به گزارش خبرنگار دفاعپرس از ساری، سردار «حمیدرضا رستمیان» فرمانده یگان عملیاتی ۲۵ کربلا و از فرماندهان دفاع مقدس به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت رزمندگان مازندرانی در کربلای خانطومان به بیان خاطرات و شرح واقعه این عملیات پرداخت که بخش پنجم آن را در ادامه میخوانید.
نبرد روز هجدهم اردیبهشت
بخش زیادی از رزمندگان یگان ویژه ٢۵ کربلا در منطقه عمومی القراصی مشغول اجرای ماموریت و مقابله با تکفیریها بودند. ساعت ٧ صبح بود که بیسیم قرارگاه... با ما تماس گرفت و گفتند که با آتشهای ادوات و محمول خود ارتفاع ده خونه را زیر آتشها بگیرید. به سرعت یک قبضه تفنگ ١٠۶م م، یک قبضه توپ ٢٣ م م محمول، به سمت ارتفاع ده خونه جهت مقابله با دشمن حرکت کردند.
برادر مجتبی هم بعنوان دیدهبان ویژه عازم منطقه عمومی ده خونه شد تا با دیدهبانی گلولههای پشتیبانی آتش (خمپاره اندازها، راکت انداز ١٠٧م م) را بر روی مواضع دشمن هدایت کند. چهار نفر از فرماندهان و عناصر قرارگاه... و محور...، متاسفانه در بالای ارتفاع فوق با نیروهای نفوذ کننده دشمن که شبانه بر بالای این ارتفاع پنهان شده بودند درگیری تن به تن داشتند.
با حضور و اجرای موثر آتشهای مختلف ضمن وارد کردن تلفات قابل توجه به دشمن، توانستند چهار نفر را نجات دهند. درگیری تا ظهر روز هجدهم ادامه داشت. برادر مجتبی بر اثر تیرتراشهای دشمن مجروح شده و به سختی از منطقه درگیری به عقب انتقال داده شد. نقش آتش بارهای ادواتی، محمول یگان بسیار موثر بود. رزمندگان یگان ویژه ٢۵ کربلا، علاوه بر پدافند در منطقه عمومی القراصی و ماموریت احتیاط منطقه، پشتیبانی آتش خوبی را انجام میدادند. آماد و پشتیبانی یگان مشغول تغییر و تحول امکانات، تجهیزات به یگان جایگزین بود.
ردههای مانوری و پشتیبانی رزم یگان مشغول نبرد با دشمنان در منطقه عمومی جبهه القراصی و ارتفاعات ده خونه بودند. آن روز با درگیریهای مختلف با دشمنان تکفیری سپری گشت. از طرف قرارگاه... اعلام شد که ساعت ١۶در موقعیت قرارگاه... جلسه بوده، حتما فرمانده یگان شرکت نماید. از زمان و تاریخ جلسه معلوم بود که یشترین موضوع در مورد اقدامات دشمن در تصرف جبهه خانطومان و اهداف آینده آنان خواهدبود.
جلسه با حاج قاسم
ساعت ١۶ بود که خودمان را به موقعیت قرارگاه... رساندیم. در ورود به داخل محوطه قرارگاه... با اقدامات کنترلی مواجهه شدیم که اقدامات امنیتی بیشتری نسبت به جلسات عادی قبلی داشت. حدس و گمانمان بر این بود که سردار حاج قاسم سلیمانی در جلسه امروز حضور دارند. وارد محل جلسه شدیم، در گوشهای نشستیم و مشغول گوش دادن به سخنان گوهر بار فرمانده دلها شدیم. سردار سلیمانی در سخناناش گفت: دشمن از شرایط آتش بس سواستفاده کرد و بسرعت خودش را تقویت و آماده نموده و اقدام به اجرای عملیات نمود.
ما نباید دشمنان را دست کم بگیریم، جبهه النصره، خودش یک ارتش هست که دارای تانک و نفربر، تجهیزات پیشرفته، بوده و مستقیما از طرف ترکیه، اردن، عربستان، اسرائیل غاصب و... پشتیبانی و تقویت میشود. لشکر ٢۵ کربلا در جبهه خانطومان، که یکی از نامناسبترین خطوط پدافندیمان بود. خیلی عالی و سلحشورانه با تکفیریها جنگیدند و مقاومت ١۴ الی ١۵ساعته رزمندگان این لشکر و فاطمیون مانع از موفقیتهای دشمنان شد. اگر این مقاومت و ایستادگی نبود، ما تمام فتوحات سالهای ١٣٩٣ و ١٣٩۴ در جنوب غربی حلب را از دست میدادیم.
دشمن با بیش از دو هزار نفر از قویترین رزمندگان تکفیری در این منطقه عملیات کرد تا تمام فتوحات سالهای قبل را پس بگیرد؛ ولی این مقاومت، آنها را ناکام گذاشت. از این به بعد ما در شرایط بهتر پدافندی از نظر زمین قرار داریم؛ لذا نباید به دشمن فرصت دهیم که سایر نقاط حساس منطقه را از ما پس بگیرد. اقدامات تاکتیکی، احداث سنگرهای داخل زمین و... را تقویت کنید تا آسیب پذیریها به حداقل برسد.
جلسه فوق با ذکر صلوات بر حضرت محمد و آل محمد (ص) پایان گرفت. جلسه ویژه دیگری در گوشه اتاق فوق تشکیل شد. سردار حاج قاسم سلیمانی در گوشهای نشست و بنده حقیر را فراخواند. دو نفره کنار هم نشستیم مصافحه و روبوسی کردیم. خطاب به بنده حقیر گفت: خوب؛ بفرمایید ماجرای مقاومت رزمندگان لشکر ٢۵ کربلا در خانطومان را شرح بدهید. بطور خلاصه چگونگی ایستادگی و حماسه ایثار و مظلومیت رزمندگان اسلام را گفتم. فرمانده دلها، خودش قله صبر و بردباری، دانش و تجربه، اشرافیت کامل به وضعیتها و... داشت. در پایان از شهدای عظیم الشان گفت و از اینکه پیکرهای آنان جا مانده بود، نگران و ناراحت بود.
در جلسه ١۵دقیقهای دو طرف، دستی بر سر و روی ما کشید و برای شهیدان علو درجات و برای ما صبر و استقامت و آمادگیهای بیشتر را از خداوند متعال مسئلت کرد. در پایان جلسه عدهای، حرفهای ضد و نقیض از موضوعات مختلف میگفتند و ما همانطور که فرمانده دلها گفته بود باید صبوری میکردیم.
روز بیستم اردیبهشت بود که پس از تثبیت خطوط پدافندی، و حضور یگان جایگرین، دستور برگشت نیروهای یگان ویژه ٢۵ کربلا از طریق قرارگاه... صادر شد. رزمندگان اسلام به پادگانی در اطراف حلب انتقال و از آنجا با پروازهوایی به دمشق منتقل شدند.
زیارت بارگاه حضرت زینب (س)
روز بیستویکم اردیبهشت توفیق زیارت بارگاه منور و معطر و مطهر حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) نصیب همرزمان شد. در این زیارت، فقدان دوستانی که در خانطومان شهید شده و پیکرشان باقی مانده بود. باعث نجواهای زیاد و ریزش اشکها شده بود.
هر دوست و رزمندهای گوشهای از ضریح را گرفته و سرش را به آن نهاده بود. درد دل میکرد، اشک میریخت، ناله میکرد، آه میکشید، تجدید میثاق داشت. واقعا جای خالی همرزمان را احساس میکردیم. برای خانوادههای معزز شهیدان دعا میکردند که خداوند به آنان صبر سجادی و زینبی عنایت کند. شب بیستویکم، نیروهای لشکر از دمشق به سمت تهران پرواز کردند.
چند نفری از فرماندهان یگان ویژه ٢۵ کربلا در منطقه حلب برای پیگیری امورات یگانی، (مجروحین، شهدا، تغییر و تحول و... مانده بودیم. حدودا روز بیستوپنجم بود که گروه باقی مانده در حلب عازم دمشق شده و توفیق زیارت بارگاه منور حضرت زینب کبری (س) و حضرت رقیه (س) را انجام دادیم. شب بیستوششم، از فرودگاه دمشق پرواز و در ساعت ۵ صبح در باند فرودگاه تهران فرود آمدیم.
در مسیر برگشت به مازندران، بیشترین نگرانی ما، چگونگی حال و هوای خانوادههای معزز و معظم شهیدان بود. پس از برگشت بزرگترین وظیفه خود را دیدار با خانوادههای معزز و معظم شهیدان میدانستیم، توفیق دیدار نصیبمان شد و به منزل هر خانواده معظم شهید که میرفتیم هرچه از خانوادهها میدیدیم.
رضای خدا، صبر سجادی و زینبی، الگویی عاشورایی، حماسه و ایثار، خطابههای زینبی، بیان ادامه راه شهیدان، یاری رهبری معظم، نابودی تکفیریها، آمادگی برای اعزام خودشان و فرزندانشان. بیاد جمله زیبای حضرت زینب کبری (س) که فرموده بود (ما رایت الا جمیلا) افتادیم، هرچه دیده شد زیبایی بود. حماسههای نبرد عاشورایی خانطومان و حماسه خانوادههای معزز و معظم شهیدان کربلای خانطومان، نظیر حماسه انقلاب اسلامی امام حسین علیه السلام و یارانش و کاروان اسرای کربلا بود که در دو مرحله توسط حسینیان و زینبیها به نمایش گذاشته شده بود.
حماسه نبرد خانطومان در سال ٩۵ برگ زرینی در تاریخ مدافعان حرم و حریم اهل بیت علیهم السلام بود که توسط رزمندگان لشکر عملیاتی ٢۵ کربلا و فاطمیون رقم خورد و در تاریخ جبهه مقاومت اسلامی و تاریخ علوی تبارهای مازندران برای همیشه ثبث شد. ارواح شهیدان، بویژه شهدای کربلای خانطومان شاد و راهش پررهرو باد. انشاءالله، شفاعت شهیدان عظیمالشان، نصیب همه رهروان شهیدان و پیروان ولایت و امامت گردد.
نبرد اطلاعاتی از ابتدای حضور یگان ویژه کربلا شروع شده بود. جنگ روانی دشمن، از طریق شبکههای ماهوارهای و مجازی انجام میگرفت و میگفتند ما خانطومان را تا چند روز آینده پس خواهیم گرفت. صفآرایی نظامی (تاکتیکی) بین لشکریان اموی (سفیانی) با لشکریان زینبی (س) شکل سختی بخود گرفته بود. روز بیستو یکم فروردین، ساعت ١۶، صدای غرش سلاحهای سنگین لشکر یزید، با بارش گلولههای آتشین که هر کدام سفیر مرگ بودند مناطق خانطومان، قلعیجه، زیتان، برنه، العیس، و... از صداها و غبارها، دودها و... تیره و تار کرده بود.
صدای شنی تانکها، نفربرهای دشمن، که همگی منتظر شکستن خط یگانهای جبهه مقاومت اسلامی بودند بگوش میرسید. خط پدافندی خانطومان حساسیت بیشتری نسبت به سایر خطوط تماس و نبرد داشت. حدود دو ساعت آتش تهیه دشمن با استفاده از انواع سلاحهای نیمه سنگین و سنگین برروی مواضعمان ریخته شد تا اراده رزمندگان اسلام را سست نموده و ماها را وادار به عقب نشینی کنند. اما به لطف پروردگار متعال و اراده الهی، و مجاهدت رزمندگان اسلام، با ایستادگی و مقاومت عاشورایی که سرشار از شهادتطلبی بود تکفیریهای ملعون و اربابانشان با سد پولادین و دژهای نفوذناپذیر مواجهه شدند.
شکست در اردوگاه داعش
شکست سنگینی به اردوگاه معاویه و عمروعاص و یارانشان که قرآن (پرچم الله اکبر) بر بالای نیزهها کرده بودند تحمیل شد. حدود سیصد نفر از یاران لشکر اموی کشته و زخمی شده و بقیه پا به فرار گذاشتند. تعدادی از تانکها و نفربرها، خودروها، سلاح و تجهیزات، مهمات آنان منهدم و بعضا به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد. در این حماسه عاشورایی، تعدادی از یاران عاشورایی یگان ویژه ٢۵ کربلا شهد شهادت را نوشیدند و به جایگاه عند ربهم یرزقون رسیدند.
شهید محمدتقی سالخورده، شهید حسین بواس و مفقودالاثر سیدسجاد خلیلی، یاران عاشورایی لشکر ٢۵ کربلا بودند که در نبرد روز بیستویکم فروردین به آسمانها عروج نمودند. ضربه عملیاتی رزمندگان یگان ویژه ٢۵ کربلا به دشمنان اسلام آنقدر سنگین بود که چند روز عزای عمومی در عقبههای آنان برپا شد. مقاومت و ایستادگی رزمندگان اسلام در این روز به یادماندنی، باعث شادی و افزایش روحیه همه رزمندگان جبهه مقاومت اسلامی و ضعف و یاس را به اردوگاه دشمن کشانده بود. در این حماسه مقاومت، دوازده نفر از یاران فاطمیون و دو نفر از برادران گردان احتیاط قرارگاه به شهادت رسیدند.
انتهای پیام/