گروه استانهای دفاعپرس- موسیالرضا عبدالهی؛ معارف دفاع مقدس به مانند اقیانوسی است که از هزاران چشمه سرازیر شده و وسعتی به اندازه حکمتهای خالق هستی بهوجود آورده و در مقابل چشم ما قرار داده تا از آن به اندازه لیاقت خود پند بگیریم و در جهت سعادت دنیوی و اخروی حرکت کنیم.
بعضی از وقایع تاریخی بشر هم از چنین جایگاهی برخوردار هستند. معارف بعثت نبی اکرم (ص) و نهضت آغاز امامت معصومین (ع) از چنین منزلتی برخوردار هستند. نهضت عاشورا در وقایع تاریخی بشر و اتفاقات آن دارای چنین اعتباری است و حکمت و مصلحت غیبت حضرت ولی عصر (عج) آن قطعاً بیشتر از این اقیانوسها است.
نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) را هم نمیتوان خارج از آن دید، حوادث بعد از پیروزی انقلاب بهخصوص دفاع مقدس معارف و حکمتهای آن که آغازگر مکتب جهادی شد که آثار و برکات آن کمتر از اقیانوس نیست.
حادثهای که در یک مدت زمان کوتاه توانست ابوابی از حکمت جهادی و مقاومت را برای حفظ هویت آزادزیستن به روی بشر باز کند. حکمتهای معرفتی دفاع مقدس الگو گرفته از تمدن حسینی است و معارفش برابری میکند با اقیانوس همانطور که معارف نهضت عاشورا وسعتش فراتر از آب اقیانوسهاست.
شکوفایی معارف دفاع مقدس باید بتواند تکمیل کننده آن رویداد بزرگ تاریخی باشد و بر شکوفایی آن بیفزاید چون که لطف خدا در آن است.
وقتی بیان میشود که معارف دفاع مقدس گنج است باید آگاه بود که بر کدام معیارهای اصولی عارف روشن ضمیر، حضرت امام خمینی (ره) چنین سخن بزرگی نظریهسازی شده است تا بشر دستی بر آن ببرد و آگاهانه قطرهای از آن بنوشد و به آن تمسک بجوید تا در جاده سعادت حرکت کند همانگونه که شهیدان عمل کردند و خود را سعادتمند ساختند.
امام علی (ع) به کمیل سفارش دارند که بدان هیچ اقدام و هیچ حرکتی را در زندگی و حیات خود بدون شناخت انجام مده. این فرمایش حضرت، شاه کلید رفتار رزمندگان در دفاع مقدس بود که تمام افعال خود را بر مبنای بصیرت دینی و شناخت سیاسی انجام میدادند. یا خود در کسب فهم آن میکوشیدند و یا آن را از کلام بزرگان میگرفتند و سرلوحه گفتار و عملشان قرار میدادند؛ بر همین اساس کسب یقین شرط موفقیّت در اقدام و عمل است.
اولین اقدام رزمندگان دفاع مقدس در عملگرایی دینی، توحیدگرایی بود یعنی گفتار و عمل خود را بر محور توحید تنظیم میکردند و در این مسیر فقط ستایش خدا میکردند و به دنبال رضایت حق بودند. تمام سعی و تلاش خود را به کار میگرفتند که فعلشان رنگ خدایی پیدا کند و این را در رفتارهای مجاهدان راه خدا به عینه میشد مشاهده کرد.
اگر در مأموریتها موفقیت لازم را به دست نمیآوردند در ارزیابیها و تجزیه و تحلیلهای خود این عدم موفقیت را در سست شدن باورشان به خدا میدانستند، بر همین اساس یقین داشتند به هر میزان که در توحیدگرایی بیشتر دقّت کنند زوتر به خدا خواهند رسید ولذا تمام سعی آنها تحقق این مهم بود.
فضای جبهه به دلیل معطر بودن به این زیباییها، اعمال غیر خدایی در آن بیشتر آشکار بود و همه آن را حس میکردند و مورد نکوهش قرار میدادند و از آن فاصله میگرفتند.
دومین معرفت انسانساز آشکار و قابل حس در دفاع مقدس، عشق به خدمت و وابسته شدن به خدمت صادقانه بود. امروز اساتید مدیریّت و روانشناسان مجرب بر این باور هستند که هر کجا کار بر مبنای شناخت و وابستگی و علاقه باشد هیچگاه در آن خستگی، کوتاهی، سستی در کیفیت کار صورت نمیگیرد.
یکی دیگر از شاخصههای مدیریت دفاعی جنگ در بین رزمندگان و فرماندهان جنگ انجام مأموریت بر محور عشق بود تا باعث جلب رضایت سلسله مراتب و رضایت الهی شود، به همین دلیل جهد و تلاششان همواره از روی نشاط بود و ملالآور نبود.
امروز در عرصه خدمت در نظام مدیریتی کشور نیز هرکجا کار و خدمت بر اساس معارف دفاع مقدس انجام میگیرد درصد موفقیتهای خدمت به مردم چند برابر است و هر کجا از این فرهنگ فاصله گرفته میشود چیزی جز خسارت به همراه ندارد.
در دوران دفاع مقدس این الگوی رفتاری بر مبنای آموزشهای کلاسیک شکل نگرفته بود بلکه بر مبنای موعظههای اهل معرفت همچون حضرت امام خمینی (ره) بود که تعالیم آنها بر جانها و قلبها نقش میبست و افراد عامل به آن میشدند و در زمانی بسیار کوتاه حلاوت آن بر ماندگاری و شکوفایی آن میافزود. هر چه قدر این معارف در جانها بیشتر نفوذ میکرد عشق به خدمت ماندگارتر میشد.
انتهای پیام/