چراغ راه-۴/

خانواده در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره)

امام خمینی (ره) نهاد مقدس خانواده را از بنیادی‌ترین، مهم‌ترین، طبیعی‌ترین و تاثیرگذارترین نهاد‌های اجتماعی می‌داند و درباره آن می‌فرماید: نقش خانواده و به‌خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است. اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد، به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان‌تر خواهد بود.
کد خبر: ۳۹۹۰۰۶
تاریخ انتشار: ۱۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۰۳:۱۰ - 31May 2020

خانواده در اندیشه و سیره عملی امام خمینی (ره)به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاع‌پرس، آسیب‌شناسی بنیادی خانواده به شناخت درست و نزدیک به واقع این نهاد بستگی دارد و تا این شناخت محور مباحث نباشد این کاروان راه به جایی نخواهد برد. برای این‌که بتوانیم نهاد خانواده را درست بشناسیم، فقط یک راه وجود دارد و آن رسیدن به تعریف، برنامه‌ها و دستورالعمل‌هایی است که دین اسلام برای نهاد خانواده ارائه کرده است.

آیا دین اسلام برای نهاد خانواده برنامه و دستورالعمل ارائه کرده است؟ آیا همه برنامه‌هایی که به نام اسلام ارائه شده و دستورالعمل‌هایی که در خانواده‌های مسلمانان به نام دین به مرحله اجرا گزارده می‌شود، قابل اعتماد است؟ اگر چنین نیست پس چه باید کرد؟ آیا در این میان کسی یا کسانی هستند که اندیشه و سیره عملی آنان در نهاد خانواده بازگوکننده برنامه‌ها و دستورالعمل‌های دین اسلام باشند؟

یکی از فقهایی که توانست اسلام را درست بشناسد و مهم‌تر این‌که آن را در زندگی خود پیاده کند، امام خمینی (ره) بود. علامه شهید محمدباقر صدر درباره امام خمینی، چنین می‌گوید: «در امام خمینی (ره) ذوب شوید چنان‌ که ایشان در اسلام ذوب شده است.»

امام خمینی (ره)، نهاد مقدس خانواده را از بنیادی‌ترین، مهم‌ترین، طبیعی‌ترین و تاثیرگذارترین نهادهای اجتماعی می‌داند و درباره آن می‌فرماید: «نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسیار حساس است. اگر فرزندان در دامن مادران و حمایت پدران متعهد، به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسان‌تر خواهد بود. اساس تربیت از دامان پاک مادران و جوار پدر شروع می‌شود و با تربیت اسلامی و صحیح آنان استقلال و آزادی و تعهد به مصالح کشور پایه‌ریزی می‌شود.»

امام خمینی، یکی از مهم‌ترین وظایف‌ خانواده را نقش تربیتی آن می‌داند. این خانواده است که اساس و بنیان صحیح تربیت، باید درآن نهاده شود. پیامبر اسلام (ص) درباره نهاد مقدس خانواده چنین می‌فرماید: «در اسلام بنایی که نزد خداوند محبوب‌تر از ازدواج باشد، نهاده نشده است.»

در مکتب اسلام نهاد خانواده جایگاهی منحصر به فرد و بی‌بدیلی دارد که هیچ سازمان و نهادی نمی‌تواند کارآیی آن را داشته باشد.

امروزه بسیاری از کشورها، نظام آموزش و پرورش را همانند قلب در بدن می‌دانند و بیشترین بودجه را به این وزارت خانه اختصاص می‌دهند. دین اسلام با آن‌همه ارزش و اعتباری که برای علم و علم‌آموزی قائل است، برای نهاد مقدس خانواده بیش از آن ارزش قائل است؛ چنانچه امام خمینی فرمود: اگر فرزندان در دامان مادران و حمایت پدران متعهد به طور شایسته و با آموزش صحیح تربیت شده و به مدارس فرستاده شوند، کار معلمان نیز آسانتر خواهد بود. به همین جهت، اهمیت و کارآیی خانواده بیش‌تر از آموزش و پرورش رسمی است.


ارکان اصلی نهاد خانواده، مرد و زنی هستند که با پیوند زناشویی پایه‌های این نهاد را تشکیل می‌دهند. برای شناخت این نهاد ساده و در عین‌ حال مهم و تاثیرگذار، بهتر است در قدم اوّل، نظر امام را نسبت به این پایه‌ها و ستون‌ها بدانیم؛ چون دانستن نظر ایشان که همان نظر اسلام است، درباره زن و مرد، تأثیر زیادی در جایگاه آنان در داخل نظام خانواده دارد.

امام خمینی در این‌باره می‌فرماید: «اسلام زن‌ها را در مقابل مردها قرار داد؛ نسبت با آن‌ها تساوی دارند. البته یک احکام خاص به مرد است که مناسب با مرد است، یک احکام خاص به زن است. این نه این است که اسلام نسبت به زن و مرد فرقی گذاشته است.»

از سخنان امام خمینی (ره) به دست می‌آید که ما در بحث خانواده، با دو انسانی سروکار داریم که در اصل انسانیت هیچ فرقی باهم ندارند و هم‌سانند؛ البته هرکدام ویژگی‌های خاص خودش را نیز دارند. زن و مرد در عین همسانی نوعی و انسانی، از ویژگی‌های جسمی و روانی متفاوت نیز برخوردار هستند. تفاوت‌ها به گونه‌ای است که وقتی در کنار هم قرار می‌‌ گیرند، مکمل‌ می‌شوند و از زن و مرد ناقص، انسانی کامل به وجود می‌آید.

امام علی (ع) می‌فرماید: «مادام که تفاوت‌ها در میان مردم موجود باشد، خیر و صلاح مردم تضمین شده است و آن زمان که تفاوت‌ها برداشته شود، هلاکت و نابودی مردم قطعی است.»

بنابراین، پویایی، تکامل و سعادتمندی در تفاوت‌هاست؛ بدین معنا که باید از توانایی‌هایی که منشأ آن گرایش‌ها و سلیقه‌های مختلف است، استفاده کنیم. اگر تمایزها را برداریم، دیگر زن و مرد بودن و تشکیل نهادی به نام خانواده معنا ندارد.

واقعیت‌های موجود در خانواده و کارهای اجتماعی، درک و پذیرش اصل تفاوت‌ داشتن را آسان‌‌تر کرده است. همگی می‌دانیم که نادیده گرفتن تفاوت‌های طبیعی و سعی در همانندسازی زن و مرد در غرب، هلاکت و نابودی نظام خانواده را در پی‌داشته است.

پس ارکان نهاد خانواده مرد و زنی هستند که در اصل انسانیت هیچ برتری نسبت به یکدیگر ندارند. اما تفاوت‌هایی دارند.


بحث انتخاب همسر را با یک پرسش آغاز می‌کنیم، آیا هر مرد و زن به صرف این‌که یکی مرد و دیگری زن است، می‌توانند با هم زندگی مشترکی داشته باشند؟

در پاسخ به این پرسش، امام خمینی (ره) می‌فرماید: «اسلام، انسان‌ساز است؛ می‌خواهد انسان درست کند. قبل از این‌که شما ازدواج کنید به زن گفته است چه مردی را انتخاب کن به مرد گفته چه زنی را انتخاب کن و… آنی [توجه به ویژگی‌های شریک زندگی] که همه قوانین دنیا از آن غفلت دارند، هیچ توجه به آن ندارند اسلام به آن توجه دارد.»

می‌بینیم که امام خمینی (ره)، صرف زن و مرد بودن را کافی نمی‌داند بلکه به چگونه بودن آنان نیز توجه کرده است. امام در نامه‌ای که به فرزندش، فریده مصطفوی، نوشته‌اند به این امر توجه نموده‌اند: «نامه شما واصل، از سلامت شما خوش‌وقت شدم. قبلاً جواب نامه شما را داده‌ام و تبریک امر خیر را گفته‌ام [ازدواج خانم فرشته اعرابی نوه امام] امید است خداوند تعالی برای آن‌ها سعادت و سلامت و خیر مقدر فرماید. مورد بسیار خوب است، لابد خود جوان را هم تحقیق کرده‌اند.»

از محتوای نامه به دست می‌آید که در زندگی خانوادگی امام به این دستورالعمل اسلامی که با چه کسی باید ازدواج کرد اهتمام داشته و به آن عمل می‌کردند. نکته دیگری که از نامه امام استفاده می‌شود این است که ایشان خانواده داماد را می‌شناخته و مورد تایید بوده است. پس توجه به این‌که خانواده‌های دختر و پسر، خانواده‌های خوبی باشند مهم است؛ اما کافی نیست. لذا امام این دغدغه را داشته که خود داماد چگونه جوانی باشد.

امام خمینی به فرزندانش سفارش می‌کنند که هوای مادرتان را داشته باشید. «مادران گرچه همه نمونه‌اند لکن بعضی از آنان از ویژگی‌های خاصی برخوردارند و من در طول زندگی ما مادر محترم تو و خاطراتی که از او در شب‌هایی که با اطفال خود می‌گذراند و در روزها نیز دارم، او را دارای این ویژگی‌ها یافتم. اینک به تو ای فرزند [سید احمد خمینی] و به سایر فرزندانم وصیت می‌کنم که کوشش کنید در خدمت به او و در تحصیل رضایت او پس از مرگ من، همان‌گونه که او را از شما راضی می‌بینم در حال زندگی و پس از من بیشتر در خدمتش بکوشید.»

در اعتبار و ارزش خانه‌داری همین بس که امام خمینی حاضر است تمام ثواب عبادت خود را با ثواب خانه‌داری نوه‌اش عوض کند. جای تأسف نیست که جامعه اسلامی از این مبانی بسیار مهم اسلامی که می‌تواند راه‌ گشای بسیاری از مشکلات خانوادگی که به خاطر اشتغال زنان در خارج از منزل به وجود می‌آید، بی‌اطلاع باشد. این بدان معنا نیست که امام با اشتغال زنان در خارج از خانه مخالف باشد؛ بسیاری از خانم‌ها به خاطر این‌که خانه‌داری را نوعی کلفتی و بردگی می‌دانند، برای آزادی و مفید نشان دادن خود به کارهای بیرون از خانه روی می‌آورند و می‌بینیم که این گرایش در میان خانم‌ها، روز به روز افزوده می‌شود.

نکته دیگری که از سیره عملی امام استفاده می‌شود این است که اهمیت دادن به کارهای داخل خانه و محترم شمردن آن، سبب می‌شود که زن نسبت به وظیفه خویش در قبال خانواده که هماهنگ با فطرت، سلیقه و توانایی آنان است دچار شک و تردید نشود.

نکته بسیار مهم و کابردی که در زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) وجود داشت، این بود که ایشان در هیچ شرایطی از خانه و خانواده غافل نبوده است. این نقطه برجسته در کارنامه کسی است که مشغله‌های زیاد و مهمی داشت. با آن‌همه دردسری که برای امام به وجود می‌آوردند، امام وقتی را برای خانواده گذاشته، برای آن‌ها نامه می‌نویسد و مرتب خانواده را در جریان کارهای خود قرار می‌دهد و از احوال آن‌ها نیز با خبر می‌شود.

امام در نامه‌ای به همسرش می‌نویسد: «مرقوم شما پس از مدت‌ها انتظار واصل شد [همسر امام برای دیدن اقوام به ایران آمده بود] مثل این‌که شما از نجف که خارج شدید دیگر از فکر ماها بیرون رفتید و خیال نکردید از دیر آمدن کاغذ، ما نگران می‌شویم. در هر حال ان‌شاء‌الله تعالی خوش و سالم باشید. ماها بحمدالله تعالی سلامت هستیم و می‌گذرانیم و… از سلامت خودتان ولو به دو کلمه ما را در هر هفته یا لااقل در هر دو هفته مطلع کنید.»

امام خمینی (ره) در مناسبت‌ها و اعیاد بیش از پیش به فکر خانواده بودند. در میان نامه‌های امام به چند نامه برمی‌خوریم که عید را به خانواده تبریک گفته و برای هریک عیدی نیز فرستاده است؛ «احمد عزیزم مرقوم مورخ ۱۰ صفر واصل، سلامت و سعادت شما را خواهانم و … مبلغ یک هزار تومان فرستادم برای عیدی شما و خانم محترمه و سه دختر [دختران امام] هر یک، دویست تومان.»

اهتمام امام به خانواده و در اولویت قرار دادن آن، برای بسیاری از خانواده‌ها می‌تواند الگوی خوبی باشد. کم‌نیستند کسانی که به خاطر کارهای اقتصادی، تحقیقاتی و… خانه و خانواده را به کلی فراموش کرده‌اند که مشکلات جبران ناپذیری را در پی‌داشته است.

پیداست که دوستی و محبّت در آغاز تشکیل خانواده، امر لازمی است که در حقیقت محرک زندگی جدید به حساب می‌آید و همین‌ طور تداوم و حیات این زندگی نیز به دوستی و محبّت بستگی دارد. یکی از مواردی که موجب آسیب جدی در روابط زناشویی می‌‏شود، این است که زن یا مرد، احساس کند همسرش نسبت به او بی‌‏توجه و یا نسبت به گذشته کم‌علاقه شده است. مرد یا زنی که چنین تصوری را از طرف مقابل‏ در ذهن داشته باشد، احساس بی‌‏ارزشی و پوچی خواهد کرد که در نهایت این بی ‏توجهی و بی‌‏محبّتی، زمینه‏ ساز تنش و اختلاف می‌شود.

این بحث را در سیره عملی امام خمینی (ره) که گوش به زنگ نیازهای روحی و روانی همسرش‌ بود، پی می‌گیریم. امام نامه دارد به همسرش که می‌توان از لابلای آن به رابطه‏ ای سرشار و لبریز از محبّت ایشان با همسرش پی‌برد: «تصدقت شوم، الهی قربانت بروم، در این مدت که مبتلای به جدایی از آن نور چشم عزیز و قوت قلبم گردیدم، متذکر شما هستم و صورت زیبایت در آیینه قلبم منقوش است؛ عزیزم، امیدوارم خداوند شما را به سلامت و خوش در پناه خودش حفظ کند. [حال] من با هر شدتی باشد می‌گذرد؛ ولی به حمدالله تاکنون هرچه پیش آمد، خوش بوده و الان در شهر زیبای بیروت هستم. حقیقتا جای شما خالی است، فقط برای تماشای شهر و دریا خیلی منظره خوش دارد. صد حیف که محبوب عزیزم همراهم نیست که این منظره عالی به دل بچسبد.»

این نامه توانسته دورنمایی از زندگی خانوادگی امام را به تصویر بکشد. زندگی خانوادگی امام، حکایت از آن دارد که احساس عاشقانه نه تنها حفظ که روز به روز تقویت و جوانه‌های بیشتری برای شکفتن پیدا ‌کرد است. امام در نهاد خانواده و کنار همسر به آن آرامش و سکون و محبّتی که خداوند نوید آن را داده رسیده است. حالا که از آن شهری با صفا که جویبارهای عشق و محبت در آن جاری و نسیم آرامش در آن می‌وزد، دور شده، بی‌تابی می‌کند. هیچ شهر و منظره زیبایی حتی عروس خاورمیانه لبنان نمی‌تواند به دل امام بچسبد.

امام خمینی (ره) و فرزندان

کودک، انسانی کوچک است، با همان روح و حساسیت یک انسان بزرگسال. مشکل از اینجا است که کوچکی او بر رفتار، عکس‌العمل و قضاوت‌های ما تاثیر می‌گذارد. بسیاری، کودکان را دست‌کم می‌گیرند، چرا که آنان به لحاظ ظاهری کوچک و ناتوانند. روی هم رفته این نگاه‌ها و به تبع آن قضاوت‌ها، سبب شده انسان به تنهایی نتواند مسیر کمال را برای کودکان خویش ترسیم نماید. یکی از دانشمندان به این عجز و ناتوانی اعتراف می‌کند: «نشان دادن دورنمای زندگی ممکن نیست؛ زیرا زندگی اساساً راز نهانی است و رودخانه‌ای است که سرچشمه آن نا پیداست و در سیر تکامل آن نکته‌ها و باریکی‌های بی پایانی است که اندیشه را در آن راه نیست تا چه رسد به بیان و گفتار»

حق این است که انسان بدون کمک و راهنمایی دین، قادر نخواهد بود که راه درست را پیش پای فرزندانشان بگذارند. گرچه علماء و دانشمندان تلاش‌های بی‌وقفه و ارزشمندی در زمینه‌ کشف دنیای کودکان و نوجوانان انجام داده‌ و راهکارهای زیادی را ارائه کرده‌اند.

امام خمینی (ره) با الهام از منبع وحی و الگوگیری از زندگی اهل‌ بیت (ع) توانسته‌ برنامه‌های جامع و کاملی برای فرزندان خویش ترسیم نماید و آن را در رفتار خود با فرزندان عملی سازد. آن‌چه برای ما در این قسمت مهم است، سیره عملی امام در برخورد با فرزندان است.

یکی از مسائل بسیار مهم و حیاتی در مواجهه با فرزند، شناخت و درک آن است. پس از شناخت این عضو جدید و تازه از راه رسیده، می‌توان در باره آینده او تصمیمات بهتری اتخاذ نمود.

تضاد اندیشه و افکار بین نوجوان و کهن سال، طبیعی و بر اساس حکمت و مصلحت است. در رفتار با فرزندان، مهم درک این تضاد‌ها و احترام گذاشتن به افکار آنان است. بسیاری از اختلافات و بی‌نظمی‌هایی که خانواده‌ها با آن مواجه‌اند، ناشی از پافشاری هریک از والدین و فرزندان بر افکار خود و تحمیل آن بر دیگری است. امام خمینی (ره) در این باره می‌فرماید: «بچه شیطون است او باید شیطنت کند و بچه‌ای که یک گوشه بیفتد و بخوابد، چهارزانو بنشیند، این بچه نیست، بزرگسال است.»

فرمایش امام در باره کودکان، نشانگر این مطلب است که عالم کودکی با بزرگسالی تفاوت دارد؛ یعنی سن کودکی اقتضای بازی‌گوشی دارد، در حالی‌که بزرگسالی اقتضای وقار و متانت. بنابراین، امام با دنیای کودکان آشنا بوده است. نکته بسیار مهم تربیتی که در این زمینه به دست می‌آید، این است که در مقام تعامل، این پدر و مادر و بزرگسالان هستند که باید خود را در شرایط سنی کودکان قرار دهند و با آن‌ها کودکی کنند نه این‌که از بچه‌ها بخواهند که مثل بزرگترها باشند.

امام خمینی (ره) به این نیاز کودک توجه ویژه داشت. مرحوم حاج احمد آقا در باره بازی کردن امام با بچه‌ها، این‌گونه نقل می‌کند: «بارها شده بود که من وارد اتاق می‌شدم و امام مرا نمی‌دیدند. می‌دیدم که امام با زانو روی زمین نشسته‌اند و پسرم علی روی دوششان سوار است. خیلی دلم می‌خواست از آن صحنه‌ها عکس بگیرم، اما می‌دانستم که امام نمی‌گذارند.»

امام خمینی (ره) در بازی‌های بچه‌ها شرکت می‌کرد و بقیه خانواده را نیز راهنمایی می‌کرد که چه بازی‌هایی برای کودک مفید است. امام خطاب به فاطمه طباطبایی می‌گوید: «بگذار بچه آزاد باشد و بچه‌ها با محیط و طبیعت اطرافشان بازی کنند، بچه‌هایی که در خاک بزرگ می‌شوند خیلی سالم‌ترند تا آن بچه‌هایی که لای زرورق بزرگ می‌شوند.»

درباره محبت کردن امام خمینی (ره) به بچه‌ها مواردی زیادی نقل شده است که به چند نمونه اکتفا می‌کنیم: «علی، خیلی به امام علاقه داشت. در مقابل، آقا هم خیلی به ایشان علاقه‌مند بودند. روزی نبود که علی امام را نبیند. امام قبل از ظهر می‌خوابیدند، ما مواظب بودیم که مبادا علی آقا ایشان را از خواب بیدار کند و … [بالاخره یک روز این اتفاق می‌افتد] این بچه خودش را روی آقا انداخت و آقا را بیدار کردند. ایشان بدون این‌که کوچک‌ ترین حرفی بزنند، بچه را بغل کردند و در آغوش گرفتند و بنا کردن به بوسیدنش.»

از سیره امام خمینی (ره) به دست می‌آید که ایشان، تنها به دوست داشتن و حتی به رفتارهای محبت‌‌آمیز با فرزندان اکتفا نمی‌کردند؛ بلکه این دوستی را به طرف اعلام می‌کرد که شما را دوست دارم. امام شعر زیبای در باره نوه عزیزش علی دارد که بیانگر همان ابراز دوستی است:

فارغ از هر دو جهانم به گل روی علی                          از خم دوست جوانم به خم موی علی
طی‌کنم عرصه ملک و ملکوت از پی دوست                    یاد آرم به خرابات چو ابروی علی

بنابراین در امر محبت، مهم این است که در کودک این باور به وجود بیاید که کسی او را دوست دارد. بهترین راهکار عملی امام خمینی (ره) برای تقویت این باور، ابراز و اعلام دوستی به فرزندان است.

زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) نشان می‌دهد که ایشان آن‌چنان بین گفتار و کردارشان پیوند زده بود که فرزندان با تمام وجود، اندوخته‌های فکری، ارزش‌های والای انسانی و خصلت‌های نیکو را در وجود پدر لمس می‌کردند.

خانم زهرا مصطفوی فرزند امام می‌گوید: ایشان با عمل و سلوکشان بیشتر از سخنانشان به ما می‌آموختند، رفتار و کردار ایشان نمونه عینی اخلاق اسلامی را در ذهنمان تداعی می‌کرد و مصاحبت با ایشان اثر خاصی در روح و روان ما برجا می‌گذاشت. خوب به یاد دارم که آرام از خواب برمی‌خاستند و به نماز می‌ایستادند و سعی می‌کردند هنگام وضو، صدای گام‌هایشان آرامش دیگران را برهم نزند. غالباً دیگران را نه با کلام که با عمل به ادای فرایض دعوت می‌کردند و همواره سعی داشتند کلام حق را با حلاوت و شیرینی و آرامش و ملاطفت قرین سازند، هرگز در این خصوص به عتاب متوسل نمی‌شدند و عبادت خدا و انجام واجبات را در نظر دیگران سنگین و طاقت‌فرسا جلوه‌گر نمی‌ساختند. همسرم به جهت عادت خانوادگی، دخترم را از خواب صبحگاهی بیدار می‌کرد و به نماز وا می‌داشت. امام وقتی از این ماجرا خبردار شدند، برایش پیغام فرستادند که: «چهره شیرین اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن» این کلام آن چنان مؤثر افتاد و اثر عمیقی بر روح و جان دخترم به جای گذاشت که بعد از آن خودش سفارش کرد که برای اقامه نماز صبح به موقع بیدارم کنید.

خانم فریده مصطفوی فرزند دیگر امام می‌گوید: کارهای دینی به ما دیکته نمی‌شد، در خانواده وقتی ما رفتار امام را می‌دیدیم، خود به خود در ما تأثیر می‌گذاشت و همیشه سعی می‌کردیم مثل ایشان باشیم، ولو این‌که مثل ایشان نمی‌شدیم. از نظر تربیتی، خود ایشان برای ما یک الگو بودند، وقتی کاری را به ما می‌گفتند، انجام ندهید و ما می‌دیدیم که ایشان در عمرشان آن کار را نمی‌کنند، قهراً ما هم انجام نمی‌دادیم.

مثلاً به ما می‌گفتند: باید نماز بخوانید، خودشان از نیم ساعت به ظهر وضو می‌گرفتند و مشغول نماز خواندن می‌شدند و ما هم داخل حیاط مشغول بازی کردن بودیم و … ولی یک بارهم به ما نگفتند که الان دست از کارتان بردارید، موقع اذان است، دست از بازیتان بردارید و بایستید برای نماز.

در این نموداری که امام خمینی (ره) آن را برای فرزندانش با رفتار خویش ترسیم ‌نموده شاخص‌های آن، ارتباط با خدا، صداقت و راستی و … به گونه‌ای است که نمی‌توان اندازه آن‌ها را با عدد و ارقام نشان داد. با توجه به این نمودار و شاخص‌های آن که فرزندان امام با تمام وجود آن‌ها را لمس کرده است، آثار تربیتی ژرف و ماندگاری را در وجود بچه‌ها نهادینه کرده است.

در جامعه امروزی، بسیاری خانواده‌ها از آرامش و آسایش بی‌بهره‌اند. در حالی‌که نهاد خانواده برای رسیدن به آن، بنا نهاده شده. برای برون‌رفت از این مشکلات، بهترین راه‌حل این است که زندگی خانوادگی امام خمینی (ره) را که مورد قبول خانواده‌ها بوده و آن را به عنوان الگو می‌پذیرند به جامعه معرفی کنیم تا چراغ راهی باشد برای کسانی که در صدد ایجاد و تقویت یک خانواده سالم، پویا، با نشاط، صمیمی، معنوی و اخلاقی هستند.

انتهای پیام/ 151

نظر شما
پربیننده ها