گروه دفاعی امنیتی دفاعپرسـ رحیم محمدی؛ سوم خرداد ۱۳۶۱ زمانی است که خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، مجدداً به آغوش میهن اسلامیمان بازگشت؛ واقعهای که موجب شد مردم پس از شنیدن خبر آزادسازی این شهر به شادمانی بپردازند و حتی امام خمینی (ره) نیز در همین رابطه عنوان کردند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد»؛ لذا نظر به اهمیت این موضوع، گفتوگویی تفصیلی را با سردار سرلشکر پاسدار «سید یحیی صفوی» دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا انجام دادیم که ماحصل آن در ادامه آمده است.
دفاعپرس: مواضع آمریکاییها در آستانه عملیات بیتالمقدس چگونه بود؟
از نظر شرایط محیط منطقهای ابتدا به مواضع آمریکاییها در آستانه عملیات بیتالمقدس میپردازم؛ در آن زمان کارتر رئیس جمهور آمریکا بود و به شدت از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و از شکست عملیات تهاجم نظامی در پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ در طبس و نیز به جهت تصرف لانه جاسوسی این کشور در تهران توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) و از همه مهمتر، چون آنها دومین متحد استراتژیک خود بعد از رژیم صهیونیستی در منطقه را از دست داده بودند به شدت عصبانی بودند؛ لذا بنابر آنچه روزنامه واشنگتنپست نوشته بود، استراتژی آمریکا در برابر جنگ عراق علیه ایران اینگونه بود که کارتر قصد دارد رژیم امام خمینی (ره) را تا انجام انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا سرنگون سازد و یک رژیم متمایل به آمریکا را در ایران روی کار بیاورد.
در چنین شرایطی امام خمینی (ره) در یک بیان صریح و روشن فرمودند که کارتر در انتخابات بعدی نمیتواند پیروز شود و شکست میخورَد در واقع این پیشبینی بود که امام (ره) از شکست کارتر در انتخابات بعدی ریاست جمهوری آمریکا کرده بودند.
البته در همان ایام یکی از مقامات پنتاگون صریحاً اعلام کرد که کمک آمریکا به عراق در جهان عرب منافع زیادی را به همراه دارد؛ بر این اساس در ۲۶ فروردین ۱۳۶۱ وزارت خارجه آمریکا ازسرگیری روابط سیاسی با عراق و توسعه آن را اعلام کرد و متعاقب آن تحولات نظامی در منطقه خلیج فارس، دولت آمریکا «واین برگر» وزیر دفاع را به کشورهای عربی منطقه خلیج فارس فرستاد و در این سفر وی به سران این کشورها قول داد همه گونه سلاح و تجهیزات را به آنها میفروشد و همزمان در همین ایام آمریکاییها ایران را به عنوان یک تهدید نظامی منطقهای اعلام کردند و نماینده آمریکا در سازمان ملل رسما اعلام کرد که اگر عراق از آمریکا کمک بخواهد، هرگونه امکانات نظامی را در اختیار عراق خواهیم گذاشت.
بر همین اساس، آمریکاییها فروش پنج فروند هواپیمای مسافربری بوئینگ را که به حالت تعلیق درآورده بودند، لغو کردند و آن را به عراقیها فروختند و یا مشاور وزیر وقت خارجه آمریکا به بغداد رفت و با مقامات عالی عراق دیدار کرد.
روابط تجاری آمریکا با عراق نیز با شروع جنگ تحمیلی توسعه یافت؛ در حالی که سال ۱۹۷۹ و در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی کل صادرات آمریکا به عراق ۴۳۲ میلیون دلار بود، در سال ۱۹۸۰ و همزمان با آغاز عملیات بیتالمقدس به ۷۲۴ میلیون دلار و در یک سال بعد به ۱۹۸۱ به ۹۱۴ میلیون دلار یعنی حدود یک میلیارد دلار افزایش پیدا کرد و همچنین رسماً اجازه استفاده از موتورهای ساخت آمریکا برای چهار فروند ناو جنگی که عراقیها به ایتالیاییها سفارش داده بودند، نیز صادر شد.
از سوی دیگر همزمان با عملیات بیتالمقدس، حضور ناوهای بیگانه در منطقه خلیج فارس هم دو برابر شد؛ آمریکاییها از ۱۷ مهر ۱۳۵۹ برابر با نهم اکتبر ۱۹۸۰ چهار فروند آواکس را در عربستان سعودی مستقر کردند؛ این هواپیماها هر ۲۴ ساعت تمام تحرکات نظامی ایران را به عراق گزارش میدادند و پس از شکست عراق در عملیات فتحالمبین که در فروردین ۱۳۶۱ شروع شد این کمکهای اطلاعاتی آمریکا به عراق افزایش یافت؛ به صورتی که صدام چهار سال بعد یعنی در ماه می ۱۹۸۴ رسماً در سخنرانی خود، خبر دریافت اطلاعات از هواپیماهای آمریکایی مستقر در عربستان را اعلام کرد.
آمریکاییها توانستند به صورتهای مختلف، کمکهای سیاسی به عراق را با فشار به سازمان ملل و شورای امنیت انجام دهند و این در حالی بود که سازمان ملل تا قبل از آزادسازی خرمشهر رسماً اعلام نمیکرد که عراق به ایران حمله کرده است؛ زیرا در بیانیههایی که صادر میشد از عبارت «وضعیت ایجادشده بین ایران و عراق» استفاده میکرد.
برای اینکه این مسئله بهتر روشن شود به وقایع سال ۱۹۹۰ که عراق به کویت حمله کرد و این کشور را به اشغال خود درآورد، اشاره میکنم؛ در این واقعه شورای امنیت سازمان ملل در اولین بیانیه خود که در رابطه با اقدام اشغال کویت صادر شد، عراق را متجاوز اعلام کرد و در یکی از بندهای خود اعلام کرد باید عراق را با استفاده از روش نظامی از کویت خارج کرد؛ لذا بلافاصله بعد از این بیانیه، آمریکا و متحدانش که شامل ۲۰ کشور بود، در ائتلافی در سال ۱۹۹۱ به عراق حمله کردند و ارتش این کشور را از کویت بیرون راندند.
این در حالی بود که آمریکاییها و اروپاییها با فشار بر روی سازمان ملل و شواری امنیت مانع از آن میشدند که در حمله عراق به ایران، متجاوز بودن عراق اعلام شود، اما پس از کسب پیروزی ایران در عملیاتهای والفجر هشت و فتح فاو در بهمن ۱۳۶۴ و کربلای پنج در دی ۱۳۶۵ قطعنامه ۵۹۸ تصویب شد و طی آن شورای امنیت به دبیرکل سازمان ملل مأموریت داد مشخص کند چه کسی متجاوز بوده است؛ لذا «خاویر پرزدکوئیار» دبیرکل وقت سازمان ملل بعد از اتمام جنگ، عراق را رسماً متجاوز اعلام کرد.
دفاعپرس: مواضع سایر کشورها از جمله اتحاد جماهیر شوروی سابق در آستانه این عملیات چگونه بود؟
اتحاد جماهیر شوروی سابق یک نوع روابط و قراردادهای طولانیمدت با عراقیها داشت؛ آنها از ابتدا تا انتهای جنگ بهصورت کامل صدام و رژیم بعث عراق را با کمکهای تسلیحاتی پشتیبانی میکردند؛ خاطرم هست که قبل از عملیات آزادسازی فاو در سال ۱۳۶۴ در سفر مخفیانهای که صدام به شوروی داشت، حدود ۱۰ میلیارد دلار سلاح و تجهیزات نظامی از این کشور خریداری کرد.
اما در آستانه عملیات بیتالمقدس برای اولین بار نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پرواز هواپیمای میگ ۲۵ عراق که هواپیمای عکسبرداری و شناسایی است را بالای منطقه عملیاتی فتحالمبین یعنی روبهروی منطقه شوش و دزفول رصد کرد و این هواپیمایی بود که عراقیها تا قبل از آن، چنین هواپیمایی نداشتند.
هواپیمای پیشرفته میگ ۲۵ در ارتفاع بالای حدود ۴۰ هزار پا پرواز میکرد و عکسبرداری بسیار دقیقی انجام میداد؛ زیرا بعد از پایان جنگ وقتی توانستیم قسمتی از این عکسهای هوایی گرفته شده توسط میگ ۲۵ را مشاهده کنیم، مواضع نظامی ایران در عکسها به وضوح مشخص بود.
شورویها طی جنگ تحمیلی تجهیزات بیشتری در اختیار رژیم بعث عراق گذاشته بودند؛ به نحوی که میتوان گفت تمام تجهیزات نظامی عراق متعلق به این کشور بود؛ حتی ناوچههای موشکانداز «اوزا» عراق ساخت شوروی سابق بود.
در خصوص محیط بینالمللی در آستانه عملیات بیتالمقدس، باید به سفر نمایندگان سازمان کنفرانس اسلامی به عراق که در ۲۹ فروردین ۱۳۶۱ یعنی زمان اتمام عملیات فتحالمبین و در آستانه عملیات بیت المقدس صورت گرفت، اشاره کرد.
در این سفر «احمد سکوتوره» رئیس جمهور وقت گینه و «حبیب شطی» دبیر کل کنفرانس اسلامی بهعنوان اعضای هیأت میانجی سازمان کنفرانس اسلامی به تهران آمدند و پیشنهاد عقبنشینی عراق از خاک ایران را دادند، ولی گفتند باید در رابطه با رودخانه اروندرود و قرارداد ۱۹۷۵ تجدید نظری صورت گیرد؛ اما مسئولان کشورمان با قاطعیت عنوان کردند که قرداد ۱۹۷۵ به قوت خود باقی است و در رابطه با اروندرود نیز همچون گذشته «خط تالوگ» را مبنا میدانند.
در رابطه با کشورهای منطقه نیز باید گفت کشورهای منطقه و بهطور خاص مصر، اردن، کویت، عربستان سعودی، امارات، قطر، یمن و سودان از عراق حمایت میکردند.
رژیم صهیونیستی نیز از بابت حمله عراق به ایران بیشترین منافع را میبرد؛ زیرا معتقد بودند از این دو کشور اسلامی ایران و عراق هرچه تعداد نیروی انسانی کشته شود و منابع اقتصادی این دو کشور از بین برود به نفع این رژیم خواهد بود؛ لذا آنها علاقهمند بودند که این جنگ ادامه یابد.
در حقیقت رژیم بعث عراق بالاترین سود را به آمریکا و صهیونیستها رساند؛ زیرا منابع اقتصادی و نیروی انسانی ایران، عراق و کویت را به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی از بین برد.
دفاعپرس: بزرگترین کاری که ایران در رابطه با کشورهای منطقه انجام داد، چه کاری بود؟
بزرگترین کاری که ایران در رابطه با کشورهای منطقه انجام داد، این بود که با دولت سوریه به توافق رسیدند تا لوله نفت صادراتی عراق را که از سوریه عبور میکرد، قطع کند و بدین ترتیب درآمدهای نفتی عراق به میزان پنج میلیارد دلار در سال کاهش یافت و این در شرایطی روی داد که پایانههای نفتی عراق در خلیج فارس یعنی سکوهای نفتی البکر و الامیه در همان اوایل جنگ توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران منهدم شده بود و امکان فعالیت برای صدور نفت را نداشتند. به همین جهت صادرات نفتی عراق به وسیله کامیون با عبور از خاک اردن و از طریق بندر عقبه صورت میگرفت.
علاوه بر این، سوریه جلوی کالاهایی که از لبنان و ترکیه برای عراق صادر میشد را هم گرفت و در طول جنگ هم این کشور از ایران حمایت میکرد.
دفاعپرس: با وجود آن که ارتش بعث عراق از تلاش ایران برای آزادسازی خرمشهر اطلاع داشت، چرا نتوانست مقابل رزمندگان کشورمان ایستادگی کند؟
در رابطه با وضعیت صحنه نظامی منطقه باید گفت که تا قبل از عملیات بیتالمقدس یعنی از پنجم مهر ۱۳۶۰ که عملیات شکست حصر آبادان صورت گرفت تا اتمام عملیات فتحالمبین در دهم فروردین ۱۳۶۱ حدود سه هزار کیلومتر از سرزمینهای اشغالی کشورمان آزاد شده بود.
عراقیها میدانستند بعد از عملیات فتحالمبین مهمترین منطقهای که وجود دارد، خرمشهر است و قطعاً ما برای آزادسازی آن اقدام خواهیم کرد؛ یعنی آنها منتظر بودند که رزمندگان ما برای آزادسازی خرمشهر اقدام کنند؛ ولی با وجود این، نسبت به دو عامل زمان عملیات و تاکتیک عملیات بی اطلاع بودند.
آنها تصورشان این بود که بعد از عملیات فتحالمبین، ما حداقل دو تا سه ماه زمان برای بازسازی نیروها و تقویت تجهیزات نظامی نیاز داریم، در حالی که فرماندهان ارتش و سپاه بعد از عملیات فتحالمبین از رزمندگان درخواست کردند که برای تجدید نیرو فقط یک هفته به مرخصی بروند و بعد از آن مجدداً در جبههها حضور یابند و این درحالی بود که عمده نفرات رزمندگان ما در جبهه را نیروهای داوطلب بسیجی شکل میدادند.
بدین ترتیب با قبول این درخواست فرماندهان از سوی رزمندگان، تقریباً پس از گذشت یک ماه از اتمام عملیات فتحالمبین، عملیات بیتالمقدس را در نهم اردیبهشت ۱۳۶۱ آغاز کردیم و این برای ارتش عراق قابل قبول نبود که بتوانیم طی این مدت کوتاه عملیات بزرگ آزادسازی خرمشهر را به وسعت دو برابر منطقه عملیاتی فتحالمبین انجام دهیم.
بنابراین، عراقیها در پیشبینی زمان این عملیات غافلگیر شدند و علاوه بر این، تاکتیک عملیات نیز موجب غافلگیری عراقیها شد؛ زیرا مواضع آنها از چهار طرف در منطقه عملیاتی بیتالمقدس به رودخانه و دریا محدود میشد، بدینصورت که در شمال رودخانه کرخه، در شرق رودخانه کارون، در غرب هورالهویزه و در جنوب هم اروند و شطالعرب قرار داشت.
دفاعپرس: برای انجام عملیات بیتالمقدس چه یگانهایی حضور داشتند؟
جهت انجام عملیات، ۱۹۵ گردان رزمی از ارتش و سپاه را آماده کرده بودیم و برای هدایت نیروها قرارگاه مرکزی به نام «کربلا» با فرماندهی مشترک محسن رضایی از سپاه و شهید صیاد شیرازی از ارتش تشکیل شده بود - بنده هم جانشین محسن رضایی فرمانده وقت کل سپاه در این قرارگاه و معاون عملیات کل سپاه بودم. - علاوه بر قرارگاه مرکزی در ابتدای شروع عملیات سه قرارگاه فرعی نیز تشکیل شده بود که در قرارگاه قدس سرهنگ سیروس لطفی فرمانده وقت لشکر ۱۶ زرهی قزوین و احمد غلامپور فرماندهی نیروها را در شمال منطقه بهمنظور عبور از رودخانه کرخه و رسیدن به کوشک و طلاییه برعهده داشتند. در این منطقه نیروهای تحت امر قرارگاه قدس، تیپ ۵۸ ذوالفقار و گردان ۲۵۴ به همراه شش گردان توپخانه از ارتش و تیپهای ۳۱ عاشورا، ۲۱ امام رضا (ع)، ۳۷ نور، ۴۱ ثارالله و ۴۳ بیتالمقدس از سپاه بودند.
در قرارگاه میانی که قرارگاه فتح بود، سرهنگ مسعود منفرد نیاکی فرمانده وقت لشکر ۹۲ زرهی خوزستان و غلامعلی رشید فرماندهی را عهدهدار بودند که نیروهای تحت امر آنها از ارتش لشکر ۹۲ زرهی، تیپهای ۵۵ هوابرد، ۳۷ زرهی، گردان۱۵۱ و از سپاه تیپهای ۱۴ امام حسین (ع)، ۸ نجف اشرف و ۲۵ کربلا یود.
در قرارگاه جنوبی هم که «نصر» نام داشت، شهید حسن باقری و سرهنگ حسین حسنی سعدی بهعنوان فرماندهان این قرارگاه حضور داشتند؛ در این قرارگاه نیز از ارتش لشکر ۲۱ حمزه، تیپ ۲۳ نوهد، گروه رزمی حر و تعدادی هم از نیروهای ژاندارمری سابق در حد یک گردان به همراه تیپهای ۷ ولی عصر (عج)، ۲۷ محمد رسول الله (ص)، ۴۶ فجر و ۲۲ بدر قرار داشتند.
دفاعپرس: برای برای اولین بار عملیات عبور از رودخانه در این عملیات انجام شد؛ نحوه اجرای این عملیات چگونه بود؟
پس از برگزاری جلسات مشترک بین فرماندهان ارتش و سپاه، مقرر شد عملیات با عبور از رودخانه کارون آغاز شود؛ بر این اساس نیاز به احداث هفت پل شناور بر روی رودخانه بود که انجام این مهم بر عهده لشکر ۹۲ ارتش گذاشته شد، ولی علیرغم تلاشهایی که شد، تا شب عملیات فقط پنج پل شناور احداث شد.
این پنج پل که احداث شد، حدود ۱۰ هزار نیرو با تجهیزات و ادوات لازم از کارون عبور و منطقهای به وسعت ۸۰۰ کیلومتر مربع را آزاد کردند؛ سپس نیروها به جاده اهواز - خرمشهر رسیدند و این اتفاق در شرایطی روی داد که نیروها طی یک شب ۲۵ کیلومتر را به همراه سلاح و تجهیزات آن هم در وضعیت جنگی پیاده طی کرده بودند در صورتی که بدونِ تجهیزات در روز میتوان حداکثر پنج کیلومتر پیادهروی کرد.
دفاعپرس: در عملیات بیتالمقدس فرماندهان مجبور به تغییر تاکتیک شدند؛ اجرای این تاکتیک چگونه صورت گرفت؟
مرحله دوم عملیات را از ۱۷ تا ۲۱ اردیبهشت آغاز کردیم که در این مرحله توانستیم به خط مرزی برسیم، اما در مرحله سوم چون با مشکلاتی مواجه شدیم به ناچار مقداری تأخیر در اجرای این مرحله ایجاد شد به همین خاطر از ۲۲ تا ۳۱ اردیبهشت در ادامه عملیات توقفی به وجود آمد که بعد از آن مرحله چهارم عملیات از یکم تا سوم خرداد صورت گرفت.
در این عملیات به دلیل طولانی شدن زمان اجرای آن و گرم شدن هوا و وجود زخمیها و شهدا مجبور شدیم یک تیپ از لشکر ۷۷ ارتش و تیپهای ۳۳ المهدی، ۱۷ قم و امام سجاد (ع) را تحت عنوان قرارگاه فجر به فرماندهی مشترک سرهنگ ازگمی و مجید بقایی بکارگیری کنیم و تاکتیک ما هم این بود که توانستیم از سمت شلمچه، جاده اصلی را پشت عراقیها ببندیم.
البته قبل از اینکه مرحله نهایی عملیات را آغاز کنیم، ارتش صدام خبرنگارها را برده بود خرمشهر و آنجا اعلام کرده بود که ایرانیها دروغ میگویند، چون هنوز خرمشهر دست ما قرار دارد.
عراق به شدت مصمم بود که خرمشهر را همچنان در اشغال خود نگاه دارد؛ به همین منظور ۱۰ هزار نیرو را به این شهر آورده بود، ولی با تغییر تاکتیکی که انجام دادیم، یعنی گرای ۲۷۰ درجه که به سمت شلمچه و بصره بود را به ۹۰ درجه تغییر دادیم و با گرای ۱۸۰ به سمت جنوب آمدیم و بدینصورت ارتش عراق را دور زدیم؛ بدین ترتیب در مرحله آخر عملیات حدود ساعت ۱۱ صبح اولین یگانهای ما وارد شهر خرمشهر شدند و نماز ظهر را تمام یکانها در این شهر اقامه کردند.
دفاعپرس: فتح خرمشهر چه موضوعی را به اثبات رساند؟
در این عملیات توانستیم ۱۹ هزار اسیر بگیریم و با توجه به اینکه بزرگترین دستاورد عراقیها اشغال خرمشهر بود، پس از آزادسازی این شهر، استراتژی عراق در هجوم به ایران کاملاً فروپاشید و خرمشهر پس از ۵۷۸ روز اشغال، مجدداً به آغوش میهن اسلامی ما بازگشت.
خرمشهر در حالی آزاد شد که وقتی در سوم خرداد ۱۳۶۱ وارد این شهر شدم، هیچ خانهای از تخریب و غارت ارتش بعث عراق در امان نمانده بود؛ به نحوی که پس از آزادسازی خرمشهر وقتی وارد سنگر عراقیها میشدیم، اموال خانههای غارت شده را در سنگرها مشاهده میکردیم؛ در واقع آنها در زمان حضورشان در خرمشهر جنایت جنگی انجام داده بودند.
فتح خرمشهر پیروزی استراتژی ایران در برابر عراق را به اثبات رساند و معادله سیاسی نظامی جنگ را به نفع ایران تغییر داد.
دفاعپرس: آیا عراق در خط پدافندی که برای ممانعت از آزادسازی خرمشهر ایجاد کرده بود، از نظرات کارشناسی دیگر کشورها استفاده کرده بود؟
غیر از موانع طبیعی که به آن اشاره شد، ارتش عراق دور تا دور خرمشهر را مینگذاری کرده بود و حتی میلههای آهنی در زمین بهصورت عمود قرار داده بودند به تصور اینکه قصد داریم به وسیله هلیبرن و نیروهای چترباز اقدام به آزادسازی شهر کنیم.
حال اینکه چنین اقدامی با استفاده از نظرات کارشناسان نظامی دیگر کشورها صورت گرفته بود یا نه هیچ مدرکی نداریم، اما نکته حائز اهمیت است که وقتی مرحله چهارم عملیات را در یکم خرداد شروع کردیم، سرهنگ «زیدان» که منطقه با فرماندهی و نظارت او مینگذاری شده بود، در هنگام فرار روی مین رفت و به هلاکت رسید؛ همچنین در این عملیات، یک فروند بالگرد عراقیها نیز بهوسیله آرپیجی مورد اصابت قرار گرفت.
انتهای پیام/ 231