به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، در زمان فعالیت شهید بهشتی در فرایند استقرار و تثبیت انقلاب اسلامی، بحرانها و تهدیداتی پیش روی نظام قرار داشت که شهید بهشتی ضمن تلاش فراوان، با بهرهگیری از ظرفیتهای اندیشهورزی و نهادسازی به رفع و مدیریت بحرانها و تهدیدات پرداخت.
در ادامه نحوه مقابله و مواجهه شهید بهشتی با این بحرانها را بررسی میکنیم.
نحوه مواجهه با جریان سازش با قدرتهای بزرگ
یکی از تهدیدات و مشکلات در اوایل پیروزی انقلاب، ظهور جریان سازشکار بود که تلاش داشت از مواضع انقلابی و اصیل دور شده و به سمت سازش با قدرتهای سلطهگر گام بردارد. نتیجه این سازش، ایجاد فرصتهای لازم برای قدرتیابی مجدد قدرتهای استعماری در ایران و رسوخ سیاسی استکبار در بدنه نظام بود؛ به همین منظور، شهید بهشتی بارها در تقریرات، پیامها و سخنرانیهای خود در مجامع عمومی به نفی جریان سازش پرداخت و سعی کرد با توصیف ماهیت این جریان خطرناک، افکار عمومی را نسبت به آن آگاه سازد.
او در یک سخنرانی که در نوزدهم بهمن ۱۳۵۸ در اصفهان داشت، دو جریان سازشکار و جریان خط امام را مورد بررسی قرار داد و تاکید کرد که جریان سازش در تقابل با آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی است. در اندیشه بهشتی، خط امام و انقلاب نیز یگانه راه رستگاری امت ایران معرفی میشود و در نقطه مقابل آن، خط سازش با آمریکا و متحدین غربی اش راه ذلت و وابستگی خواهد بود.
وی در تشریح تهدید و بحرانآفرینی سازشکاران عنوان میدارد؛ «یک سازش خیانتکارانه آگاهانه است به این معنی که گروهها، یا اشخاص یا باندهای سیاسی که میخواهند در ایران به حکومت و قدرت برسند با قدرتهای بیگانه مانند آمریکا مذاکره میکنند و میگویند ما حاضریم که حکومت را دست بگیریم و شما هم مطمئن باشید که منافع شما هم نادیده گرفته نخواهد شد...»
تاکید بر خط امام و آرمانهای انقلاب اسلامی، توصیه به مردم نسبت به هوشیاری در قبال تفکر سازشکاری، سخنرانیهای انتقادی علیه سازش کاران و عواقب آن، برخورد قاطع با عوامل سازشکار، رشد دادن بینش و آگاهی مردم در مناظرات تلویزیونی و... از جمله اقدامات دکتر بهشتی در مواجهه با جریان سازشکار بود.
مواجهه با جدائیطلبها
به اعتقاد شهید بهشتی، عدهای از افراد خودفروخته داخلی و برخی از عوامل استکباری در درون جامعه تلاش میکنند تا تفرقه و تشتت آراء به وجود بیاید و در این مسیر از هر حربهای بهره میگیرند. قصد آنها براندازی نظام، تضعیف جمهوری اسلامی ایران، تشنج اجتماعی و کاهش استقلال سیاسی ایران است. به همین منظور، شهید بهشتی از همگان میخواهد تا سطح آگاهی خود را در برابر این قضایا افزایش دهند تا پیام انقلاب به خوبی منتقل شود و از حوادث نامترقبه جلوگیری شود.
شهید بهشتی تاکید میکند که «همین روزها گروههای مختلفی میکوشند در ضمیر بیدار و آگاه مردم و موجودیت جمهوری اسلامی جدائی به وجود بیاورند و به القای ایدئولوژیهای گوناگون میکوشند؛ بنابراین نقش شما این است که پیام و اخبار انقلاب را و گزارشات مربوط به انقلاب را و آگاهیهای لازم را آن طور که حق هست به توده مردم از پیرو جوان و از هر شهری و روستائی و کارگر و کشاورز و پیشهور منتقل کنید.»
به اعتقاد بهشتی، جدائیطلبها میتوانند منجر به تفرقه، تضعیف و آسیبپذیر شدن نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شوند. برای مقابله با تفرقهافکنی و تشتتهای جدائیطلبان، شهید بهشتی در سخنرانیهای مختلف به هوشیارسازی و آگاهی بخشی به مردم پرداخت و در زمینه عملیاتی، به تشکیلات و سامان دادن به احزاب سیاسی دست زد و همگان را به صلح، آرامش و وحدت دعوت کرد.
روشنگری در مواجهه با منافقین و اندیشه التقاط
یکی دیگر از تهدیدهایی که آن روزها جمهوری اسلامی را تهدید میکرد و در تقابل با نظام قرار گرفت، سازمان مجاهدین خلق بود. این جریان از خرداد ۱۳۶۰ به مبارزه مسلحانه روی آورد و در هفتم تیر همان سال نیز دست به یک جنایت بزرگ زد.
شهید بهشتی، منافقین را برای تداوم و حیات انقلاب اسلامی خطرناک میدانست و به همین دلیل خواستار مقابله با آنها بود. او با افشاگری و سخنرانیهای روشنگرانه خود، گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران را معرفی میکرد و تحلیلهای درون گروهی آنها را برای همگان آشکار میساخت. او کوشید تا چهره واقعی سازمان منافقین را برای همگان عیان کند.
وی طی یک سخنرانی در دهم اردیبهشت ۶۰ گفت: «.. در تشکیلات مجاهدین خلق به یک خواهر تشکیلاتی اجازه نمیدهند که در انتخاب همسرش خود او تصمیم بگیرد... و تازه اینها مدعی آزادی و اعطای منزلت به انسان هستند. نوجوانان و جوانان ما باید از این روشهای استالینی اینها باخبر شوند و بفهمند که اینها سمبل ارتجاع یعنی بازگرداندن جامعه آزاد شده ما به استبداد استالینی هستند.»
شهید بهشتی مترصد مقابله با «گرایش غیراسلامی و تفکر التقاطی» بود و در این مسیر توصیه میکرد: «از همه خواهران و برادران باایمانی که در برابر کسان دیگر، کسانی که دارای بینشهای انحرافی یا التقاطی هستند، قرار گرفتهاند، استدعا میکنم در برابر اینها با قدرت منطق، با شکیبایی، با بردباری، با قدرت ســازندگی قرار بگیرید.» وی اندیشههای التقاطی که ناشی از برداشتهای سطحی برخی از احزاب و گروههای سیاسی است را برای استمرار اندیشهها و آرمانهای انقلاب اسلامی مضر میدانست و تاکید میکرد که اندیشه پویای اسلامی باید از گزند تفکرات شرقی و غربی ایمن بماند و در عین حال، فهم عمیق و گسترده در جامعه، بین اشخاص، گروهها و احزاب سیاسی رواج بیابد. از این رو، همگان را به دوری از «اکتفا کردن به معانی سطحی و ظاهری قرآن و حدیث» رهنمود میساخت و تاکید داشت برای رسیدن به اهداف و مقاصد گروهی و شخصی نباید اندیشهها و افکار متفاوت را با یکدیرگر آمیخته ساخت و اینگونه مسیر انحراف عقیدتی و فکری را مهیا کرد.
انتهای پیام/ 151