به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، بسیجی شهید «عبدالعلی لطفی تیرتاشی» فرزند غلامعلی در سال 1348 در روستای تیرتاش گلوگاه به دنیا آمد و در چهاردهم اسفند 65 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.
وصیتنامه این شهید در ادامه میآید:
با سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش امام امت و با سلام بر خانواده شهدا، اسرا و مجروحین و با درود بر رزمجویان اسلام.
اینجانب «عبدالعی لطفی» متولد 1348 فرزند غلامعلی به عنوان یک نیروی بسیجی عازم جبهههای نور علیه ظلمت شدم و به خود وظیفه میدانم و شهادت را افتخار میدانم چون من یک سربازم و خود را خالص و مخلص در برابر خدای خود قرار دادهام و از هیچ چیزی هم باک ندارم و جز خدای خود که تا آخرین نیرو پیش میروم و من یک سربازم، وظیفهام نگهبانی از موزههای اسلام است و معبودم مرا به سوی خود خواست و با کمال میل به سویش میروم و خونم را در راه اسلام میدهم تا درخت اسلام بارور گردد و درخت ظلم و فساد جهانی ریشهکن گردد.
اگر من شهید شدم میدانم که دلتان آرام نخواهد گرفت ولی درخواست من این است که صبر کنید چون خداوند در قرآن کریم میفرماید: «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ»
به مادر و پدر عزیز:
من اگر نتوانستهام حق فرزندی را ادا کنم مرا حلال کنید. مرا با لباس مقدس بسیجیام دفن کنید و روی قبر من ننویسید ناکام، چون که به کام خود رسیدهام و کام من شهادت است و نگویید ما فرزندمان را داماد نکردیم که عروس شهادت در سنگر به آغوش کشیدم و گلولههای عین نقلهایی بود که بر سر من میبارید و برادران تشییع کننده به خاطر این است که داماد خود گرامی میدارند.
پدر و مادر عزیزم! شما شما به منزله چشم من هستید ولی امام به منزله قلب من. اگر انسان چشم نداشته باشد میتواند زندگی کند و اگر قلب نداشته مرده است.
پس امام را دوست بداریم و همیشه در نمازهایمان امام عزیز را دعا کنید و از پسر عمههایم میخواهم که آنچه خود میدانند در روز تشییع جنازهام انجام دهند.
و یک وصیت به شما همشهریهایم دارم که هیچ وقت امام را تنها نگذارید و همیشه جبهه را پر نگه دارید. در ضمن روز تشییع جنازهام پسرعمهام محمداسماعیل سخنرانی نماید و نمازم را آیت الله ایازی بخواند و در یکی از مراسمهای من برادر عزیز حاج شیخ «حسین زاهدی» سخنرانی نماید.
«خدایا خدایا ستارگان که رفتند تو خورشید را نگه دار»
والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته
انتهای پیام/