به گزارش خبرنگار دفاعپرس از مشهد، شهید «حسين جوان نامى» در اول آبان 1336 در «چناران» متولد شد. شش ساله بود كه به اتفّاق خانواده به مشهد آمد.
بعد از پيروزى انقلاب به بسيج پيوست و بعد از مدتی به عضویت سپاه پاسداران درآمد. زندگی مشترک خود را در 25 سالگى آغاز كرد و حاصل سه سال و نيم زندگى مشترك آنها دو فرزند بود.
همسر شهید جوان در خصوص ویژگیهای اخلاقى شهيد مىگويد: «از نظر اخلاقى نمونه بود. در زندگى مشترك به جز محبّت و احترام چيزى از او نديدم. دائماً خنده بر لب داشت و از كسى ناراحت نمیشد. ضمن بجا آوردن نماز اول وقت، هيچگاه از نماز شب و نماز جمعه غافل نبود. هيچ روزى را بدون قرائت قرآن شروع نمىكرد و هيچ شبى را بىوضو نمىخوابيد.»
سيّد كاظم حسينى - از دوستان شهيد جوان مىگويد: «همه او را دوست داشتند، آن قدر به ما نزديك بود كه فرقى با برادر براى ما نداشت، لذا همه به او احترام میگذاشتيم.»
جعفرقلی جواننامی پدر شهيد در خصوص انس بین شهید برونسی و فرزند شهیدش میگويد: «او با شهيد برونسى دوست صميمى بود. شهيد برونسى یک بار که به خانه ما آمده بود این مطلب را بیان کرد که من آنچه را كه از خدا خواستم گرفتم! از او پرسیدم مگر از خدا چه خواستى؟ شهید برونسی پاسخ داد همين حسين را، از او میپرسیدم مگر اين حسين كيست؟ شهید برونسی جواب داد او از ملائكه است.»
همسر شهيد حال و هوای شهید جوان را در آخرین اعزام اینگونه روایت میکند: «دفعه آخرى كه حسين مىخواست به جبهه برود، لباس داماديش را پوشيد. به او گفتم: هيچ وقت با اين لباس به جبهه نمیرفتى. در جواب گفت: من به ميهمانى خدا مىروم. همین طور هم شد او این بار به مهمانی رفت که همیشه در انتظارش بود و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.»
سيد كاظم حسينى در خصوص نحوه شهادت حسين میگويد: «فرمانده محور که به شهادت رسید فرمانده لشکر از شهید جوان خواست تا مسئوليّت محور را عهدهدار شود. او به منطقه عزيمت كرد. هنگام پيشروى گلوله خمپاره در كنار شهید جوان به زمين نشست و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.»
حسين جوان نامى مسئول محور عملیاتی لشکر 5 نصر، در هفتم بهمن 1365 در عمليّات «كربلاى 5»، در منطقه «شلمچه» به شهادت رسيد و پیکر مطهر این فرمانده خراسانی پس از تشییع در بهشت رضا به خاك سپرده شد.
فرازی از وصيّتنامه شهید
«شهادت زينت آل محمّد (ص) و ميراث مكتب اوست. پس چه باك از شهادت كه خود تولدى نوين است كه خود تازه آغاز زندگى شريف و جاويد است. اين راهی بود كه عزيزان ما، غنچههاى امت ما، انتخاب كردند و رفتند و رسالت بزرگى را به دوش من گذاشتند و من هم لبيك گفتم و رفتم و اين بار را به دوش امت حزباللّه خواهم گذاشت.»
انتهای پیام/