گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ در قسمت نخست این مطلب اشاره کردیم که؛ سالهاست رسانه ملی به مناسبت شروع ایام خاصی از سال مانند «هفته دفاع مقدس»، «دهه فجر»، «ماه محرم» و «ماه مبارک رمضان» اقدام به پخش سریالهایی مناسبتی میکند که برخی از آنها از دایره مناسبتی بودن فراتر رفته و به اثری ماندگار در حافظه مردم بدل شدهاند.
سریال «شب دهم» یکی از همین آثار ارزشمند رسانه ملی است که متاسفانه چنین موفقیتی تکرار نشد؛ اما موضوع بحث، سریالی با عنوان «زیر خاکی» به کارگردانی «جلیل سامان» است که در ماه مبارک رمضان پیشرو از شبکۀ یک سیما پخش خواهد شد و نکتۀ حائز اهمیت، یکی از بازیگران آن است که اخیرا با کشف حجاب در مراسم عروسی دخترش و رقص و پایکوبی با خوانندگان لسآنجلسی، شبی خاطرهانگیز را برای اپوزیسیون خارجنشین به یادگار گذاشت، بازیگری که گوهر هنر خود را در این خاک بهدست آورده و در جایی دیگر به حراج گذاشته است. اینکه وی چه کرده و چه تفکری دارد امری است که قضاوت آن بهعهده نهاد دیگری است، اما سوالی که مطرح میشود و ذهن مخاطبان رسانه ملی را به خود مشغول میکند، این است که چرا این زن بازیگر با چنین رفتاری، باید در رسانه ملی که داعیهدار فرهنگ ناب انقلابی و اسلامی است حضور پیدا کند.
چرا نظارتی بر حضور و عدم حضور بازیگرانی اینچنین صورت نمیگیرد. مماشات برای حضور سلبریتیهایی که برای حجاب کمترین ارزشی قائل نیستند چرا باید در رسانهای اتفاق بیافتد که حجاب را خط قرمز خود میداند. جالبتر اینکه در این روزها که برخی رسانههای متعهد براساس رسالت فرهنگی خود، ملتهب ناهنجاری این بازیگر کهنهکار سینما و تلویزیون هستند، شبکۀ پرمخاطب «نسیم» در حرکتی معنادار اقدام به بازپخش قسمتی از برنامهی «خندوانه» با حضور این بازیگر میکند!! این مسئله چیزی نیست جز عدم مدیریت صحیح و نظارت دغدغهمندانه برخی مسئولان رسانه ملی.
همین موضوع سبب شد تا در سلسله یادداشتهایی برگرفته از منویات رهبر معظم انقلاب اسلامی، تحت عنوان «ولنگاری فرهنگی» به بحث و بررسی و آسیبشناسی پیرامون موضوع مطروحه بپردازیم. اکنون و در قسمت دوم، این سوال مطرح است که آیا جامعه فرهنگی دچار «انجماد فکری» شده است؟
«انجماد فکری» آفت جامعه فرهنگی است
فرهنگ مانند زمینی قابل کشت است که هرساله نیازمند آفتزادیی است تا محصول بهدست آمده جایی برای عرضه داشته باشد. این امر مهم نیز از کسی برمیآید که آفتشناس باشد، بداند سال پیش رو چه محصولی را کشت کند؛ اما اگر کشاورز خود آفت باشد و دغدغه محصولش را نداشته باشد چه باید کرد؟
یکی از آفتهایی که فضای فرهنگی را بهشدت تهدید میکند «انجماد فکری» برخی مدیران فرهنگی است که بر فضای کشور سایه انداخته است. متأسفانه این امر مختص یک جناح و حزب مشخصی نیست و به نحوی هر دسته و طیفی که در این کشور مشغول به کار هستند، با آن درگیرند.
هر دو گروه نمیخواهند در روش کار خود تغییری ایجاد کنند و با نبض جامعه و نیازهای مردم خود را منطبق سازند. برای همین است که آثار ارزشی تا حدی دگم و متحجرانه است که مخاطب را دچار انفعال میکند و در مقابل آثاری با داعیه روشنفکری ساخته میشوند، آنقدر ولنگار و باری به هرجهت هستند که بیننده را سر در گم میکنند.
این مدیران حاضر نیستند حرف هیچ منتقد ناصحی را بشنوند و در مقابل با صرف هزینههای فراوان هنرمندان همسو با خود را حفظ میکنند و با هر قیمتی سعی در حذف رقیب دارند. در این میان تنها مردم هستند که باید وضعیت ناهنجار موجود را تحمل کنند.
اگر میبینیم فیلم، کتاب یا نمایشی با اقبال روبهرو شده لزوماً بهخاطر سالم بودن آن اثر نیست. مردم بههرحال باید نیازهای فرهنگی را به نحوی پاسخ بدهند، اگر این نیاز با آثار موجه برآورده نشود، بالاجبار به سمت آثار مسمومی میروند که میدانند خطرآفرین است.
«انجماد فکری» مسئولان تا حدی است که حاضرند بیشمار هنرمند دغدغهمند پشت در اتاقهایشان منتظر بمانند و طرحهای بسیاری معطل باشند، اما منابع مالی خود را صرف چیزی کنند که مُصِر به درست بودنشان هستند. اگر در سینما و تئاتر ایران، رسانه ملی، حوزه ادبیات و... اثری منطبق با ارزشهای انقلاب اسلامی نمیبینیم نتیجه همین «انجماد فکری» مدیران فرهنگی ماست.
پاسخ کلیشهای مسئولان فرهنگی در برابر این مطالبه این است که بودجه و اعتبار وجود ندارند. چگونه است که برای سریالی، چون «پایتخت ۶»، «دوپینگ»، «بوی باران» و... بودجههای کلان صرف میشود، اما یک سریال قابل اعتنا در حوزه دفاع مقدس روی آنتن رسانه ملی نمیرود. نمونه آن ساخت سریال «دختر شینا» توسط «نرگس آبیار» بود که بدون هیچ دلیل موجهی ساخت آن متوقف شد.
درست است گاها آثاری با مضمون انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و مسائل مرتبط با آن روی آنتن تلویزیون رفته است، اما این همه آن چیزی نیست که از رسانه ملی انتظار داریم. «خاک سرخ» به کارگردانی «ابراهیم حاتمیکیا»، «رقص پرواز» به کارگردانی «احمد مرادپور» و «ارمغان تاریکی» به کارگردانی «جلیل سامان» از نمونههای موفق سریالسازی در رسانه ملی است. این موضوع گواه آن است که مدیران رسانه ملی و هنرمندان اگر بخواهند میتوانند مثمر ثمر باشند. تداوم نیافتن چنین موفقیتهایی جز اینکه مدیریت فرهنگی کشور دچار اشکال است دلیل دیگری ندارد.
تکرار موفقیت سریالهای مورد اشاره امر بعیدی نیست و با یک بازنگری در برنامهریزیها و رویکردها دو مرتبه شاهد سریالها و تله فیلمهایی موفق در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس خواهیم بود.
شرط دست یافتن به این جایگاه آن است که مدیران فرهنگی ما دست از «انجماد فرهنگی» خود برندارند و اگر چنین اتفاقی نیفتد، باید مطمئن بود که از خطر سراشیبی سقوط در امان نخواهیم بود.
ادامه دارد ...