به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، با بررسی اسناد دوران دفاع مقدس و با توجه به جایگاه کلیدی دزفول در شمال خوزستان، این شهر در مقاطع مختلف جنگ شهرها، مورد حملات شدید دشمن قرار داشت؛ بهگونهای که کمتر روزی را میتوان یافت که این شهر مظلوم مورد حمله قرار نگرفته باشد.
اما آنچه استواری مردم را نه تنها در نگاه دوستان برجسته کرد، بلکه حیرت جهانیان و دشمنی رژیم بعث را برانگیخت، جاری و ساری بودن جریان زندگی و حمایت و کمکهای بیدریغ مردم این شهر به رزمندگان اسلام، با وجود در مضیقه بودن خود بود.
شهادت دستهجمعی و مجروحیتهای گروهی در روزهایی که شهر پیدرپی مورد حمله قرار میگرفت، نشانی پرافتخار از این حضور بیوقفه و غیرتمند در دزفول است که با بررسی تاریخ و تعداد حملات آن روزها بهخوبی این مدعا ثابت میشود. دشمنی حزب بعث عراق با این شهر کوچک که در تقسیمبندی حملات، آن را همواره در ردیف «الف» قرار میداد، علاوه بر اینکه مورد کنجکاوی بسیاری از تحلیلگران امور سیاسی ـ نظامی داخلی و خارجی بود، برای مردم ایران نیز حیرتآور بود.
این در حالی بود که این شهر نه در مسیر راهبردی نظامی ویژهای قرار داشت تا بتوان با آسیب به آن، شرایط هجوم را فراهم کرد، و نه قطب اقتصادی تعیینکنندهای بود که با انهدام آن بتوان به زیرساختهای کشور ضربه اساسی زد.
از طرفی، مرکز تصمیم سازی و تصمیمگیری سیاسی ـ نظامی کشور نیز محسوب نمیشد، تا با فشار به آن بتوان به امتیازات سیاسی دست یافت. این شهر کوچک حتی بهعنوان شاهراه یا پایگاهی نظامی مطرح نبود که بتوان با انواع حملات از راه دور، دست به انهدام نیرو و تجهیزات در آن زد.
از همه مهمتر، مردم این شهر در طول جنگ شهرها، کمترین مخالفت و اعتراضی را به جمهوری اسلامی بروز ندادند تا بتوان با تحمیل سختترین حملات وحشیانه دشمن و از دست دادن مکرر خانه و کاشانه خود و تحمیل شهادتهای دستهجمعی و خانوادگی که پیشازاین در هیچ برههای از تاریخ ایران سابقه نداشت، آنها را در برابر نظام قرار داد. ۱
«ویران شدن کامل منزل با تمامی وسایل و امکانات موجود در آن، به همراه انهدام خودروهای شخصی اعضای خانواده، ناامن بودن ادامه زندگی برای بازماندگان آن و زندگی در شرایط سخت در اردوگاهها یا در چادرهای موقت در باغهای اطراف دزفول ازیکطرف و سنگینی مصیبت وارده با شهادت اکثریت اعضای خانواده از طرف دیگر برای خانوادههای مصیبتدیده میتوانست هم زمینههای اعتراض، شورش و طغیان علیه حکومت اسلامی را از جانب بازماندگان پیش آورد و هم میتوانست موجبات سوءاستفاده بدخواهان، گروهکها و ستون پنجم را از آنها علیه آرمانهای انقلاب فراهم کند.
خانوادههای پر شهیدی همچون خانواده «آریانپور» با ۲۳ شهید، خانواده «سازش» با هشت شهید، خانواده «خوشروانی» با هشت شهید، خانواده «تمدن» با سه شهید، خانواده «خلف نوره» با نُه شهید، خانواده چرمبریان با هفت شهید، خانواده اسدی ذاکر با هفت شهید، خانواده «خانی» با ۹ شهید و جمع خانوادههایی که به صورت گروهی به شهادت رسیدهاند، ۱۳۱ خانواده هستند. آنان خانوادههای شریف، مظلوم و صبوری بودند که با تکیه بر اندیشههای اسلامی، نه تنها کمترین اعتراضی علیه انقلاب از خود نشان ندادند، بلکه مصیبت وارده را لطف الهی میدانستند.
آنها ضمن اینکه حمایت قاطع خود را از دولت اسلامی اعلام میکردند، مردم را نیز به مقاومت و پایداری در مقابل دشمن فرا میخواندند.» ۲
«اما با این همه، تا پایان جنگ هرگز نه از شدت حملات و نه از حجم آنها به این شهر کاسته نشد و حتی وقتی عراق در تهدیدات مکرر خود، در میانه جنگ، تهران، پایتخت ایران را به لیست حملات موشکی خود افزود، دزفول هرگز از ردیف اول لیست تنزل نکرد.
مقاومت حیرتانگیز مردم دزفول به عوامل و عناصر مختلفی متکی بود که پیشینه وابستگی و علاقه مندی آنها به مذهب و اطاعت از فرامین ائمه اطهار (ع) و تعصب خاص دینی ـ سیاسی به انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی (ره) از جمله شاخصترین آنها بهحساب میآمد که بیشترین سهم زیرساخت مقاومت را به خود اختصاص داده بود.
عادت به زندگی در شرایط سخت و قدرت تحمل بسیار در برابر ناملایمات و پائین بودن سطح توقعات از زندگی، از ویژگیهای خاص مردم این دیار است که به نظر میرسد خود را بهخوبی در جریان جنگ شهرها نیز نشان داد.
این شهر قهرمان که به شهر موشکها و توپها و به قول عراقیها «بلد الصواریخ» معروف شد، در طول سالهای دفاع مقدس و در جریان جنگ شهرها، صدها بار مورد هجوم و دشمنی حزب بعث عراق و ارتش اشغالگر آن قرار گرفت و در طول دو هزار و ۷۰۰ روز مقاومت، دو هزار و ۶۰۰ شهید، چهار هزار جانباز، ۴۵۲ آزاده و ۱۴۷ مفقودالاثر تقدیم اسلام و آرمانهای حضرت امام کرد.» ۳
«دزفول در طول جنگ ۱۷۶ بار توسط موشک، ۴۸۹ بار توسط بمب و راکت و دو هزار و ۵۰۰ بار توسط توپ موردحمله قرار گرفت که از این رهگذر، ۱۹ هزار و ۵۰۰ واحد مسکونی، اداری و آموزشی این شهر ویران شد. اگرچه شهرهای مورد هدف در الفبای ارتش عراق، تغییر، کم و زیاد یا جابجا میشد، اما تا پایان جنگ، جایگاه (الف) هرگز از دزفول جدا نشد و این سوال بیپاسخ جنگ را تاکنون در ذهن ما باقی گذاشت.
آنچه این شهر را شهری افسانهای در مقاومت و پایداری نشان داده است و در همان سالها حیرت دوستان و دشمنان را برانگیخته بود، جاری و ساری بودن جریان زندگی در زیر انواع تهدیدات و حملات بوده است. مردم قهرمان دزفول برای حمایت از رهبری نظام و حفظ دستاوردهای انقلاب خود متحمل خسارات جانی و مالی فراوانی شدند. اما نه تنها به خواست دشمن در برابر انقلاب اسلامی نایستاد، بلکه تا آخرین روز جنگ دست از حمایت از امام خویش برنداشتند.
حضرت امام نیز قدرشناسانه بارها مردم این دیار را ستود و حتی بر برگزاری نماز جمعهاش در زیر تهدیدات دشمن مباهات کرد. مردم و دولت اسلامی نیز به پاس دلاوریها و شهادتهای مردم دزفول، در چهارم خرداد ۱۳۶۶ رسما این شهر را «پایتخت مقاومت مردم ایران» معرفی کردند و سالها بعد آن روز به یادماندنی را در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران قرار دادند.» ۴
منابع:
{۱} فصلنامه نگین ایران، شماره ۵۵، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۴، صفحات ۲۱ و ۲۲
{۲} سالمی نژاد، عبدالرضا، دزفول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحه ۳۵۰
{۳} فصلنامه نگین ایران، شماره ۵۵، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، زمستان ۱۳۹۴، صفحه ۲۲
{۴} سالمی نژاد، عبدالرضا، دزفول، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۷، صفحات ۲۷۷، ۲۷۸، ۲۸۶
انتهای پیام/ 118