گروه استانهای دفاعپرس - «حمید جهانگیر فیضآبادی» راوی دفاع مقدس؛ سالیان درازی که از وقوع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس مردم ایران میگذرد، در آشفتهبازار فراموشی و بیاعتنایی نسبت به ثبت و ضبط خاطرات صحیح، دقیق و بیواسطه رزمندگانی که خود خالق خاطره یا در متن خاطره بودهاند، افرادی مغرضانه، جاهلانه و بدون تحقیق، با داستانپردازی و نقل خاطرات هیجانی و بیپایه و اساس، دست به تحریف حقایق و وقایع دفاع مقدس میزنند. برای زدودن این تحریفات، راهی دشوار، علمی و طولانی پیش روست تا واقعیتهای دفاع مقدس برای آیندگان بهصورت شفاف و بیپیرایه بازگو شود و همیشگی بماند.
تحریف دفاع مقدس میتواند ضربات جبرانناپذیری به هدف و ماهیت این دفاع مشروع وارد کند. بهطور مثال باگذشت بیش از ۱۴۰۰ سال از واقعه عظیم عاشورا و تحریفات فراوان آن، علامه شهید مطهری سه جلد کتاب مینویسد و به مقابله با تحریفات این واقعه میپردازد. تا جایی که برخی علما تأکید میکنند اگر به دنبال شرح درست واقعه جانگداز عاشورا هستید، بروید روضههای نشنیده را بخوانید.
علاوه بر این، باگذشت سالیان متمادی از دفاع مقدس، بسیاری از وقایع و اتفاقهای آن دوران از ذهن و اندیشه رزمندگان اسلام زدوده و محوشده است. چه بسیار رزمندگانی که هیچ خاطرهای از آن دوران طلایی به یادشان نمانده یا جزئیات خاطره، مکان، زمان، افراد و موقعیت خاطره را از یاد بردهاند. این موضوع آنچنان بغرنج و فراگیر است که اغلب فرماندهان و رزمندگانی که با آنها سروکار داریم، از وقایع خیلی مهم و زبانزد آن روزها هم چیزی به یاد ندارند و در برخی موارد، اطلاعاتشان ناقص، دارای اشتباهات فاحش و با نقلقولهای متفاوت است. امام خامنهای دراینباره میفرمایند: «فراموشی و تحریف دو آسیب و خطر بزرگی است که در کمین هر حادثه بزرگ تاریخی قرار دارد و نخبگان، فرزانگان و دستاندرکاران عرصه دفاع مقدس، با شناساندن دقیق این ذخیره و گنجینه فرهنگی، اجازه ندهند این حماسه دستخوش فراموشی و تحریف شود.»
بهطورکلی میتوان راویان و سخنرانان در دسته اول و تشکیلات دستاندرکار روایتگری را در دسته دوم، از جمله اقشار آسیبپذیر در بروز تحریف و فراموشی در خاطرات دفاع مقدس عنوان نمود.
در ریشهیابی عواملی که زمینه تحریف ارزشهای دفاع مقدس را در جایگاه روایتگری فراهم میسازد، میتوان به عدم مطالعه کافی، عدم اعتمادبهنفس، استفاده از شنیدههای گوناگون و نقلقولهای غیرمستقیم و اعتماد به فضای مبهم مجازی، مطالعه و استناد به کتب غیر مستند و تائید نشده، خودبزرگبینی، خودکمبینی، زیادهگویی، تکیه بر خواب و خرافات و نقل معجزات بیاساس، عدم تحقیق و پژوهش در مورد دیدهها و شنیدهها و ناتوانی در تطابق آنها با واقعیتهای دفاع مقدس، دستکم گرفتن دشمن، القای برتری بیشازحد دشمن و استحکامات و تجهیزات و نیرو و عدم باور روحیه شجاعت، جنگاوری و معنویت رزمندگان، بلوف، اغراق، مبالغه و دروغ در بیان خاطرات، عدم شجاعت کافی در رد برخی تحریفات پرتکرار، اصرار بر گریاندن و فریاد کشیدن هنگام روایتگری، اصرار بر شوخی و مزاح و خنداندنهای بیمورد هنگام روایتگری، ورود بیشازاندازه به کنایه و اشاره و تمثیل و حواشی، عدم نتیجهگیری و انطباق خاطره با آیات و روایات و بیانات امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اشاره کرد.
در ریشهیابی عواملی که زمینه تحریف ارزشهای دفاع مقدس را در جایگاه تشکیلات دستاندرکار روایتگری فراهم میسازد، میتوان به عدم نظارت، مدیریت، بازبینی، بازخوانی، کنترل و بررسی متون دفاع مقدس، ایجاد اتاق فکر تخصصی در مورد تولیدات دفاع مقدس اعم از کتاب، داستان، خاطره، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، فیلم سینمایی، نظارت و تذکر جدی به راویان دفاع مقدس و تشویق و تنبیه و اعمال محدودیت و تعلیق در هر سطحی، عدم شناخت کافی راویان و بررسی سوابق و سطحبندی دقیق و علمی آنها، تفاوت کتابهای مرجع، اطلسهای نظامی و بیانات فرماندهان در رده مشترک ارتش و سپاه، عدم وجود یک مرکز مشترک آمار و اطلاعات، عدم پشتیبانی مادی و معنوی راوی اشاره کرد.
شاید همه ما نمونههایی از تحریفات دفاع مقدس را دیدهایم؛ جدا شدن سر شهید و یا حسین(ع) گفتن سر تا لحظات و ثانیهها و حتی دقایق (!)، اصرار روایتگران به دادوفریاد و تمرکز بر گریاندن مخاطب (روایتهایی از این دست احساسی و هیجانی است؛ هیجانی که بلافاصله فروکش میکند، زودگذر است، تأثیر منفی دارد. بازدهی ندارد و ضد ارزش میشود، داستانسراییهای مبالغهآمیز از خوابیدن تخریبچیها روی سیمهای خاردار یا دویدن در میدان مین به جهت پاکسازی درحالیکه باید اذعان داشت مسئولان آموزش گردانهای تخریب همواره بهگونهای عمل میکردند که تخریبچیها در اوج آمادگی به سر میبردند و منطبق بر آموزشها، عمدتاً نیاز نمیشد که یک تخریبچی با دویدن در میدان مین، معبری برای رزمندگان دیگر باز کند.
مضاف بر این نمونهها میتوان به اغراق در ماجرای تونل سری پشت نهر خین در عملیات والفجر 8 و طرح موضوع سخیف حضور بانوان در خطوط مقدم که متأسفانه در فیلمهای سینمایی شاخصی نظیر اخراجیها، معراجیها و عبور از میدان مین نیز بروز و ظهور یافت؛ درحالیکه اولاً هیچ خانمی در خطوط مقدم حضور نداشت، دوماً خانمها در شهرهای عقبه مشغول کارهای امدادرسانی، پشتیبانی و فرهنگی بودند و سوماً در شرایطی که در زیر آتشبارهای دشمن، ثانیهها سرنوشت یک عملیات را رقم میزدند، برای رزمندهها وقت عشق و عاشقی باقی نمیماند و چطور میتوان لحظه ضد ارزشی رویارویی یک رزمنده با معشوق خود در خطوط مقدم را به تصویر کشید، درحالیکه شهید مهدی زینالدین حتی حاضر نشد در شب عملیات تصویر نوزاد دختر خود را ببیند که مبادا منجر به تأثیر سوء در او بشود.
روایتشده که در شب عملیات بدر، روحانی گردان در سخنرانی گفته بود که پس از شهادت، حورالعین به استقبال شهید میروند و بسیجی نوجوانی از میان جمعیت با صدای بلند پرسیده بود: «اینها را فراموش کنید حاجآقا. بگویید امام حسین (ع) چه زمانی برای شفاعت ما خواهند آمد.» و این نمونهای از اوج معرفت رزمندگان ما در هشت سال جهاد و حماسه است و باید متأسف بود که عدهای برای گرمتر کردن بازار روایتگری خود، با اغراق و مبالغه مظاهر معرفت شهدای والامقام دفاع مقدس را تحت تأثیر قرار میدهند.
در تبیین راهکارهای بررسی صحتوسقم خاطرات دفاع مقدس، باید در هر مورد سند هر روایت مشخص باشد، نقلقول از دیگران باید کاملاً دقیق و مستند باشد، زمان، مکان و گوینده روایت مشخص شود، روایت هر واقعهای، بدون واسطه شنیده شود، منابع کتاب و روایتهای نقلشده مورد تائید باشد؛ مثل مرکز تحقیقات جنگ، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، سپاه، بنیاد شهید و امور ایثارگران، ارتش و جهاد، مطالعه و تحقیق کتب تحلیلی و شناخت مناطق و عملیاتهای دفاع مقدس صورت گرفته باشد (برخی از نویسندگان جبهه ندیده درحالیکه تجربهای از مبانی و معانی دفاع مقدس ندارند، راهها، شهرها، مسافتها، وقایع، اتفاقات را در روایات خود بهغلط ذکر کرده و اشتباهات فاحشی مرتکب میشوند)، در بیان و ثبت روایت، باید اصل صداقت رعایت شود و بزرگنمایی، اغراق و تحریف صورت نگیرد. (برخی نویسندگان دفاع مقدس، برای اینکه اثرشان مخاطب پسند شود، بهدروغ، تحریف و اغراق روی میآورند) و درنهایت هدف و منظور از روایت و خاطره باید کاملاً مشخص شود (بسیاری از روایتها و خاطرات بهظاهر زیبا و احساسی و حماسی از زبان دشمن با اهدافی خاص تولید و در فضای حقیقی و مجازی دستبهدست میشوند).
نباید از انصاف و عدالت خروج کرد و گاهی یک خاطره از زبان دو یا سه نفر و بیشتر نقل میگردد که تفاوتهایی در جزئیات آنها وجود دارد؛ این موضوعی طبیعی است، چون هرکسی خاطره را از دید و منظر خود نقل میکند و نباید این تفاوت قرائتها را بهمثابه وقوع تحریف بدانیم. علاوه بر این، توجه داشته باشیم که فضای مبهم مجازی به هیچ وجه منبع قابل اعتمادی برای استناد به خاطرات صحیح دفاع مقدس نیست، حتی اگر سایت و کانال معتبری آن را منتشر کرده باشد ولذا باید همواره در هنگام بهرهبرداری از منابع، به دانستههای میدانی، نقل افراد معتبر و البته تطبیق روایات مختلف بهمنظور استخراج تناقضها هم رجوع داشت.
انتهای پیام/