گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ رسول حسنی؛ حج ابراهیمی یکی از بزرگترین مناسک عبادی مسلمانان است که در دل خود اسرار نهفته بسیاری دارد و باید مورد واکاوی قرار بگیرد. هرچند کتابهای متعددی در این زمینه و فلسفه وجودی آن به نگارش درآمده است، اما چنان که باید کارکرد رسانهای چون هنرهای نمایشی از قبیل تئاتر و سینما را ندارد. ایران به عنوان مهمترین و تعیین کننده ترین کشور اسلامی در جهان باید قدمهای مهمی در این راستا بردارد که متاسفانه چنین نشده است.
انتظار میرفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هنر رویکردی بینادی به مسائل دینی چون حج و مانند آن داشته باشد که به دلیل ناآشنایی هنرمندان با چنین مقولهای آن اتفاق مورد انتظار نیافتاد. وقتی به کارنامه سینمای ایران در خصوص حج ابراهیمی نگاه میکنیم به زحمت میتوان چند فیلم شاخص را نام برد که به فلسفه حج بپردازد، یا حداقل نگاه گردشگری به آن داشته باشد.
فیلم «خانه خدا» اثر جلال مقدم، «جهان گردان ایرانی» اثر برادران امیدوار، «گزارشی از حج» اثر جواد گنجیزاده، «زمین آسمانی» اثر محمدعلی نجفی، «از رئیس جمهور پاداش نگیرید» اثر کمال تبریزی، «پروانگی» اثر قاسم جعفری، «مسیر آسمان» اثر علی عطشانی، «حج فقرا» اثر حسین نعیمآبادی، «زنده شدن» اثر روحالله انصاری، «مسافر قبله» اثر حامد هوشیاری، «حج تبلور اقتدار اسلامی» اثر روحالله انصاری، «با خدا به هر زبان» اثر فرامرز معطر، «آهنگ جان» اثر محمدعلی زارعشریفی، «ندای بیرنگی» اثر مهدی عبادی، «لبیک» اثر علیرضا سبحانی، «به حج رسیده» اثر محمد برادران کاظمیان، «کعبه دل» اثر فاطمه نوروزی، «خانه خدا» اثر سیدمجتبی مظلومزاده، «انیمیشن حج» اثر علی نحوی، «رایحه» اثر مجتبی قاسمی و «یا رسولالله» اثر سید میرسیاح، «وقتی همه خواب بودند» اثر فریدون حسنپور همه داشتههای سینمای ایران در قالب داستانی، مستند، انیمیشن و فیلم بلند و کوتاه درباره حج است.
اما چرا فیلمسازان ایرانی نتوانستند فیلمی در خور توجه درباره حج بسازند، عمده دلیل آن شاید به این برمیگردد که فیلمسازان ما ذهن خود را معطوف میکنند به حضور در مکه و مدینه که این حضور به دلیل فضای سیاسی و نگاه دگم و بسته دولتمردان عربستان اگر ناممکن نباشد دشواریهای خاص خود را خواهد داشت. آیا نمیتوان حج را بدون حضور مستقیم در سرزمین وحی تفسیر کرد؟
فیلم «وقتی همه خواب بودند» ساخته فریدون حسنپور داستان پیرزنی به نام بیبی سلیمه است که همه آرزویش رفتن به مکه است اما او به دلیل ضعف جسمانی توان رفتن به این سفر را ندارد، بچههای روستا سعی میکنند او را به طور نمادین به این سفر ببرند تا گمان کند که واقعا به مکه رفته است. این فیلم با همه اشکلات ساختاری خود اثبات این مدعاست که میتوان بدون حضور در مکه درباره حج و اسرار آن فیلم ساخت.
حسنپور در این فیلم سعی کرده تا در حد بضاعت خود تفسیری شخصی از حج ارائه دهد، به عنوان مثال در صحنه رمی جمرات که بیبی سلیمه سنگ را به سوی شیطانی پرتاب میکند که در کالبد مردی خودخواه حلول کرده و سعی دارد با فیش حج بیبی سلیمه به مکه برود تا از این طریق برای خود کسب آبرو کند. این صحنه در واقع تفسیر همان رمی جمرات حاجیان در مناست. «وقتی همه خوابیم» با ضعف و قوتی که دارد میتواند به عنوان یک الگو برای کارهای برزگتر در نظر گرفته شود.
هر چه ما در آثار سینمایی خود تفسیری نزدیک به حقیقت امر به مخاطب ارائه بدهیم و از رأی و تفسیر شخصی بپرهیزیم قطعا ذهن پیجوی مخاطب که مدام زیر تیرهای شبهه و تحریف بیگانگان و دشمنان خانگی قرار دارند، میتواند پاسخی در خور پیدا کند.
داریوش مهرجویی در سال 1368 فیلم ماندگار «هامون» را ساخت که شرح حال مردی به نام «حمید هامون» در جستجوی حقیقت است. هامون میخواست بداند چرا حضرت ابراهیم (ع) پدر ایمان است. هامون به دنبال پیر و مرادش، علی عابدینی میگردد تا این سوال را از او بپرسد، استادی که خضروار گویی که آب حیات خورده هرگز سالخورده و فرتوت نمیشود.
سینمای ایران پیش از این که منتظر ورود به مکه و به تصویر کشیدن خانه کعبه بماند، باید خود را به فضایی ببرد که «وقتی همه خواب بودند» و «هامون» بردند. صرفظر از اینکه با پیام نهایی و تفسیر حسنپور و مهرجویی موافق باشیم یا نباشیم باید بدانیم که این نوع آثار نیاز مخاطب امروز ماست.
سالهای بسیاری است که سینمای ایران خود را از دریای مفاهیم عمیقی محروم کرده که بی جهت آن را در لابهلای سطور کتابهای کافکا و سارتر و دیگران جستجو میکند. اگر سینمای ایران مدعی داشتن سینمای دینی است باید این را در نظر داشته باشد که بدون انعکاس وجوه شخصیت بلند کسانی چون حضرت ابراهیم (ع) در آینه کاراکترهای زمینی و امروزی چنین سینمایی محقق نخواهد شد.
انتهای پیام/ 161