تجربه اهالی رسانه از روز‌های کرونا؛

بازگشت به رسانه‌های رسمی در دوره کرونا/ ما ناشران مرگ نیستیم

سومین تجربه‌نگاری اهالی رسانه از روز‌های کرونا به گفت‎وگو با سردبیر همشهری، دبیر فرهنگی فارس و مدیر اداره اخبار فرهنگی و هنری خبرگزاری ایسنا مربوط می‌شود.
کد خبر: ۳۹۵۲۶۶
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۱ - 06May 2020

به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، رسانه و کرونا پابه‌پای هم تا اینجا آمده‌اند. ضربات مهلک کرونا بر پیکر رسانه‌های کم‌جان کشور تا به حال که آن‌ها را وادار به عقب‌نشینی نکرده است و ظاهراً این اتفاق در آینده نیز رخ نخواهد داد. رسانه‌ها، اما در دوران کرونا، انگار در روزگاری جدید به سر می‌برند. شرایط حرفه‌ای شغل خبرنگاری به شدت تغییر کرده است و همه آن‌هایی که خیال می‌کردند می‌شود با مقتضیات دوران پیش از کرونا، این مرحله را رد کرد حالا به فکر راه‌های جایگزین افتاده‌اند و تجربه‌های جدیدی در حوزه رسانه‌ها در حال رقم خوردن و اتفاق افتادن است.

تجربه‌های ماندگار روزنامه‌نگاران ایرانی دوران کرونا، به زودی فراموش خواهد شد. در ایران پر حادثه این سال‌ها بحرانی به دنبال بحرانی دیگر سر بر خواهد آورد و چه کسی به این فکر می‌کند که در روزگار کرونا روزنامه‌ها به یکباره به فضای دیجیتال پرتاب شدند. چه کسی به یاد خواهد آورد که رقابت بین رسانه‌های رسمی و غیررسمی به داغ‌ترین روز‌های خود رسید و که به خاطر خواهد آورد که روزنامه‌نگاران پیش از همه اقشار اجتماعی دیگر به اصطلاحی نو به نام دورکاری روی آوردند؟

در سومین متن از پرونده «تجربه‌نگاری اهالی رسانه در دوران کرونا»؛ به سراغ تعدادی دیگر از خبرنگاران رفته است تا تجربه‌های جدید آن‌ها از سپری کردن این دوره را بشنود.

عملیاتی فکر کردیم

افشین امیرشاهی، عضور شورای سردبیری روزنامه همشهری

در همه گیری کرونا و تبعاتش که بحثی نیست و ما هم مثل دیگر مشاغل و گروه‌ها از این ماجرا مستثنی نیستیم. اولین کاری که ما در مجموعه روزنامه‌های همشهری به فکر انجامش افتادیم این بود که چه‌طور هم خودمان و هم همکارانمان را از این بیماری حفظ کنیم و در عین حال کارمان را هم درست انجام بدهیم. در نتیجه هم فکری و برگزاری جلسات، در اولین قدم سیستم حضور و غیاب با ثبت اثر انگشت را منحل کردیم و سیستم حضور و غیاب با تشخیص چهره را جایگزین کردیم. در محل ورودی ساختمان روزنامه یک دستگاه تب سنج و دستگاهی برای اندازه گیری اکسیژن خون قرار دادیم و هر روز افراد مشکوک را راهی خانه می‌کردیم.

رستوران مجموعه به طور کامل تعطیل شد و در عین حال معاونت‌ها موظف شدند که همکارانشان را دور کار کنند، البته این دورکاری در بخش‌های مختلف متفاوت است. در ابتدا شرایط برای حضور پنجاه درصد همکاران مهیا شد و در ادامه تعداد افراد دورکار بیشتر و بیشتر شد.

دستور العمل‌های بهداشتی به تمام واحد‌ها ابلاغ شد و موارد مختلف آن به صورت چاپی روی تابلوی اعلانات نصب شد. در ورودی تمام طبقات الکل و مواد ضد عفونی کننده قرار داده شد تا مورد استفاده همگان قرار بگیردروزی دوبار محیط تحریریه و بقیه‌ی فضا‌های مجموعه به صورت عمومی ضدعفونی می‌شد. با هماهنگی که با شرکت شهر سالم انجام شد، از طرف این مجموعه افرادی با امکانات پزشکی حاضر شدند و سه روز در تمام واحد‌ها معاینات لازم را انجام دادند. تعداد جلساتی که در هفته برگزار می‌شد را کاهش دادیم و این جلسات در بستر‌های جدید یا با رعایت فاصله در جلسات حضوری انجام می‌شد.

بازگشت به رسانه‌های رسمی در دوره کرونا/ ما ناشران مرگ نیستیم

خبرنگار که خانه نشین نمی‌شود

در بحث خبرنگاری و تولید خبر هم که نمی‌شود در خانه نشست و کار کرد؛ بنابراین در مجموعه تحریریه همشهری لوازم موردنیاز برای تهیه گزارش و خبر در خارج از محل کار را فراهم کردیم و در اختیار خبرنگاران قرار دادیم و با وجود اینکه یکسری از خبرنگاران چندین بار بالای سر بیماران کرونایی بیمارستان‌ها یا فوت شدگان بر اثر کرونا در بهشت زهرا رفتند خداراشکر تا کنون هیچ اتفاقی برای آن‌ها نیفتاده است. در بخش عکس و فیلم بیشتر کارکنان در محل حاضر نمی‌شدند و برای تهیه گزارش هم با توجه به موقعیت مکانی منازلشان کار‌ها را تقسیم می‌کردند.

چون تعداد موضوعاتی که به مردم و اطلاع رسانی به آن‌ها برمی گردد در ارتباط با کرونا خیلی زیاد است به هیچ عنوان امکان تعطیلی بخش‌های خبری وجود نداشت. ما از روزی که کرونا در ایران همه‌گیر شد، روزانه تعداد زیادی تیتر درباره‌ی کرونا منتشر می‌کردیم؛ از اینکه مثلاً از کرونا نباید ترسید و طرح بحث در مورد کودکان کار زباله گرد و کارگرانی که تحت تأثیر کرونا به لحاظ معیشتی تحت فشار قرار گرفتند، خانواده‌های درگیر کرونا، بررسی عملکرد مدیریت بحران در این ماجرا، وضعیت شهر‌ها و ده‌ها مورد دیگر که همه آن‌ها مهری تأییدی هستند بر ادعای عدم امکان تعطیلی کار تولید خبر.

از طرف دیگر در حال حاضر که بازار شایعات در فضای مجازی هم داغ است، نقش رسانه و آگاهی رسانی دوچندان است. با توجه به اینکه تیراژ روزنامه در این مدت پایین آمده است، میزان فعالیتمان در فضای مجازی را افزایش دادیم و مثلاً سایت همشهری آنلاین را فعال‌تر کردیم و تحریریه همشهری آنلاین که قبلاً جدا از تحریریه همشهری نسخه‌های چاپی بود را ادغام کردیم؛ و در وضع فعلی جنس تولیداتمان قطعاً متفاوت است. شما فرض کنید که دو نفر مسئول بارگذاری و پیدا کردن محتوا بودند و حالایک تیم قوی پای این کار هستند و محتوای تولیدی روز به روز بیشتر می‌شود.

اما یک نکته اینجا حائز اهمیت است که بر هر حال برای دورکاری حداقل نیاز به یک کامپیوتر برای پیشبرد کار بود که بعضی از کارکنان آن را نداشتند و برای حل این مسئله واحد بازرگانی روزنامه برای کسانی که این امکانات را نداشتند سیستم‌هایی را در اختیار اعضا قرار داد. در مجموع این موقعیت جدید برای ما تجربه عجیبی بود و بخشی از این تجربیات را هم پله پله بدست آوردیم

آیا کسی هست که ما را یاری کند؟

به هر حال روزنامه‌ها باید منتشر شوند و مقامات مسئول دولتی هم باید در این شرایط به کمک ما بیایند و روزنامه را به حال خودش رها نکنند. در شرایطی که امکان ارسال روزنامه‌ها به شهرستان‌ها وجود ندارد و پرواز‌ها و به صورت کلی امکان جابه‌جایی‌های بین شهری کم شده است، به سختی این نسخ را با سلام و صلوات و گاه با ماشین شخصی جا به جا می‌کنیم و از خیر خیلی از آن‌ها هم می‌گذریم. در نتیجه فروش در دکه کاهش پیدا می‌کند و میزان چاپ اگهی نیز به تبع آن کاهش پیدا می‌کند و ضرر نهایی متوجه اهالی روزنامه خواهد شد. دلیل آن هم روشن است؛ به هر حال روزنامه‌ها در این شرایط به مردم کمک جدی می‌کنند و باید درسیاست گذاری دولت مردان جایی برای آن‌ها هم در نظر گرفته شود.

اما با این همه تا این لحظه خداراشکر مجبور به تعدیل نیرو نشدیم و حقوق‌ها را کم و بیش پرداخت کردیم، اما نمی‌دانم در ادامه با چه وضعی مواجه خواهیم شد و مجبور به انجام چه اقداماتی خواهیم شد.

بقیه کشور‌ها در شرایط بحرانی فکری برای رسانه‌ها می‌کنند؛ حالا یا از جنس همدردی کردن یا دادن تسهیلاتی به آن‌ها. مثال آن وزیر فرهنگ بریتانیا که مقاله‌ای در روزنامه تایمز منتشر کرده است و درآن از مردم درخواست کرده است که در این اوضاع و احوال که خبررسانی یک خدمت حیاتی برای مردم به حساب می‌آید، روزنامه بخرند و روزنامه بخوانند. در حال حاضر در ایران با یک بحران به معنای دقیق کلمه روبه رو هستیم و باید همه دست به دست هم دهیم تا از آن به سلامت از آن عبور کنیم.

ره صد ساله یک شبه طی شد

حمید محمدی، دبیر فرهنگی خبرگزاری فارس

کرونا به ما فهماند که باید با زبان ایجاز با مخاطب صحبت کنیم؛ باید از اطناب و روده درازی و بلند نویسی خودداری کنیم و پیام‌های کوتاه را از مخاطب دریغ نکنیم. یکی از مزایای این امر این است که در این حالت می‌توان ارتباط بهتری با مخاطب از طریق صدا و تصویر برقرار کرد. کرونا به ما کمک کرد تا به حس شنوایی و بینایی مخاطبمان هم اعتماد کنیم.

تجربه سازمانی ما هم مثل سایر رسانه‌ها، دور کاری خبرنگاران بود وکه نتیجه اش این شد که آن‌ها خودشان را بیش از گذشته مجهز کردند و تکیه‌ی سابق به متن دیگر وجود نداشت و باعث شد به رسانه‌های نوین و سطح مراودات مردم نزدیک‌تر بشویم؛ و همان طور که مردم بیشتر وارد فضای مجازی شدند، رسانه‌های رسمی نیز خودشان را در این قالب جدید جای دادند؛ و شاید در حالت عادی آموزش حضور در این بستر متفاوت دو یا سه ماه زمان لازم داشت، اما زور کرونا تمام این آموزش را در مدت کوتاهی به اهالی رسانه داد.

من مطلقاً به دور کاری روی نیاوردم و اتفاقاً بیش از گذشته در محل کار بودم در کنار افزایش حجم کار. به دلیل اینکه یکسری خلاء‌هایی از نبود برخی دوستان به وجود می‌آمد به هر حال افرادی باید برای پوشش دادن این جا‌های خالی حاضر می‌شدند.

بازگشت به رسانه‌های رسمی در دوره کرونا/ ما ناشران مرگ نیستیم

از رنجی که می‌بریم

رنج ما ابراز همدردی با کسانی بوده است که شغل و حرفه شان را به نحوی یا از دست دادند یا صنعت شان دچار مشکل شده است. ما روزانه با نویسنگان و ناشران زیادی سروکار داریم و در حال حاضر به جای اینکه از ایده‌های جدید و تولیدات تازه شان بگویند از غصه‌هایشان می‌گویند و ما هم پای درد و دلشان می‌نشینیم و شاید بتوان گفت این بزرگترین غصه این روزهایمان است.

در خبرگزاری به لحاظ حجم و دسترسی به اینترنت مشکل و مسئله‌ای نداشتیم. خود من حدود یک و نیم برابر افزایش مصرف داشتم و دلیل آن هم روشن است که به هر حال میزان رجوع به فضای مجازی و انواع و اقسام پلتفرم‌ها برای حضور در فضا این مسئله را به دنبال دارد.

از جهت حضور خبرگزاری در فضای مجازی هم در اینستاگرام رشد زیادی کردیم و خیلی از محتوا‌هایی که تولید کردیم از طریق این خروجی در اختیار مردم قرار گرفت به علاوه در کانال‌های خبرگزاری در پیام رسان‌های مختلف هم این رشد را مشاهده کردیم. اما طبق پیش بینی در سایت با افت بازدید مواجه شدیم که حاصل هجوم همگانی به رسانه‌های دیداری و شنیداری و کم رونق شدن بازار متن‌های بلند و تفضیلی است.

ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

علیرضا بهرامی، مدیر اداره اخبار فرهنگی و هنری خبرگزاری ایسنا

حداقل دوبرابر گذشته کار کردم، این افزایش هم دلایل مختلفی دارد دلیل جزئی آنکه خلاف تصور عمومی هم هست همین مسئله دورکاری است که فشار کار را بیشتر می‌کند. دلیل دیگر آن به بی سابقه بودن این دوره برمی گردد و با جرات می‌توان گفت که تأثیر آن از جنگ‌های جهانی بر جهان هم بیشتر است. حتّی در زمان جنگ جهانی هم تمام کره‌ی زمین به این وسعت تحت تأثیر یک پدیده قرار نگرفته بود. این موقعیت شبه جنگی برای کسانی که در در رسانه کار می‌کنند، استثایی است. او اگر در کل دوران کاری اش کار جدی نکرده باشد، حضور در این موقعیت باعث می‌شود که کار جدی کردن را یاد بگیرد. یعنی بعد از کادر درمان که در خط مقدم مبارزه با این دشمن مرموز قرار دارند، اهالی رسانه اهمیت ویژه‌ای دارند. کشفیات جدید این ویروس، لزوم تغییر عادات روزمره و اطلاع رسانی‌های لحظه به لحظه‌ای که باید به دست مخاطب برسد، بدون حضور کادر رسانه‌ای ممکن نبود.

مواجهه با این ویروس صرفاً یک مواجهه جسمانی نیست و مواجهه روحی با آن هم فقط مربوط به خوف نکردن در برابر آن نیست. اعضای خانواده‌هایی که طی مدت کوتاهی بخشی از خانواده شان را از دست داده‌اند و در شرایطی که عزیزانشان را به شکل غریبانه‌ای به خاک سپردند، مجبورند تنهایی در خانه بمانند، کسانی که گرفتار این ویروس شدند و باید روز‌های متمادی در یک اتاق در بسته بمانند و مثال‌هایی دیگر، همه و همه نشان می‌دهند که فقط اطلاع رسانی درباره‌ی اصول بهداشتی برای پیشگیری وظیفه رسانه‌ها نیست. همه‌ی این‌ها گواهی است بر اینکه کار کردن در این زمان با فشار و حجم بیشتری جلو رفت.

ما با همان سیاست حضور حداکثر یک سوم کارکنان پیش رفتیم در کنار رعایت مجموعه‌ای از اصول بهداشتی برای حضور کم خطرتر اعضای تحریریه و سایر بخش‌ها. مشکل ویژه‌ای در سازمان دهی خبرنگاران برای کار کردن نداشتیم چراکه به نظر می‌رسد کسانی که وارد حوزه‌ی اطلاع رسانی می‌شوند، خود به خود به دنبال تغییر جهان و بهبود وضع موجود هستند و از این جهت چالشی برای آن‌ها به وجود نیامد اتفاقاً شاید شانس ما و همه‌ی اهالی این حرفه بود که در این موقعیت قرار بگیریم و تجربه کار کردن در مواقع حساس را داشته باشیم.

بازگشت به رسانه‌های رسمی در دوره کرونا/ ما ناشران مرگ نیستیم

ما فقط ناشران مرگ نیستیم

به نظرم مهم‌ترین چیزی که اول از همه باید در مورد آن تصمیم گیری می‌کردیم تعیین یک استراتژی ذهنی در برخورد با این پدیده نو ظهور بود. من اولاً سعی کردم واقعیت رو به رویم را بپذیرم و بعد در تلاش بودم تا از این موقعیت ویژه فرصت‌های تازه‌ای بسازم. موقعیتی بی سابقه که در آن چراغ المپیک و جشنواره‌های بزرگ و نمایشگاه‌های مهم خاموش شده‌اند. امروز یک نوع هیجان پنهانی در وجودم احساس می‌کنم، از این جهت که در میدان عمل بعد از حدود بیست و پنج سال سابقه کار وارد کلاس درسی شده‌ام که شاید تجربه مجدد آن چند قرن طول بکشد پس سعی می‌کنم از کارم لذت ببرم.

شرایط جدید آوردگاهی بود که اهالی متخصص رسانه یعنی روزنامه نگاران حرفه‌ای، سربلندان آن بودند به این دلیل که توانستند معقولانه‌ترین برخورد را با موضوع داشته باشند. ما هم در سرویس فرهنگی ایسنا سعی کردیم فقط سیاهی‌ها و رنج‌های این مدت را پوشش ندهیم و مکمل خبر‌های تلخ باشیم و تلاش کردیم با تکیه بر ماهیت عناصر هنری مثل موسیقی و ادبیات، حال مردم را تغییر بدهیم یا حداقل به بهبود حال آن‌ها کمک کنیم، در این راستا بخشی از خروجی‌هایمان را به بازنشر آثار هنری اختصاص دادیم.

بازگشت به رسانه‌های رسمی

تولید محتوا در این مدت باعث شد تا به کسانی که تا پیش از این معتقد بودند دوران رسانه‌های رسمی در برابر فضای مجازی به پایان رسیده است، یادآوری بشود که اتفاقاً در مواقع بحران رجوع مردم به رسانه‌ای است که با استاندارد‌های حرفه‌ای بیشتری کار می‌کند؛ چون هم اعتماد بیشتری به آن‌ها دارند هم اینکه انگیزه‌های تجاری و خود خواهانه را به آن‌ها نسبت نمی‌دهند.

در مورد مصرف اینترنت همین قدر بگویم که برای شخص من به قدری افزایش پیدا کرده است که در این مدت تاندون دستم دچار آسیب جدی شده است و روزانه درد زیادی را تحمل می‌کنم.

منبع: مهر

انتهای پیام/ 900

نظر شما
پربیننده ها