گروه حماسه و جهاد دفاعپرس: «وقتی از عراق برگشتیم، وسایلمان نیز آلوده به مواد اورانیوم ضعیف شده بود. همسرم بر اثر لمس این وسایل شیمیایی شد. همسرم مجری و خبرنگار است. در حال حاضر هر دوی ما از دستگاه اکسیژن استفاده میکنیم. پس از مجروحیت دوربین را کنار گذاشتم و دستگاه اکسیژن را بدست گرفتم.»
متن بالا برگرفته از سخنان جانباز بصیر و شیمیایی «حمید بهمنی» است. در بخش اول و دوم گفتوگوی خبرنگار ما با این جانباز سرافراز به نحوه ورودش به صدا و سیما و اعزام به کشورهای مختلف جهت تصویربرداری از صحنههای جنگ پرداخته شد. در بخش پایانی نحوه مجروحیت وی در جنگ آمریکا علیه عراق را میخوانید:
دفاعپرس: درباره چگونگی مجروح شدنتان بفرمایید؟
روز سوم حضورم در عراق، در اطراف بصره در حال فیلمبرداری بودم که یک نظامی آمریکایی نظرم را جلب کرد. او در حال تیراندازی به سمت مردم بود. روی زانو نشسته و اسلحه به دستش بود. من هم بر روی زانو نشستم و دوربین را به دست گرفتم تا در همان زاویه دید سرباز قرار گیرم که ناگهان یک بمب در نزدیکی آن سرباز به زمین اصابت کرد. من و سرباز آمریکایی بر اثر موج انفجار پرتاب شدیم. سرباز آمریکایی کشته شد اما من وقتی چشم باز کردم همه جا را قرمز دیدم. خون چشمانم را پوشانده بود. از هوش رفتم. وقتی به هوش آمدم در بیمارستان صدام بودم. پزشک انگلیسی که آنجا بود اجازه نمیداد پزشکان من را معاینه کنند. نهایتا یک پزشک شیعه عراقی گفت که این فرد نظامی نیست و پاسپورت دارد. آن پزشک انگلیسی پذیرفت که من معاینه شوم. در همان معاینات اولیه اعلام کردند که چشم راستم را از دست دادهام اما چشم چپم فعلا سالم است اما به مرور این چشم را هم از دست خواهم داد. پزشک به من توصیه کرد به ایران برگردم و درمانم را آغاز کنم. او گفت که منطقه آلوده است و این موضوع وضعیت من را وخیمتر میکند. من نپذیرفتم و با دوربین کارم را ادامه دادم.
دفاعپرس: چرا به ایران برنگشتید که درمانتان را آغاز کنید؟
من احساس کردم که نماینده یک کشور هستم. اگر من برمیگشتیم شخص دیگری را نمیتوانستند به سرعت جایگزین من کنند. صدا و سیما برای رشد من هزینه کرده بود. من باید میماندم و ماموریتم را به پایان میرساندم. من با یک چشم کارم را ادامه دادم. تصویر ورود سربازان آمریکایی با زور به خانههای مردم که همچنان در صدا و سیما و رسانههای خارجی پخش میشود، را من ضبط کردم. در آن تصویر سربازان آمریکایی با لگد درب خانهها را باز میکنند. در آن تصویر مادری فرزندش را در آغوش گرفته و فریاد میزند. در تصویر دیگری روی سر پیرمردی گونی کشیدهاند و او را از خانهاش بیرون میکنند. سپس سربازی با اسلحه بر سر او میزند.
آن زمان بوش رئیس جمهور آمریکا مدعی حقوق بشر شده بود. من با این فیلم میخواستم به دنیا نشان دهم که این ادعاها حقیقت ندارد. چطور میشود مدعی حقوق بشر بود و سپس به خانه مردم غیر نظامی حمله کرد و در دل آنها رعب و وحشت ایجاد کرد. من با یک چشم تصویر گرفتم تا دنیا حقوق بشر آمریکایی را مشاهده کند.
وقتی ماموریتم تمام شد و به کشور برگشتم. در بیمارستان تهران تحت درمان قرار گرفتم.
دفاعپرس: کجا شیمیایی شدید؟
در دوران دفاع مقدس کمی شیمیایی شده بودم اما بخش اصلی مجروحیت شیمیاییام به جنگ آمریکا علیه عراق برمیگردد. ما نمیدانستیم که منطقه آلوده به اورانیوم ضعیف شده است. بعد از این که وارد مناطق آلوده شدیم و فیلمبرداری کردیم به ما خبر دادند که دست به چیزی نزنید که همه جا آلوده است. دیگر کار از کار گذشته بود. چون من حتی برای فیلمبرداری روی زمین هم خوابیده بودم.
آمریکا فشنگهای خیلی زیبایی ساخته بود که نگاه هر بینندهای را جلب میکرد. این فشنگها آلوده به اورانیوم ضعیف شده بود. آنها حتی به کودکان هم رحم نکردند. در منطقه عروسکهای زیادی پخش شده بود. من یکی از این عروسکها را به کودکی دادم که گریه میکرد. بعدا فهمیدم که این عروسکها نیز آلوده بودند.
بعدها در جنوب عراق بیماری ناشناختهای پدید آمد. پس از تحقیق و بررسی دریافتند که منطقه آلوده به مواد شیمیایی است. من نیز همچون مردم عراق قربانی این سلاح خطرناک شدم اما رسانههای دنیا حقیقت این ماجرا را بیان نکردند.
دفاعپرس: نقش رسانه را در مسائل مختلف از نظامی، جنگی، علمی و... چطور ارزیابی میکنید.
رسانه بسیار حائز اهمیت است. سالها است که بیگانگان دریافتند با جنگ سخت نمیتوانند پیروز شوند لذا با جنگ رسانهای علیه ما برخاستند. روزی که شبکه «من و تو» تاسیس شد. من به خیلی از دوستان گفتم این شبکه بعدها ممکن است آسیبی برای کشور باشد ولی گفتند این شبکه همچون کفی روی آب است! نمیتوانند کاری بکنند. آنها بر روی افکار مردم کار کرده و سرمایه گذاریهای کلانی نیز روی این موضوع کردند. در حال حاضر میبینیم که کانالهای فارسی زبان زیادی علیه ما کار میکنند. هیچ کدام از آنها محتوای جدیدی تولید نمیکنند بلکه با استفاده از رسانه از اشتباهات ما سوءاستفاده میکنند و علیه خودمان کار میکنند. بودجه و تجهیزاتی که ما در رسانههایمان داریم مقابل مقایسه با تجهیزات رسانههای معاند نیست. صدا و سیما در جنگ نرم «سنگرساز بیسنگر» است. خیلیها نسبت به برنامههای صدا و سیما نقد میکنند ولی وقتی پول به میزان کافی نیست چه برنامهای میتوانیم بسازیم. رئیس سازمان باید تحلیل و سیاستگذاری کند نه اینکه هر ماه دغدغه حقوق کارکنان سازمانش را داشته باشد.
انتهای پیام/ 131