وصیت‌نامه شهید «عبدالعلی لطفی تیرتاشی»؛

شهیدی که جشن عروسی‌اش را در سنگر گرفت

در فرازی از وصیت‌نامه شهید «عبدالعلی لطفی تیرتاشی» آمده است: مرا با لباس مقدس بسیجی‌ام دفن کنید و روی قبر من ننویسید ناکام، چون که به کام خود رسیده‌ام و کام من شهادت است و نگویید ما فرزندمان را داماد نکردیم که عروس شهادت در سنگر به آغوش کشیدم و گلوله‌های عین نقل‌هایی بود که بر سر من می‌بارید.
کد خبر: ۳۹۷۶۹۵
تاریخ انتشار: ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۷ - 20May 2020

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس از ساری، بسیجی شهید «عبدالعلی لطفی تیرتاشی» فرزند غلامعلی در سال 1348 در روستای تیرتاش گلوگاه به دنیا آمد و در چهاردهم اسفند 65 در منطقه عملیاتی شلمچه به شهادت رسید.

وصیت‌نامه این شهید در ادامه می‌آید:

با سلام بر یگانه منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) و نائب بر حقش امام امت و با سلام بر خانواده شهدا، اسرا و مجروحین و با درود بر رزم‌جویان اسلام.

اینجانب «عبدالعی لطفی» متولد 1348 فرزند غلامعلی به عنوان یک نیروی بسیجی عازم جبهه‌های نور علیه ظلمت شدم و به خود وظیفه می‌دانم و شهادت را افتخار می‌دانم چون من یک سربازم و خود را خالص و مخلص در برابر خدای خود قرار داده‌ام و از هیچ چیزی هم باک ندارم و جز خدای خود که تا آخرین نیرو پیش می‌روم و من یک سربازم، وظیفه‌ام نگهبانی از موزه‌های اسلام است و معبودم مرا به سوی خود خواست و با کمال میل به سویش می‌روم و خونم را در راه اسلام می‌دهم تا درخت اسلام بارور گردد و درخت ظلم و فساد جهانی ریشه‌کن گردد.

شهیدی که جشن عروسی‌اش را در سنگر گرفت

اگر من شهید شدم می‌دانم که دل‌تان آرام نخواهد گرفت ولی درخواست من این است که صبر کنید چون خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ»

به مادر و پدر عزیز:

من اگر نتوانسته‌ام حق فرزندی را ادا کنم مرا حلال کنید. مرا با لباس مقدس بسیجی‌ام دفن کنید و روی قبر من ننویسید ناکام، چون که به کام خود رسیده‌ام و کام من شهادت است و نگویید ما فرزندمان را داماد نکردیم که عروس شهادت در سنگر به آغوش کشیدم و گلوله‌های عین نقل‌هایی بود که بر سر من می‌بارید و برادران تشییع کننده به خاطر این است که داماد خود گرامی می‌دارند.

پدر و مادر عزیزم! شما شما به منزله چشم من هستید ولی امام به منزله قلب من. اگر انسان چشم نداشته باشد می‌تواند زندگی کند و اگر قلب نداشته مرده است.

شهیدی که جشن عروسی‌اش را در سنگر گرفت

پس امام را دوست بداریم و همیشه در نمازهای‌مان امام عزیز را دعا کنید و از پسر عمه‌هایم می‌خواهم که آنچه خود می‌دانند در روز تشییع جنازه‌ام انجام دهند.

و یک وصیت به شما همشهری‌هایم دارم که هیچ وقت امام را تنها نگذارید و همیشه جبهه را پر نگه دارید. در ضمن روز تشییع جنازه‌ام پسرعمه‌ام محمداسماعیل سخنرانی نماید و نمازم را آیت الله ایازی بخواند و در یکی از مراسم‌های من برادر عزیز حاج شیخ «حسین زاهدی» سخنرانی نماید.

«خدایا خدایا ستارگان که رفتند تو خورشید را نگه دار»

والسلام علیکم ورحمه الله و برکاته

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار