی ملل محسوب می‌شود حوزه‌ی کتاب و کتابخوانی است. هنوز هم باوجود پوست اندازی جهان درپی اختراعات و اکتشافات متعدد، میان کشور‌هایی که مردمان آن به کتاب و کتابخوانی اهمیت می‌دهند با دیگر کشور‌ها که رخوت در این اَمر در میانشان فراگیر است تفاوت بسیار و قابل اعتناست.

ایران از جمله کشور‌هایی است که سرانه‌ی مطالعه در میان مردمان آن از وضعیت نامطلوبی برخوردار است و باوجود تبلیغات، آموزش و فرهنگ سازی‌های گسترده‌ای که در جهت رشد و ارتقاء فرهنگ کتابخوانی صورت گرفته است متاسفانه توفیق چندانی حاصل نشده است. آمار سرانه مطالعه در ایران همواره با اما و اگر‌های زیادی همراه بوده است. در این روند و در جریان اقبال یا عدم اقبال مردم ایران به کتاب و کتابخوانی آمار قابل وثوقی وجود ندارد و باتوجه به اینکه سالهاست که مدیران، مسوولان و دست اندرکاران امور در کشور جهت حفظ موقعیت و جایگاه خود به ارائه‌ی آمار‌های کذب در تایید عملکرد خود روی آورده‌اند – که این نیز خود از علل فقر مطالعاتی در جامعه است – اطلاعات و آمار معتبر و باورپذیری وجود ندارد.

بر اساس برنامه سند چشم انداز نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور باید در سال 1404 از نظر سرانه‌ی مطالعه، جزو 15 کشور نخست دنیا و کشور نخست خاورمیانه باشیم و 30 درصد از افراد جامعه عضو کتابخانه‌ها باشند، اما واقعیت میزان سرانه مطالعه در ایران تا رسیدن به این چشم انداز چه اندازه فاصله وجود دارد، پرسشی اساسی است که ارائه‌ی آمار‌های سلیقه‌ای توسط مراجع و مسوولان، جز گمراهی دست آوردی را به دنبال ندارد. این آمار در سال 1353 و با اندازه‌گیری نخستین سنجش سرانه‌ی مطالعه در شهر‌ها تنها 2 دقیقه در روز بوده است. دومین سنجش در سال 1378 صورت گرفت که بر اساس آن اعلام شد ایرانیان 70 دقیقه در روز مطالعه می‌کنند و سپس این سنجش در سال 1388 به 18 دقیقه در روز کاهش پیدا کرد! این آمار در سال 1391، 75 دقیقه و 34 ثانیه در روز اعلام شد که در فضای مجازی و فیزیکی دیده شد. آمار‌های ارائه شده بر اساس سنجش صورت گرفته از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور است و این در حالی است که آمار سرانه‌ی مطالعه از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و موسسه‌های خصوصی متفاوت است!

بنابراین، با وجود اینکه دسترسی به آمار دقیق در حوزه‌های مختلف صنعتی، آموزشی، فرهنگی و ... می‌تواند راه گشای بسیاری امور در مسیر رشد و تعالی جوامع باشد، آمار‌های ارائه شده در این حوزه همانند بسیاری حوزه‌های دیگر در کشور ما قابل وثوق و پذیرش نمی‌باشند. حال اینکه عدم توفیق در عرصه‌ی کتاب و کتابخوانی موضوعی است که نیاز چندانی به پیگیری و ظریف انگاری آمار‌ها ندارد بلکه حال و روز روابط و رفتار‌های انسانی در بدنه‌ی جامعه، حاکی از این فقر و فقدان بزرگ است.

خواندن کتاب و مکتوبات مختلف موجب شکل گیری ارزش‌های گوناگون در ذهن انسان می‌شود، حساسیت آدمی را رشد می‌دهد و احترام به دیگران را به انسان می‌آموزد. به عقیده‌ی کارشناسان، رضایتی که انسان از مطالعه به دست می‌آورد او را متکی به خود بار خواهد آورد. سؤالاتی که بر اثر مطالعه برای انسان مطرح می‌شود موجبات خلاقیت و رشد را در او ایجاد می‌کند. با بهره گیری از تخیل که ضرورت اساسی خلاقیت است، دنیایی بزرگ و پهناور در مقابل چشمان انسان گشوده می‌شود و قدرت می‌یابد تا آزادانه خیال پردازی کند. در این حالت انسان هرگز خود را محدود و محبوس در حصار واقعیت‌ها و امور مشهود نمی‌بیند بلکه دنیایی فرا حسی را می‌جوید و می‌شناسد. حال اینکه با استناد به نظر کارشناسان، مقایسه سرانه مطالعه ایران و کشور‌های دیگر نشان می‌دهد مهم‌ترین انگیزه‌ای که باعث می‌شود ایرانی‌ها کمتر به سراغ مطالعه بروند، احساس بی نیازی به امر مطالعه است و این فاجعه‌ای بزرگ است که عواقبی دهشتناک به دنبال دارد و باید چاره‌ای به دور از آمار‌ها و اطلاعات مصلحت اندیشانه برای آن اندیشید.

ما اینگونه نبوده‌ایم و باید بی اندیشیم و بیابیم که در کدام برهه از تاریخ جا ماندیم و در پی جبران برآییم. ما مفتخریم به پشتوانه‌ی تمدنی کهن و فرهنگی غنی که دنیای پیشرو و پیشرفته‌ی امروز بی شک وامدار علوم فلاسفه، دانشمندان و فرزانگان همین دیار است و می‌بالیم به نعمت بهره مندی از رهبری فرزانه که گسترش دانش و علوم روزافزون از دغدغه‌های موکد ایشان است.

رهبر معظم انقلاب در اهمیت و ضرورت این مهم فرموده‌اند: «کتاب، دروازه اى به سوى گستره ى. دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکى از بهترین ابزارهاى کمال بشرى است. همه دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آن جا که قابل کتابت بوده است، در میان نوشته هایى است که انسان‌ها پدید آورده‌اند و مى آورند. در این مجموعه ى. بى نظیر، آموزش هاى آسمانى، و درس هاى پیامبران به بشر، و دانش‌ها و شناخت هایى است که سعادت بشر بدون آگاهى از آن امکان پذیر نیست. کسى که با این دنیاى زیبا و زندگى بخش- دنیاى کتاب- ارتباط ندارد بى شک از مهم‌ترین دستاورد انسانى و نیز از بیشترین معارف الهى و بشرى محروم است. براى یک ملت، خسارتى بزرگ است که افراد آن، با کتاب سر و کارى نداشته باشند و براى یک فرد، توفیق عظیمى است که با کتاب، مأنوس و همواره در حال بهره گیرى از آن یعنى آموختن چیزهاى تازه باشد.» (1)

حال اینکه از کجا با کتاب غریبه و بیگانه شدیم مبحثی مفصل است که در این مقال و مجال نمی‌گنجد، اما آنچه می‌تواند ما را با این گوهر گرانقدر آشتی دهد، آموزه‌هایی است که آموختن و در پیش گرفتن آن از انجام ندادنش آسانتر است. خانواده عامل بسیار موثری در ایجاد عادت به مطالعه و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. محیط و شرایط خانواده، روش تربیتی و آموزشی والدین، طرز تفکر و نگرش والدین در رابطه با مطالعه و کتابخوانی، وجود کتب و نشریات قابل دسترس در خانه، نقش بسزایی در تقویت عادات مطالعه و کتابخوانی به ویژه در کودکان و نوجوانان دارد. ایجاد و تقویت کتابخانه، برخوردار از کتاب‌های کم حجم و متنوع در مدارس و ترغیب و تشویق دانش آموزان جهت عضویت و در پی آن مطالعه‌ی کتاب و ترفند‌های آموزشی، مسیر را برای رسیدن به این مهم کوتاه خواهد کرد. استمرار طرح‌های توسعه‌ی مطالعه، حتی مهمتر از اجرای طرح است. ایجاد کتاب‌های جیبی با کمترین حجم ممکن، در ناوگان حمل و نقل شهری – اتوبوس ها، مترو و حتی تاکسی‌ها – از جمله طرح‌های بسیار مفیدی بود که متاسفانه بدون آنکه دلیل مشخصی ارائه شود ادامه پیدا نکرد. مارشال مک لوهان می‌گوید: «کتاب‌های جیبی انقلابی در عادات خواندن به وجود آورد. این انقلاب برخی از تمایزات سنتی بین روشنفکران و گروه‌های بی فرهنگ را از میان برداشت.»

الاایحال، اگر بخواهیم جامعه‌ای پیشرو داشته باشیم، همچنین اگر بخواهیم از نظر فرهنگی جامعه‌ای بهنجار داشته باشیم، یعنی جامعه‌ای که بتواند از یک تاریخ و فرهنگ غنی و عظیم حمایت کند و حامی و نماینده آن در بین کشورهای دیگر باشد، باید برای اهمیت و ارزش دادن افراد به مطالعه عمیقاً در اندیشه بود و به شکل وسیعی برنامه‌ریزی کرد، زیرا ما چه بخواهیم چه نخواهیم تکنیک، دانش و فناوری روز به ما دیکته خواهد شد. پس جامعه باید وسایل ارتقاء و زمینه های ایجاد آن را فراهم کند.

1) سخنان رهبر معظم انقلاب – 4 دی 1374

انتهای پیام/ 130

نظر شما
پربیننده ها