به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل، کتاب «مرا دکتر خطاب نکن» نگاهی کوتاه به زندگی شهید دکتر «داود اصغری» از جانبازان شهید استان اردبیل دارد که به کوشش «لیلا نظری گیلانده» به نگارش در آمده است.
این کتاب 222 صفحه ای را انتشارات «خط هشت» در سال 1395 به سفارش و حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس چاپ و منتشر کرده است.
برشی از متن کتاب:
«تابلویی به ارزش یک دنیا»، روایت دکتر سراج مهاجری، دوست و همکار شهید دکتر داود اصغری
در چند سالی که با هم بودیم، هیچگونه برخوردی با هم نداشتیم.
تازه بعدها متوجه شدم که دکتر گاهی دچار دردی از ناحیه شکم می شود.
دکتر اکبر پیرزاده دوست مشترک من و دکتر اصغری بود.
او قبل از من دکتر اصغری را می شناخت و مدتها با هم بودند.
می گفت دوران آموزش پزشکی عمومی و تخصصی را با هم گذرانده اند.
بعدها به من می گفت که دکتر سابقه حضور در جبهه و جنگ تحمیلی دارد و آنجا مجروح شده است.
برای همین بود که گاهی دچار حملات درد شکم می شد.
یک بار که دوباره دردش شروع شد، او را معاینه کردم، دیدم که قسمتی از جدار شکم او وجود ندارد.
این باعث شده بود که در یک طرف شکمش ایجاد فتق کرده و تقریبا سمت چپش برجسته باشد.
همین باعث شده بود که دچار انسداد ناقص روده ها شده و روش درمانی او طوری می شد که باید بیمار را تحت مراقبت قرار دادیم.
بعد از پند روز اگر مراقبت ها به خوبی صورت می گرفت، بهبودی حاصل می شد.
یکی دو بار ایشان را معالجه کردیم و این باعث شد که دیگر من پزشک معالج او باشم.
چندین بار او را بستری می کردم که آن هم به خاطر انسداد نسبی روحیه هایش بوده و علت آن هم جراحی هایی بود که در دوران جنگ اتفاق افتاده بود.
شایع ترین علت انسداد روده باریک چسبندگی های ناشی از اعمال جراحی قبلی است.
هرچه میزان عمل جراحیدر شکم وسیع تر باشد میزان چسبندگی به همان نسبت زیاد می شود.
دکتر هم قسمتی از روده هایش را بریده بودند و حتی مدتی هم روده هایش بیرون از شکمش مانده بود و همه اینها باعث و بانی چسبندگی روده هایش می شد.
پوست شدیدا به روده هایش چسبیده بود و به راحتی می توانستیم حرکات روده را داخل شکم ببینیم.
انتهای پیام/