خبرگزاری دفاع مقدس: این کاروان نیست که پیش می رود؛ حادثه است. این بیابان های داغ است که گامهای کاروان را به دوش می کشد. این ظهر دم کرده بیابان های تفتیده اتفاق است که بر تن دقایق، عرق کرده است.
کاروان، آرام آرام می رسد با صدای زنگ شتران و شیهه اسبان. کربلا، نفس نفس می زند و فرات، تشنه تر از همیشه، در خویش می جوشد و سر بر جداره ها می کوبد...
و امروز کربلا می رود تا درهای عشق را به سمت بهشت بگشاید. می رود تا پذیرای کاروانی از نور باشد؛ کاروانی به رنگ خورشید، کاروانی از تبار آسمان و از طایفه پیغمبر.
انتهای پیام/