به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، هر از گاهی شاهد دوگانهسازیهایی در فضای مجازی هستیم که با مقابل هم قراردادن مفاهیم ارزشی، بحثهایی بی نتیجه را دامن میزنند؛ از جمله متأخرترین این دوگانهها که چندین بار به بهانههای مختلف طرح شده است، دوگانه «عدالت و ولایت» است.
«ولیّ» در فرهنگ اسلامی به معنای «سرپرست» به کار میرود. پیامبر اکرم (ص) در غدیر خم دست حضرت امیر (ع) را بلند کرد تا جایی که همه حاضران این صحنه را به چشم دیدند و سپس فرمود: «هرکس که من مولای اویم، علی مولای اوست» و بدین طریق جایگاه مهم و رفیع ولایت آلالله را برای همه ادوار نمایان ساخت. این رویکرد یعنی تبیین جایگاه ولایت در جامعه اسلامی و تاکید پیامبر (ص) بر این امر که امت هرگز رها شده نیست و همواره «ولی» نقش اصلی و اساسی را در اداره جامعه بر عهده دارد؛ نشان از نقش کلیدی آن در میان مسلمین دارد، پس مردم باید ذیل زعامت و ولایت او حرکت کنند و به خیر و صلاح اجتماع خود دست یابند.
تبیین ارتباط میان عدالت و ولایت، منجر به روشنگری بسیاری از اذهان میشود چراکه برخی با شبههافکنی به دنبال آن هستند که هر بی عدالتی در جامعه را، به امر ولایت نسبت دهند و بگویند چرا در جامعه اسلامی که، ولی بر آن زعامت دارد شاهد بیعدالتی هستیم، حال آنکه در ادوار مختلف تاریخ اسلام به دلیل حضور دشمنان و افراد بی مایه همواره سایه بی عدالتی حتی در زمان ولایت و امامت ائمه اطهار (ع) در جامعه دیده میشد و آن حضرات بنا بر اقتضا و شرایط در هر موقعیتی که دست میداد از عدالت دفاع کرده و وارد میدان میشدند.
پیشتر در این باره گفتوگویی با «حجت الاسلام علیرضا پیروزمند»، انجام داده بودیم. در دومین گفتوگو با این موضوع، با «حجتالاسلام مصطفی جمالی»، عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم، نسبت میان این دو مفهوم یعنی عدالت و ولایت را بررسی کردهایم.
حجتالاسلام مصطفی جمالی با بیان اینکه بررسی ارتباط بین عدالت و ولایت مستلزم آن است که نگاهی دقیق به مفهوم ولایت و عدالت داشته باشیم، اظهار داشت: انسانها در این عالم به یک جریان ولایت و یک نظام ولایت مرتبط هستند که در رأس این نظام ولایت، ولایت الهیه قرار دارد که صراط مستقیم و عبودیت انسان در این عالم به معنای تولی تام به ولایت الهیه در تمامی شئون فردی و اجتماعی تلقی میشود که این معنا همان عهد توحید است که همه ما با خداوند بستهایم و هدف نهایی خلقت است (وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ)؛ لذا توحید در بالاترین مرتبه خود یعنی توحید عملی، مقامی است که انسان باید به نائل شود و بدین معناست که یک آهنگ بر تمامی شئون زندگی انسان حاکم گردد (حَتّی تَکُونَ اَعْمالی وَ اَوْرادی کُلُّها وِرْداً واحِداً).
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم ادامه داد: مرتبه دوم ولایت، ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است که طبق روایات و معارف دین ما، طریق جریان ولایت خداوند و تولی انسانها به ولایت خداوند میباشند؛ بنابراین اگر کسی بخواهد به مقام توحید و بندگی برسد باید تولی به ولایت اهل بیت (علیم السلام) داشته باشد که عین تولی به ولایت حضرت حق است، در واقع تنها طریق رسیدن به مقام توحید، تولی به ولایت اهل بیت (ع) است و در این راستا حتی انبیا الهی هم تنها از این طریق به مقام توحید میرسند. در حدیث سلسلهالذهب، امام رضا (ع) قبول ولایت را شرط ورود به دژ توحید میدانند.
این استاد حوزه تصریح کرد: بنا بر تحلیل فوق اصل دین، تولی به ولایت خداوند و ولایت اهل بیت (ع) است و این جریان ولایت و تولی از طریق مناسک و قواعدی در این عالم صورت میگیرد که این قواعد و مناسک، شریعت و توسط کلمات وحی و احادیث بیان شده است. به عبارت دیگر شریعت و قواعد دین، تناسبات جریان ولایت حضرت حق و اهل بیت (ع) هستند که بر اساس آن روابط انسان و جامعه انسانی شکل میگیرد که عین عدل و عدالت است.
حجت الاسلام جمالی افزود: بنابراین روابط عالم بر اساس جریان ولایت ساماندهی میشوند و بستر جریان ولایت و تولی را فراهم میکنند و این همان معنای عدالت است که حضرت امیر (ع) در موردش فرمود: «وَضْعُ کُلِّ شَیءٍ فی مَوْضِعِه»؛ بنابراین اگر روابط عالم بر اساس جریان تولی و ولایت ساماندهی شود و متناسب با این جریان نظاممند شود و هر چیزی در جای خود در این نظام قرار گیرد عدالت حاصل میشود؛ بنابراین عدالت ذیل ولایت معنا پیدا میکند و بدون ولایت عدالت تحقق عینی پیدا نمیکند. همچنانکه جریان کفر و شرک هم دم از عدالت میزنند، اما عدالت را متناسب با جریان ولایت و مدیرت خود تعریف میکنند و مثلاً الگوی نظام لیبرال دمکراسی را عین عدالت میدانند و حال اینکه از نگاه مکتب الهی عین ظلم است و اصلاً بدون جریان ولایت و تولی الهی تحقق عدل در عالم امکان پذیر نخواهد شد.
وی با بیان اینکه جریان ولایت در عالَم از ولایت الهی شروع و با ولایت اهل بیت ادامه مییابد، افزود: این ولایت در زمان غیبت نیز وجود داشته و در قالب ولایت فقیه جاری میشود؛ لذا در عصر غیبت هم تنها در ذیل تولی به، ولی فقیه با تقوا، مدیر، مدبر و عادل و دارای جمیع شرایط فقاهت امکان تحقق عدالت فراهم میآید و عدالت یعنی تناسبات جریان ولایت فقیه در جامعه متناسب با مراحل رشد و بلوغ جامعه. به عبارت دیگر اگر متناسب با جهتگیریهای رهبری، سیاستهای کلان جامعه، ساختارهای اجتماعی و برنامههای توسعه و پیشرفت ساماندهی و طراحی شوند، عدالت محقق خواهد شد.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم با اشاره به اینکه با ولایت کفر هیچ چیز سرجای خود نخواهد بود، افزود: هیچ وقت عدالت به مفهوم واقعی در دستگاه کفر و نظام سرمایهداری دیده نمیشود، لذا در عینیت هم میبینیم در جهان امروز چه ظلمهایی که تحت عنوان شعار عدالت و کرامت انسانی نشده است و نه تنها در مقیاس جهانی بلکه در جامعه خود هم عاجز از تحقق عدالت میباشند. هم اکنون همه ما شاهد فروپاشی نظام لیبرال دموکراسی همچون نظام سوسیالیستی میباشیم؛ دو تمدنی که هر دو ادعای تحقق عدالت را را داشتند و حال اینکه عدالت تنها در سایه جریان ولایت امکان تحقق دارد.
وی با بیان اینکه عدالت در سایه تحقق دین کامل به صورت تدریجی محقق میشود، اظهار کرد: جامعه در مسیر رشد است و در شرایط فعلی ادعا نداریم که اسلام به معنای واقعی کلمه در جامعه اجرا شده است، اما در این عصر ظلمت مدرنیته، میخواهیم به عصر جدیدی پای بگذاریم که همان عصر انقلاب اسلامی است و تحقق این امر تدریجی است، لذا در این مسیر تنها راه تحقق عدالت و خروج از ظلمت دنیای مدرن امروز، تولی به ولایت امام جامعه است، ولی فقیه رأس هرم ولایت و مدیریت در جامعه است و با اشراف به شرایط جهانی و منطقهای، بستر تحقق عدالت را در جامعه فراهم آورده و جامعه را به سمت دولت کریمه و حکومتِ عدالت جهان گستر و تحقق ولایت عظمی سوق میدهد.
منبع: مهر
انتهای پیام/ 900