بررسی وضعیت هنرهای تجسمی در گفت‌وگوی دفاع پرس با سید محمد فاطمی

هنر باید حس دوست داشتن انقلاب و دفاع مقدس را در مردم تقویت کند

استاد طراحی دانشگاه هنر با بیان اینکه یشتر تابلوهای سطح شهر هنری نیستند بلکه فقط تابلو اطلاع رسانی هستند، گفت: باید وقتی در شهر قدم می‌زنیم نفس ما با نفس شهدا شکل پیدا کند.
کد خبر: ۴۰۶۲۲
تاریخ انتشار: ۱۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۷ - 08March 2015

هنر باید حس دوست داشتن انقلاب و دفاع مقدس را در مردم تقویت کند

به گزارش خبرنگار سرویس فرهنگی خبرگزاری دفاع مقدس، دومین بخش گفتوگو با "سید محمد فاطمی" استاد طراحی دانشگاه هنر به بررسی مسئله هنرهای تجسمی و به خصوص نقاشی و میزان سواد بصری جامعه مربوط میشود.

دفاع پرس: اهمیت هنرهای تجسمی چقدر است و محیط پیرامونی جامعه چقدر در ایجاد فضای انقلاب و روحیه مقاومت نقش داشته است؟

سطح سواد بصری درباره هنرهای تجسمی در مردم ایران پایین است و دلیل آن نیز عدم آموزش است، مسئولین به سواد بصری مردم توجه نکردهاند در صورتی که اگر امروز در یک کشور اروپایی نمایشگاه هنرهای تجسمی از اساتید برجسته آن کشور برگزار شود شاید نصف مردم کار خودشان را تعطیل کنند و برای تماشای اثر هنری به نمایشگاه بروند. ما در ایران کاری نکردهایم، هنرمندان معاصرمان کلیه کارهایشان که در دوران انقلاب و دفاع مقدس انجام دادهاند فقط مختص به همان مقطع بوده است.

مردم را عادت دادهایم به کارهای از جنس طبیعت، گل، باغ و درخت. سطح سواد بصری مردم در همین حد پرورش داده شده است. به همین دلیل مردم ما با طرحها و رنگها تعامل برقرار نمیکنند. سواد بصری کم است و این دلیل عامل عدم برقراری تعامل بصری است، وقتی مخاطبمانمان از دیدن کارهای رئال خسته میشوند و با دیدن منظره یک باغ احساس راحتی و ارتباط و تعامل میکنند همه اینها نشانه همین امر است که سواد بصری پایین است.

ما باید سواد بصری جامعه را بالا میبردیم که اگر روزی در حوزه انقلاب و دفاع مقدس کار مدرنی انجام شد این ها را مردم ببینید، حس کنند، بفهمند و ارتباط برقرار کنند. متاسفانه در تلویزیون هم بعضی مواقع که آموزش نقاشی پخش میشود تدریس نقاشی گل و گیاه است اگر آموزش و فرم نیز گنجانده شود شاید سواد بصری مردم متفاوت بود.

بالابردن سطح سواد هنری جامعه نیاز به کار دارد؛ در دفاع مقدس نوحههای "کویتیپور" و "آهنگران" نمونههای از یک کار هنری موفق بودند، یک سخنرانی و دکلمه خوب هم میتواند یک کار هنری باشد.

کارهای تجسمی دوران دفاع مقدس که در تمامی لشکرها بر روی در و دیوار نقش بسته بود فضایی را ایجاد میکرد که رزمندگان را به لحاظ اعتقادی، روحی و معنوی آماده میکرد.

دفاع پرس: فهم و سواد بصری ما را در چه راهی کمک میکند؟

اطراف ما همه هنرنمایی خداوند است، طبیعت نیز یکی از این هنرمندیهای خداست. چطور نمیتوانیم تمام این زیبایها را به شکلی ترسیم کنیم که مردم با آن ارتباط برقرار کنند یعنی ما وظیفه داریم که خلق کننده باشیم. هنرمندان خلق کننده اثری هستند که متعلق خداوند است و از نگاه مردم دور است، هنرمند آن را میبیند و بر روی بوم و خلق میکند، عکس میگیرد و در معرض دید مردم قرار میگذارد به واسطه همین امر مردم و نسبت به زیبابی که خداوند خلق کرده تحریک میشوند.

اگر تصویر یک منظره را برروی یک بوم و یا عکس در معرض دید قرار بدهیم مورد توجه قرار میگیرد و مردم به جستجوی این منظره میروند و متوجه میشود که همه این مکانها را رفتهاند ولی به آن توجه نکردهاند.

وقتی حضرت امام(ره) میفرمایند"هنر دمیدن روح در کالبد جامعه است" میفهمیم که هنر جایگاه خوبی دارد. شادی و نشاط ویژگی و مولفه هنرهای تجسمی است که به واسطه آن میتوان جامعه را به آن سوق داد، ما نتوانستهایم شادی و نشاط را توسط هنرهای تجسمی به زندگی مردم وارد کنیم، به همین علت مردم به هنرهای تجسمی هیچ نوع علاقهای نشان نخواهند داد.

دفاع پرس: ایجاد فضای پیرامونی با استفاده از ابزار هنر چقدر در ذائقه تاثیر دارد؟

بدون شک فضای اطراف ما در ذائقه سازی تاثیر دارد. شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" خیلی جاها نوشته میشد و گفته میشد این نمونهای از ذائقه سازی آن زمان بود. هنرهای تجسمی به عنوان هنری تاثیر گذار این کارکرد را داشت، نصب تابلوهای مختلف در سطح جبهه با مضمونهای "رزمنده لبخند بزن"، موقعیتهای مختلف مناطق، که با تصویری از شهید مورد نظر نقش میبست روشهای رایج آن زمان بود؛ همین کارها نیز برای رزمندگان و به خصوص کسانی که با آن شهید ارتباط داشتند و او را دیده بودند و از رشادتهایش با خبر بودند در روحیهشان تاثیر داشت. دیدن تصاویری که روی دیوار نقاشی شده بود، بعضی از کارهای تجسمی که از حرکت رزمندگان و فرمها و گوشههایی از عملیاتها وقتی برای رزمندگان به نمایش گذاشته میشد، لذت بخش بود.

استفاده از رنگها در فضاهای نظامی برای رزمندگان شادی آور بود، با اینکه فضای جنگ فضای تیر و ترکش بود اما این آثار ماندگار میشد و خیلی ساده بود این تختهها که رنگی روی آن پاشیده و نوشته میشد مقر "حاج همت" خیلی تاثیر گذاری میکرد. رنگ زمینه این تابلوها و نوشتهها تاثیر گذار بود. همه بچهها این تابلوها را دوست داشتند.

دفاع پرس: این ذائقه سازی چقدر ادامه داشت و آیا امروز نیز ان کاربرد و کارکرد گذشته را دارد؟

ذائقه سازی هنری در مقطعی فقط برای جنگ انجام شد و این کار ادامه دار نبود. امروز متاسفانه تبلیغاتی که روی در و دیوار میبینیم این کارها نه تنها جایگاهی ندارد بلکه در سطح شهر به یک شکلی ایجاد آلودگی تصویری ایجاد کرده و ذهن مردم را مخدوش میکند چون همه ارگانها بدون هیچ نوع سازماندهی نسبت به کار و تاثیرات آن مشغول نقاشی معابر و دیوارهای شهرند.

بسیاری از کارهایی که ارگانها بر دیوار، تابلوها و معابر انجام داده هم پوشانی دارند و در بسیاری از موارد نوع چینش تابلوها جوری است که کار اصلا دیده نمیشوند.

بعضی از تابلوها هم هیچ مخاطب شناسی برروی آن نشده است، هیچ نوع مخاطبی را نه تنها جذب نمیکند بلکه آنها را دفع میکند، چون قبل از کار و اجرا فکری نمیشود که باید از چه روشی و چه شعاری در مناطق مختلف استفاده شود.

دلیل آن هم این است که همه کارهای ما دقیقه آخر انجام میشود و فکر میکنیم همه مردم آن را میببینند در حالی که اینطور نیست. ما آسیب شناسی نسبت به کارهایمان نداریم، در کنار آلودگی هوا و... در حال اضافه کردن آلودگی تصویری هم هستیم. عکس شهیدی که باید در جایگاه خودش به تصویر کشیده شود تا مردم با دیدن آن لذت ببرند به قدری در اتوبانها و معابر مختلف تکرار میشود که دیده نمیشود، دلیل همه این نارساییها تجمع زیاد تابلوهاست.

ما باید کل تابلوهایمان را جمع کنیم تا به معنای واقعی رسالت اصلی هنر را در نشان دادن انقلاب و دفاع مقدس را ببینیم. همپوشانیهای موجود در حال ایجاد یک آلودگی تصویری است که به عکس امام و شهدا لطمه میزند و از میزان تاثیر گذاری آن میکاهد.

مراکز فرهنگی نیاز به سازماندهی و ساماندهی دارند باید دور هم گرد آیند و فکر کنند تا در هفته دفاع مقدس چه طرحی را روی تابلوها طراحی کنند. چندین طرح صحیح و درست انتخاب شود تا مخاطبین به سمت هنر جذب شوند. نمیتوانیم یک طرح انقلابی درباره دفاع مقدس را در شمال شهر و همان طرح را دوباره در جنوب نیز تکرار کنیم چون سلیقه مردم هر منطقهای تفاوت دارد.

دیدگاههای مردم نسبت به هنرهای تجسمی فرق دارد و ما باید این مباحث را بلد باشیم که در کدام منطقه چه کاری برای آنها لذت بخش است و همان کار را انجام دهیم، نباید با یک دید مردم را نسبت به کارهای هنری یکی بدانیم.

در خیلی از استانها یک طرح گرافیکی را از تهران کپی میکنند و در شهر خودشان نقاشی میکنند و اصلا توجه نمیکنند که بافت شهرشان با تهران متفاوت است، ذائقه مردم تهران در هر منطقه با مناطق دیگر تفاوت دارد؛ مردم از نظر دیدگاه و برخورد با مباحث هنری، یکسان نیستند و اصطلاحا سطح سواد بصری هر منطقهای فرق میکند.

بیشتر تابلوهای سطح شهر هنری نیستند بلکه فقط تابلو اطلاع رسانی هستند، تبلیغی هنری نیست، اطلاع رسانی است. در این تابلوها به مردم اطلاع میدهیم. چرا که در این تابلو طرحی که به نمایش گذاشته شده است عکس رزمندهای است که در آن نوشته شده "هفته دفاع مقدس مبارک". اگر جایگزین آن طرحی باشد که برای مردم تداعی کند که هفته دفاع مقدس شروع شده است نه با نوشته آنگاه میتوان به آن اسم تابلوی هنری داد.

چیزی نمیزنیم که برای مردم زیبایی ایجاد کند، مردم لذت ببرند و وقتی از خانه بیرون می آیند از دیدن آن حظ کنند.

بعضی مواقع ما با طرحهایی که به دیوار میکشیم به شهید هم ظلم میکنیم. در جایی تصویری از یک شهید و فرزندش را نقاشی کرده بودند که پسر بچه در حال گذاشتن گل بر صورت پدر است. ما با این عکس مشکلی نداریم اما باید فکر کنیم زمانی که شخصی از خانهاش میآید ما با این تصویر چقدر توانستهایم بر این مخاطب تاثیر گذار باشیم. با کمک هنر باید کاری کنیم که حس دوست داشتن انقلاب و دفاع مقدس در مردم تقویت شود تا همیشه در ذهنشان باشد، با کار ضعیف این اتفاق رخ نمیدهد و امکان ندارد. چیزی نمیزنیم که برای مردم زیبایی ایجاد کند، مردم وقتی از خانه بیرون میآیند لذت کنند و حظ ببرند.

یک کاری در مقطع زمانی ممکن است جواب بدهد اما شرایط فرق کرده است، دیگر بدون کارشناسی تکرار رویه گذشته امکان پذیر نیست ما نباید کارهای گذشته را انجام دهیم، اگر موضوعات را کارشناسی کنیم ممکن است کار دیگری را خلق کنیم و در خصوص همان شهید، جوابی را که میخواهیم بگیریم.

ما باید دنبال همان زیبایی باشیم که حضرت زینب(س) در روز عاشورا دید! نوع نگاه ایشان به زیبای را باید بررسی و از آن الگو بگیریم، باید برویم و ببینیم حضرت زینب(س) از این همه خون ریزی، مصائب امام حسین(ع)، شهادت حضرت ابوالفضل عباس(ع) و دیگر فرزندان برادر چه چیزی برایش زیبا بود و آن زیبایی را استخراج و ترسیم کنیم.

مگر خون و بریدن سر زیبایی دارد که حضرت زینب(س) فرمودند "من به غیر از زیبایی چیزی را ندیدم" چطور ما نمیتوانیم آن زیبایی را در سطح شهرمان ترسیم کنیم تا مردم از شهدا، جنگ و انقلاب بریده نشوند؟ چرا ما نمیتوانیم این کار را بکنیم؟ چرا نمینشینیم و فکر کنیم؟ چرا آلودگی ایجاد میکنیم و چرا ذهن مردم را مشغول میکنیم؟

یک نور پردازی خوب خیلی تاثیر گذار است، در نور پردازی میتوان شهید را خوب نشان داد، خود این نور پردازی عاملی میشود که وقتی نگاه میکنند در دل این نور پردازی عکس شهید و بحث شهادت لذت بخش میشود و مردم این زیبایی را لمس میکنند. هر موقع توانستیم به این درک برسیم که چطور حضرت زینب(س) چطور توانست این زیبایی را درک کند و آن زیبایی را ترسیم کنیم میتوانیم برای شهدا کار کنیم. متاسفانه نه من و نه هیچ کس دیگری نتوانسته است این زیبایی را درک کنند و این بزرگترین عیب است، چون ما نمیخواهیم.

ما در مجموعههای مختلف با نوع نصب بیلبوردها بحث میکنیم که این کارها را انجام ندهید، شما هیچ نوع مخاطبی را جذب نمیکنید.

همه دستگاهها به آمار و تعداد کارها بسنده میکنند که در هفته دفاع مقدس تعداد زیادی تابلو زدهایم و به دنبال زیبایی شهر نیستند که شهر را با همان عکس شهید زیبا کنند. با عکس شهید زیبایی درست کنیم، بیافرینیم. باید وقتی در شهر قدم میزنیم نفس ما با نفس شهدا شکل پیدا کند، با دیدن خیلی از تصاویری که پشتش کار هنری شکل گرفته است، نفس ما آن زمان گره میخورد.

تعداد خیلی کمی از مردم به تابلوهای ما توجه میکنند چون ما نخواستیم زیباییهای دفاع مقدس را به نمایش بگذاریم و زیبا ببینیم و آن را دوست داشتنی کنیم. به همین خاطر دوست داشتنیش نمیکنیم و نخواهیم کرد چون تکلیفمان فقط نوشتن آمار است.

هنرهای تجسمی در کشور به هیچ وجه به طور درستی به کار گیری نشده است و اصلا به آن توجهای نشده است ما فقط فکر میکنیم تابلوهایی که در سطح شهرها کار کردهایم یک کار هنری است که مردم را جلب میکند. فکر میکنیم ولی این طور نیست و اصلا هیچ مخاطبی را جذب نمیکند.

من معتقدم برای کار ابتدا باید کارشناسان و روانشناسان هنری جمع شوند درباره موضوعات مختلف فکر کنند که چه طرحی را باید با توجه به پارامترهای مورد نظر کار کنند و سپس طرحها را روی کاغذ و بوم بیاورند و سپس به فضا حضور داده شود.

یک کار هنری مثل فیلم "شیار۱۴۳" وقتی جلوه هنری دارد مردم آن را میبینند و لذت میبرند، این همان جنگ است و مخاطب همان جنگ را میبیند ولی از آن بدش نمیآید که دوباره تیر و تفنگ و توپ و خمپاره و زخم است. رشادتها را میتوان در فرمهای مختلف نشان داد، فقط نباید به یک فرم کفایت کرد، یک فیلم ساده جواب میدهد.

گفتوگو از ولی منصوریان

انتهای پیام/

نظر شما
پربیننده ها