گروه فرهنگ و هنر دفاع پرس: خاطرهنگاری و مطالعه خاطرات بزرگان فرهنگی، هنری و دینی هرکشور همواره مورد توجه ملتها قرار داشته است. دفاع مقدس باعث ایجاد نهضت خاطرهنگاری رزمندگان و فرماندهان از صحنه هشت ساله ملت ایران شد.
موج خاطره نگاری باعث تغییر ذائقه مخاطبین ایران در سیر مطالعاتیشان شده است. از این رو شاید بتوان گفت در دهه اخیر یکی از پرمخاطبترین گونههای ادبی خاطرات منتشر شده با موضوع دفاع مقدس باشد. کتابهایی که صدها بار به تجدید چاپ رسیده و نزدیک به میلیون تیراژ داشته اند.
اهمیت این موضوع و هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس بهانهای شد تا گفتوگویی را با «محمد قاسمیپور» سرگروه داوران بخش خاطره هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس انجام دهیم که قسمت اول آن را از اینجا و قسمت دوم را در ادامه می توانید بخوانید:
دفاع پرس: نقاط مشترک خاطره با داستان چیست؟
خاطره در پنج یا شش عنصر با داستان مشترک است. در خاطره، خاطرهنگار میتواند وصف، توصیف و نقل گفتوگو داشته باشد حتی میتواند در نوع بیان تعلق ایجاد کند و روایت را نگهدارد و به عقبتر برگردد و از جای دیگری شروع کند تا مخاطب منتظر نتیجه بماند. این را خیلی از راویان دقیق و حساس استفاده میکنند. اینها همه از تکنیکهایی است که در داستان کوتاه و بلند نیز استفاده میشوند و منعی نیست اما دیگر تخیل آزاد و آفرینش ادبی و پر کردن جای خالی خط قرمز است.
بافتن و بافندگی ذیل ادبیات منعی ندارد. اگر صادقانه بر جلد کتاب بنویسیم روایتی داستانی بر اساس خاطرات برجای مانده از شهید فلانی مشکلی ایجاد نمیکند ولی اگر روی جلد مینویسیم «خاطرات» باید مراقب باشیم که این مرز تا کجاست. نسبت آن با ادبیات چیست و در روان نوشتن و خوشخوان نوشتن و رعایت علائم و عادات نگارشی هیچ محدودیت و منعی نداریم و باید کاملاً وابستگی به ادبیات داشته باشیم.
تزئین کردن خاطره باید کاملاً آگاهانه و مبتنی بر واقعیات، اسناد و واقعیت باشد
نمونه خاطراتی وجود دارد که محل رویداد را تغییر میدهند. میدان فردوسی را به انقلاب تغییر میدهند چون انقلاب قشنگتر است! چون به دانشگاه تهران نزدیکتر است. این با تحقیق و بررسی مشخص میشود که باید به خاطرهنگار تذکر داده شود. بعضی وقتها راویان و خاطرهگویان ما اصولاً سواد آکادمیک ندارند و اصولاً از اینکه خاطرهنگار متن را خیلی زیباتر کند ترسی ندارند. اتفاقاً خیلی درود و سلام هم میفرستند. میزان خوشگل و تزیین کردن باید کاملاً آگاهانه و مبتنی بر واقعیات و اسناد باشد؛ نمیتوانیم با تخیل و آزادی و ذوق متن را آرایش کنیم. ذوق ریشه در قریحه آزاد دارد. ما نمیتوانیم ذوقیات خودمان را در کار لحاظ کنیم بلکه باید مبتنی بر ذوقیات راوی پیش برویم لذا بیشترین تهدیدات متوجه خاطرات دیگرنوشت است.
دفاع پرس: آیا پیشینهای در زمینه خاطرهنگاری در ادبیات ما وجود دارد؟
آنجایی که شخص ثالثی خاطرات را دست میگیرد. بنا بر این باید مرزهای نویسندگی در خاطرهنگاری تعریف شده باشند. ما در این زمینه پیشنیهای نداریم. یعنی در گذشته سلاطین و بزرگان و حکام خیلی کارها را سفارش دادهاند اما اینکه خاطرات ما را بنویسند کمتر بوده است. خاطرات خودنوشت بوده و هر کسی خودش نوشته است. عمدتاً هم سفرنامه بوده است.
یعنی رفتند و یک سفرنامه را نوشتهاند. البته در قرون نزدیکتر و در دوران قاجار افرادی بودهاند که روزنوشت و خاطراتی دارند که منتشر شده اما چیزی نداریم که کسی راوی باشد؛ چون اصولاً ضبط و ثبتی نبوده است که راوی وجود داشته باشد و کسی آن را کتابت کند.
اینگونه کمتر داشتهایم، الان که ظرفیت بالای خاطرهنگاری دفاع مقدس و انقلاب اسلامی ایجاد شده و به تبع آن یک جریان و نهضت گستردهای شروع شده است خیلی باید مواظب این نکته باشیم که خاطرهنگار چه وظیفهای دارد. چقدر آزادی عمل دارد و استاندارد کارش چیست و مرز ادبیات و تاریخ این وسط چه میشود. ما باید به کدام وفادارتر باشیم. اینجاست که به نظر میآید اگر میخواهیم خاطرات ما محل اعتنا باشد و بماند باید بیشتر از ادبیات هوای تاریخ را داشته باشیم. نگاهمان به تاریخ باشد چون ما این ادبیات و خاطرات را برای فردایمان نیاز داریم و هر قدر این مستندتر و پژوهشمندتر و بیشتر راستآزمایی شده باشد و نشان بدهد این اتفاقات در آن زمان رخ داده است، در آینده بیشتر محل اعنتا قرار میگیرد.
دفاع پرس: امروز نیاز ما در ادبیات چیست؟
ما همواره جنگ و مقابله و مبارزه فرهنگی داریم اما در اوج یک تهاجم زمینی که سرحداتمان در حال فرو ریختن باشد نیستیم که نیاز داشته باشیم ادبیات تهییجی و تحریکی خلق کنیم مثلا روسها در جنگ جهانی دوم بین 1940 تا 1945 رمان و داستان نوشتند و فیلم ساختند و فقط تهییج کردند. برای اینکه جبههها سقوط نکند و لشکرهایشان از بین نرود. ولی بعداً که به آرامش رسیدند در خاطرهنگاریهایشان کاملاً مستندنگاری و واقعیتنگاری اولویت داده شد چون میخواستند بگویند که فرزندان ما چه کردند و اینقدر قوی و جدی کار میکنند که جایزه ادبی نوبل که سالها به ادبیات داستانی و شعر اختصاص داشته در سال 2015 به یک مستندنگار تعلق گرفت که در نوع خود بی سابقه بود.
با بهترین مهمات به جنگ فرهنگی برویم
ما امروز واقعاً یک عرصه فرهنگی همانند جنگ داریم. یعنی این عرصه برایمان جنگ فرهنگی است که باید با بهترین مهمات و ماندگارترین ابزار کار کنیم تا خروجی آن ماندگار شود. اینکه نویسندگان نگاهشان چیست؟ من احساس میکنم نیاز به آموزش، تذکر و یادآوری و تلنگر است که شما قریحه و ذوقتان، احساسات و عواطف و تخیلاتتان را به حوزه ادبیات داستانی ببرید.
هیچ منعی ندارند که با کسی گفتوگو گرفته شود و بر اساس خاطرات او یک رمان جذاب نوشته شود. با پنج نفر گفتوگو گرفته شود و این پنج گفتوگو ممزوج و تلفیق شوند و یک رمان و داستان کوتاه از دل آنها بیرون آید، کسی اشکالی نگرفته است. اما وقتی با یک نفر گفتوگو گرفته میشود به عنوان پرداختن و زیبا کردن و خوشخوان کردن و جذب مخاطب که مهم است، نمیتوان هر چیز دیگری را از خودمان به آن ببندیم.
و این در واقع آسیب و تهدیدی است که باید متوجه آن بود و حواس جمعی به آن داشت و هشدار و درنگ لازم را به موقع داد چون الان کسانی که اهل جنگ بودند فراگیر هستند و برخی اشکالات را یادآوری میکنند ولی شیرازه و شکل کتاب ماندگاری است. کتاب چاپ میشود و در قفسه ماندگار میشود. من و شما پیر میشویم و رد میشویم اما 50 سال بعد که هیچ رزمندهای باقی نمانده تا این اشکالات را تصحیح کند.
این خاصیت خاطرهگوست که با گذشت زمان و به دلیل تکرار و زیستن با خاطره به سمت اغراق پیش رود. این طبیعت بشر است. چیزی که برای ما خوشایند باشد را به هنگام نقل آب و تاب دهیم. حالا این خاطره اگر با آب و تاب نویسنده هم توام شود، در واقع ضرب2 ما را از واقعیت دور می کند.
دفاع پرس: نهضت خاطرهنگاری چه نیازهایی دارد؟
اینکه نهضت مبارک و جریان قالبی به وجود آمده که شاهد نسل جدید علاقمندی هستیم برای گفتوگو گرفتن و ثبت و ضبط خاطرات و تنظیم آنها خوشایند است اما بایستی هشدارها و آموزشهای لازم را در کنار آن داشته باشیم.
چیزی مانند 2سالانه کتاب دفاع مقدس در سیاستگذاری و شناساندن روشهای درست و علمی کردن ماجرا خیلی میتواند موثر باشد. واقعاً کار خاطرهنگاری علم است و در تک تک زوایا، از انتخاب سوژه تا خروجی نهایی پژوهش و تحقیق نقش تعیینکنندهای دارد.
2سالانه کتاب دفاع مقدس به سمت علمی شدن رفته است
نهاد متولی و مسوول برگزاری 2سالانه کتاب دفاع مقدس واقعاً در هشت 9 سال اخیر تلاش داشته به سمت علمی شدن برود و بیشتر کنفرانسها، میزگردها و نشستها و گپو گعدههای علمی آن در شناساندن اهمیت موضوع است.
خاطرات دفاع مقدس بر اساس اصول، متدولوژی و روش است
قضیه باری به هر جهت و سلیقهای و ذوقی نیست بلکه قضیه اصول، متدولوژی و روش دارد و باید روش آن تثبیت شود. چون ما پیشینه تاریخی نداریم. امروز اگر کسی گلستان سعدی را بخواند ردپای خاطرات سعدی را در گلستان میبیند. بسیاری از حکایتها ناشی از سیر آفاق و انفسی است که انجام داده. بسیاری از آنها با جملههایی شروع میشود که میگوید «به یاد دارم شبی، روزی» مکان و جزئیات را میگوید. بعد از بیان خاطره نتیجهگیری مورد نظر را میکند. ولی امروز هفت هشت قرن بعد خاطرهنگار ما واقعاً باید ارکان خاطره را بشناسد. نمیشود ما 300 صفحه نوشته داشته و به عنصر زمان بیتوجه باشیم. هیچجا زمان را به عنوان تاریخی و تقویمی و روز، سال و ماه مورد اعتنا قرار ندهیم.
بین سالهای 62 و 63 خیلی فرق است. باید معلوم شود این اسفند 62 است یا 63. امروز کسی که 36 سال پیش را روایت میکند به دلیل کهولت و تشابه، مناطق عملیاتی اطلاعاتی را جابه جا میگوید. آدمی که مقابل او نشسته است باید مناطق و جغرافیا و ویژگیهای آن را بشناسد. تفاوتهای عملیات خیبر با بدر را بداند. وقتی عملیات بدر رخ داده چه چیزهایی از عملیات خیبر به جغرافیای آن منطقه اضافه شده است. فرد به ضِرس قاطع میگوید 1361 ولی کسی که تاریخ میداند میگوید 61 در این منطقه چنین سازه و جادهای وجود نداشته است پس او به سال دقیق واقعه هدایت میشود.
اینها موید این است که، کار علمی است و مطالعه و تحقیق میخواهد و هر کسی از راه برسد نمیتواند آن را انجام دهد. چگونه مثلاً خبرنگاری یک کار تخصصی است در حالی که علاقمندان زیادی به کار رسانه علاقمند هستند اما همه نمیتوانند خبرنگار شوند. کسی که برای کسب خبر میرود باید دانشکده و تخصص داشته باشد.
دفاع پرس: دانشگاه چقدر در بحث خاطرهنگاری دفاع مقدس ورود پیدا کرده است؟
در امر مهمی مثل خاطرهنگاری نمیتوانیم این تخصصها را نادیده بگیریم. در این امر دانشگاه پشتیبانی نمیکند و در حوزه ادبیات و تاریخ به امر خاطره بی اعتنا هستند. در فضای کلی نیز آموزش آن سخت و کم است و فراگیر نیست و همه نقاط کشور را دربر نمیگیرد درحالی که ما در تمام 31 استان کشورمان در بحث دفاع مقدس رزمنده داشتهایم. امروز وقتی خاطرهنگاری تبدیل به جریان و نهضت میشود و عصر خاطره، شب خاطره، محافل مختلف خاطره برگزار میشود و کتاب خاطره به چاپ میرسد به صرافت میافتند که کار کنند و حرف بزنند لذا باید آموزش وجود داشته باشد تا کار تخصصی باشد.
اگر به اتکاء چند کتاب سال پیش جلو بروید ممکن است آن آثار نیز اشتباه کرده باشند در حالی که همان آثار الگو میشوند. پس وقتی میگوییم داوری خیلی مهم است به همین دلایل است. داوری به خصوص در کتاب تراز باید در کتابی تجمیع شود که هیچ بدعت و بدآموزی در کتاب وجود نداشته باشد. اگر باشد ضرب چند در سالهای آینده تکرار میشود چون الگو قرار گرفته است.
در بحث خاطرهنگاری الگوها عمدتاً آثار مورد اعتنا و مورد توجه جوایزی مانند جایزه جلال یا 2سالانه دفاع مقدس است. این کتابها مورد اقبال و پُرخوان شده یا هدیه داده میشوند و حتی در سفرهای راهیان نور توسط راویان شناسانده و خوانده میشوند.
بیش از 10 سال است که هرجایی میرویم گفته میشود نویسندگان ما را طوری آموزش دهید که انشالله امسال حتماً یک کتاب در حد و اندازه «دا» داشته باشیم! لازم نیست هر استان یک کتاب دا داشته باشد چراکه آن کتاب یک اتفاق انحصاری بود چون حافظه راوی خاص بود. ولی اینکه خاطرات بکر زیاد است و به جذابیت خاطرت «دا» خاطرات بی شماری در سینهها وجود دارد که میشود زیبا روایت شود، شکی در آن نیست و محقق میخواهد. محقق آن کاونده، کوششگر و کاوشگری است که مجهز و دارای علم است و در تدوین و تنظیم نیز امانت دار خوبی است.
هیچ وقت نباید فراموش کنیم که خاطرات امانت است؛ امانت امروز و آینده که باید حفظ شود. این حفظ کردن خیلی مهم است چون نمیتوانیم آن را در قالبی وارد کنیم که نتوان آنها را تفکیک کرد. اگر یک ذره پیرایه ببنیدیم در حالی که پیرایهای در واقعیت وجود نداشته به آن آدمهایی که در آن زمان بی پیرایه زیستهاند جفا کردهایم.
در بحث، انگیزهها خیلی مهم است که پرسش و نقل شوند. نسل جدید تردید و شک دارد و اطلاع دقیقی درباره انگیرهها ندارد چون عمیقاً میفهمد که بذل جان کار خیلی آسانی نیست. جانبازی کار هر کسی نیست و آن را نمیفهمد ولی اینکه این رزمندگانها چطوری به این راحتی بذل جان میکردند و اینکه چطوری جانبازی کردند را باید با خاطرات و روایت راوی که صادقانه، بدون شعار و اغراق گفته شود، پاسخ دهیم. در غیر این صورت پیرایهها، تخیلها، ذوقیات و پرداختهای نامناسب باعث میشود که دست نیافتنی شوند و کسی آنها را باور نکند و نپذیرد و فاصله بیاندازد.
در بخش خاطره این جایزه یک کار کیفی است که طی 2 سال ظرفیتهای خاطرهنویسی یک مملکت در حوزه دفاع مقدس در آن جمع شده است. ما تمام تلاشمان را کردهایم که اولاً عدالت رعایت شود. یعنی در گوشهکنار، ناشر ناشناس، آدمی که معروف نیست و... اگر زحمتی کشیده و کاری را رقم زده است، دیده شود.
این نباشد که به مشاهیر و معروف شدهها و تبلیغات توجه داشته باشیم. با جریانسازیهای سیاسی روز کاری نداریم.
نیروی دریایی ارتش و سپاه ممکن است طی چهار ماه آینده قهرمانیهایی را رقم بزنند. همین الان رکوردخور است چون سابقه نداشته است که آمریکا هفت ماه در خلیج فارس ناوهواپیمابر نداشته باشد. آنها هفت ماه ناو در خلیج فارس نداشتند، قطعاً یک حضور قوی در این ماجرا موثر است و یک بیم و هراسی وجود دارد. ما در داوریمان قرار نیست جایزه شهامت و ایستادگی سال 1397 را با یک کار ضعیف مربوط به ارتش و سپاه بدهیم چون نیروهایشان یک اتفاق بزرگ را رقم زدهاند.
یعنی نباید نگاه ترحمی و دلسوزانه داشته باشیم چون تا سالها این نتایج میماند و الگوست. به عدالت باید از نیروهایی که یاد شد، تقدیر شود. و شهامت و شجاعتشات در جای مناسب دیده شود اما این عرصه، عرصهای است که باید حق به حقدار برسد. کسی که زحمت کشیده و وقت گذاشته و پژوهش کرده و به استنادات اهمیت داده باید تقدیر شود..
دفاع پرس: نوع نگاه داوران به آثار این جشنواره چگونه بوده است؟
داور اصلی خداست. داوری که هرگز خطا نمیکند و کارش بی نقص است ولی ما بشر هستیم و با همه احساسات و اشتباهات و تاثیر و تاثراتی که ممکن است داشته باشیم تلاش حداکثری میکنیم و با خرد جمعی و تعدد آرا با ترکیب پنج نفری درباره یک اثر نظر بدهند تا تنوع سلیقهها و آرا وجود داشته باشد.
در ترکیب داوری چیدمانی که شده سعی کردیم آدمهایی با پیشینه جنگ، پیشینه نگارشی، پیشینه دانشگاهی و شناخت علمی خاطره و تجربه قلم زدن و ثبت و ضبط در این حوزه را داشته باشیم تا با اشراف بر مسائل همه کشور –یعنی تهران پایخت ایران نیست و ایران، ایران است- چون خاطرات از همه جای ایران آمده است، سعی کردیم همه امتیازات را متوجه تهران نبینیم. طبیعتاً در تهران کار کردن در فرآیند کتابسازی آسانتر است و باید بی عدالتیهای فنی که وجود دارد را در نظر گرفت.
سطح گرافیک تهران و چند کلانشهر با شهرهای درجه دوم و استانهای نیمه برخوردار یکسان نیست. یک استان با اینکه در دور دست است کارهایش را در تهران چاپ میکند تا کیفیت آثار بالا باشد اما کس دیگری در استان مبداً کار کرده و محتوای خوب، روان و سادهای را جمعآوری کرده که با مخاطب نیز ارتباط برقرار میکند؛ این باید دیده شود. نباید گفته شود جلد ضعیف است و از داوری کنار گذاشته شود.
یک بار تفکیک کامل بین کارها انجام دادیم که در سه رده خودنوشت، دیگرنوشت و خاطرات کوتاه و مینیمال و پراکنده قرار میگیرد. خاطرات کوتاه مرز مبهمی دارد و خاطرات مینیمال نیز به آن گفته میشود. بعضی وقتها چند کلمه است و تا نیم صفحه و یک صفحه و گاهی نیز به 2 تا سه صفحه میرسد. مجموعه همه این کارها را خاطره کوتاه تعریف کردیم و بعضی مجموعهها که موضوعی است. یعنی حول یک موضوع و پدیده مجموعه شده و برخی شخص محور است یعنی درباره شخص خاصی خاطرات کوتاهی گردآوری شده است.
75 کتاب دیگرنوشت، 50 کتاب خودنوشت و 40 کتاب داستان کوتاه داوری شد
همه آثار را ابتدا تقسیم و تفکیک کردیم و بعد در هر بخش با حضور تیم کامل داوری طی تقریباً شش جلسه چهارساعته برای براندازی و بررسی اولیه کارها وقت گذاشته شد. کارهای قوی، شاخص و محل اعتنا جدا شد و سپس داوری ریز و کامل که برای نقد مکتوب و امتیار عددی آن نوشته شود صورت گرفت. برای حدود 75 کتاب دیگرنوشت، 50 کتاب خودنوشت و 40 کتاب داستان کوتاه این روند انجام شد.
بعد از این مرحله ارزیابی و جمعبندی انجام شد و 15 کتاب دیگر نوشت؛ هشت کتاب خودنوشت و پنج کتاب بخش کوتاه به مرحله نهایی رسیدند. خوانش دوباره و بحث و تبادل برای نظر درباره ویژگیهای هر کتاب صورت خواهد گرفت تا آثار شاخص به تیم 2سالانه معرفی شود.
ادامه دارد...
انتهای پیام/