گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس- شهاب شعبانینیا؛ انتشار فایل صوتی محرمانه مصاحبه وزیر امور خارجه کشورمان با یکی از فعالان سیاسی که طی آن، از عملکرد شهید حاج قاسم سلیمانی در میدان نبرد انتقاد شده بود، واکنشهای بسیار زیادی را در سطح جامعه و همچنین مسئولان درپی داشت و حتی رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز با ابراز تأسف از این ماجرا، مواردی را گوشزد کردند.
امام خامنهای در این زمینه فرمودند: «آمریکاییها سالهاست که از نفوذ معنوی ایران در منطقه و عوامل آن یعنی نیروی قدس و شهید سلیمانی بهشدت ناراحتند و اساساً سردار سلیمانی را به همین علت به شهادت رساندند؛ بنابراین نباید چیزی گفته شود که حرف آنها را تأیید کند. سیاست کشور از انواع برنامههای اقتصادی، نظامی، اجتماعی، علمی، فرهنگی و همچنین سیاست خارجی تشکیل شده که همه این بخشها باید با هم به پیش برود و نفی هر یک از این بخشها خطای بزرگی است که نباید از مسئولین کشور سر بزند. نیروی قدس بزرگترین عامل مؤثر جلوگیری از دیپلماسی انفعالی در غرب آسیاست و زمینهساز تحقق سیاست عزتمندانه جمهوری اسلامی شده است».
وزیر امور خارجه در بخشی از این مصاحبه، اقدامات شهید سلیمانی در مبارزه با تروریستهای حاضر در سوریه را مورد نکوهش قرار داده و این اقدامات را مانعی بر سر راه دیپلماسی و به ثمر رسیدن مذاکرات با آمریکا دانسته بود. وی گفته بود: «در خرداد ۹۵، آقای کِری به من گفت از روزی که ما هواپیماییِ هما را، هواپیمایی جمهوری اسلامی را از لیست تحریمها خارج کردیم، تا امروز پروازهای هما به سوریه شش برابر شد. بهش گفتم قاسم جان! چرا این کار را میکنی؟ خب با ماهان برو؛ گفت هما امنتره. یعنی در این حد دیپلماسی فدای میدان شد.»
در این ماجرا، وزیر خارجه وقت آمریکا موضوع استفاده ایران از ظرفیت یک شرکت هواپیمایی را که از لیست تحریم نیز خارج شده است، مورد انتقاد قرار میدهد! البته کاملاً مشخص است که انتقاد مقام آمریکایی از فعالیتهای شرکت هواپیمایی یادشده به دلیل این بوده که شرکت یادشده شرایط حضور مستشاران ایرانی در سوریه و معرکه نبرد با تروریستهای ساختهی دست آمریکا را با وضعیت مطلوبتری فراهم میکرده و طبعاً این حضور و پشتیبانی از نیروهای مقاومت، موجب خنثیسازی توطئههای رژیم تروریستپرور آمریکا میشده است؛ اما با توجه به همسان بودنِ نظر رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان با همتای آمریکاییاش، این ابهام پیش میآید که چرا مقام ارشد ایرانی، به جای اینکه به دخالت طرف مقابل در امور داخلی کشورمان معترض شود و نگران حفظ منافع ملی ایران و امنیت کشور باشد، بیشتر دغدغهی جلب رضایت وزیر خارجه آمریکا را دارد. آیا ایشان معتقد است که برای کسب توفیق در مذاکرات، باید از امنیت میلیونها ایرانی گذشت و راه تکفیریها را از شامات به سمت ایران باز گذاشت؟!
جالبتر اینکه پس از انتقاد صریح رهبر انقلاب اسلامی، رئیس دستگاه دیپلماسی مدعی شد که در مصاحبه مذکور، نظر کارشناسی خود را بیان کرده است. این در حالی است که در هشت سال گذشته، نتیجۀ این نظراتِ به اصطلاح کارشناسی، انجام یکطرفۀ تعهدات برجامی از جانب ایران و در مقابل، افزایش تحریمها و فشار حداکثری از سوی آمریکا و اروپاییها بوده است!
در این میان، باید به این نکته نیز اشاره کرد که اگر ایران از پشتوانۀ قدرت دفاعی و نفوذ منطقهای برخوردار نمیبود، دیپلماتهای کشورمان با کدام پشتوانه میتوانستند بر سر میز مذاکره بنشینند؟ لذا همانگونه که دیپلماسی، ابزاری برای تأمین منافع کشور است، قدرت منطقهای حاصل از حضور در «میدان» نیز از مهمترین عوامل کسب توفیق در عرصههای بینالمللی به شمار میرود.
حاج قاسم طی بیش از دو دهه حضور در رأس نیروی قدس سپاه، در کنار فرماندهی مؤثر و مثالزدنیاش در میدان نبرد، توانست مانند یک دیپلمات کارکشته، افراد بسیاری را از سوریه و لبنان گرفته تا عراق، افغانستان و پاکستان با گفتمان مقاومت در ذیل یک پرچم در کنار ایران این امالقرای جهان اسلام، گرد هم جمع کند و قدرتی فراتر از حد تصور هم برای ایران و هم برای امت اسلام، پدید آورَد.
از سوی دیگر، باید به این نکته نیز توجه داشت که برخی مواقع دیپلماسی نمیتواند پاسخگوی مسایل باشد و در اینجاست که به ناچار، جنگ جایگزین دیپلماسی میشود.
در همین زمینه، شهید سلیمانی در سخنانی درباره دلیل ورود به فاز نظامی و عدم کارایی دیپلماسی گفته است: «اگر بعضی از کارها با دیپلماسی، قابل حل بود، هیچکس مصلحتر از امیرالمؤمنین (ع) نبوده، هیچکس مصلحتر از امام حسین (ع) نبوده. چرا امام حسین (ع) و چرا امیرالمؤمنین (ع) در بعضی جاها دست به شمشیر بردند؟ و چرا امام حسین (ع) با خون خودش و فرزندانش آمد دفاع کرد از اسلام؟ با خون؟ چون آن منطق، منطق دیپلماسی نبود.»
بر همین مبنا، حاج قاسم وارد «میدان» شد و برای حفظ امنیت و کرامت انسانهای بسیاری، از آسایش خود گذشت و بارها جان خود را به خطر انداخت تا اینکه سرانجام در همین راه، توسط ارتش تروریست آمریکا به شهادت رسید.
اما این پایانِ کار حاج قاسم سلیمانی نبود؛ حاج قاسم همانگونه که در دوران حیات خویش منشأ خیر و برکات بسیاری بود، شهادتش نیز برکات متعددی را در پی داشت. تقویت انسجام ملی با حضور دهها میلیونی و بینظیر مردم در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی و شکسته شدن هیمنۀ آمریکا و تحقیر آن در جهان در پی درهم کوبیدن پایگاه آمریکایی عینالاسد، از تأثیرات شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی محسوب میشود.
آشکار شدن چهره واقعی افراد ظاهرالصلاح در داخل کشور که گرفتار نفاق و دورویی هستند نیز از جمله آثار و برکات خون پاک حاج قاسم بود؛ همان افرادی که در مدت بسیار کوتاهی پس از شهادت حاج قاسم، دست دوستی به سوی جلادان فرودگاه بغداد دراز کردند.
و سخن آخر اینکه هرچند این روزها قدس و ملت فلسطین، باز هم شاهد ظلم و جور صهیونیستها هستند، اما ثمرات مجاهدتهای حاج قاسم در تقویت توان دفاعی مقاومت اسلامی، آینده روشنی را پیشِ روی فلسطینیان قرار داده و آزادسازی قدس را در آیندهای نهچندان دور، نوید میدهد.
«حاج قاسم رفت، اما داستانی مانده است
حاج قاسم رفت و راه بیکرانی مانده است
شهر را یک روز میبینی چراغانی شده است
کربلا تا قدس لبریز سلیمانی شده است»
انتهای پیام/ 200